❓آیا میدانید وسعت #اختیارات_رئیس_جمهور در ایران به چه میزان است؟؟
💢رئیس جمهور ، علاوه بر ریاست قوه مجریه و هیئت وزیران (۱۸ وزارتخانه) ،
-مسئول اجرای قانون اساسی ،
-رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ،
-رئیس شورای عالی امنیت ملی
-رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز
-رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر
-عضو مجمع تشخیص مصلحت
- وعضویت در ده ها شورا و ستاد و... می باشد
دامنه گستردگی قوه مجریه ، تنها به وزارتخانه های عریض و طویل منتهی نمیشود
ده ها سازمان و نهاد و ستاد را شامل میشود، برای نمونه ؛👇
سازمانهای :
انرژی اتمی/ تامین اجتماعی / میراث فرهنگی / محیط زیست / بهزیستی / ثبت احوال / خصوصی سازی / امور مالیاتی / بازنشستگی / استخدامی / سنجش / مدیریت بحران / هواپیمایی / تربیت بدنی / ملی جوانان / انتقال خون / حج و زیارت / برنامه و بودجه / مدیریت و برنامه ریزی و...
شورای عالی مبارزه با پولشویی / مرکز آمار ایران ، بنیاد شهید و ایثارگران و...
و ده ها سازمان و نهاد دیگر
❓با وجود این همه اختیارات رئیس جمهور و گستردگی دولت ، چرا عده ای تلاش میکنند که مشکلات کشور را گردن نهادهای دیگر بیاندازند؟!
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
نوبت شماست!
.
سالهاست تمام وقت و انرژی #انقلابی_ها صرف این شده که بیایم به یه عده مریض ثابت کنیم #خدا وجود داره!
.
کل انرژی مملکت رفته پای اینکه به یک عده آدم هایی که خودشون رو به نفهمی زدن بگیم چرا پیغمبر بعد پنجاه سالگی چند تا زن گرفت!؟
یا فهموندن به یه عده نفهم که حضرت نوح پنگوئن از کجا آورد سوار کشتیش کرد!؟
.
یا فلانی که دست نجس #فرح #پهلوی رو تو فلان عکس بوسیده نخعی بوده نه #جنتی!
یا مثلا جمله هزار دختر بر یک مرد حلال است جعلیه!
.
واقعا تاکِی قراره وقت و انرژیمون صرف اراجیف این جماعت شه؟
.
همین الانش بعد ده سال دوباره دارن عکس دستبوسی نخعی از فرح پهلوی رو پخش میکنن و میگن جنتیه در حالی که این شبهه همون موقع جواب داده شد و اگه قرار بود بفهمن باید همون موقع میفهمیدن!
اصلا چرا همیشه این ماییم که باید جواب آدم های نفهمی که نمیخوان واقعیت رو بفهمن بدیم؟
.
الان نوبتی هم باشه نوبت جواب دادن و رفع شبهه از ماست!
.
چرا #ازدواج موقت برای عده ای که مثل مرغ و خروس و بدون هیچ قید و تعهد توی هم میلولن و فحشا و زِنا مرتکب میشن باید جای سوال باشه؟
.
پس کِی قراره این قوم همیشه مدعی جواب بدن که چرا اینقدر دیر #ازدواج میکنن و زود از هم #طلاق میگیرن با این که خیلی هاشون #مشکل_مالی ندارن؟
.
اصلا من شبهه دارم که چرا نود درصد این جماعت دستشون به دهنشون میرسه!؟از کجا آوردن؟!
.
من شبهه دارم که چرا محبوبیت #نظام تو بالا شهرا و مناطق #مرفه نشین اینقدر کمه!؟
.
اصلا اگه این بچه پولدارا حامی #گرسنه هان، پس گرسنه ها چراهنوز گرسنن؟
.
شبهه دارم که چرا هر وقت #تحریم جدید میشیم یا یه گند جدید رو میشه، یه #مائده_هژبری و... رو میشه؟
.
من شبهه دارم که #رهبر و جلیلی و #رییسی و #احمدی_نژادو... که به قول شما دزدن چرا زندگی به مراتب سطح پایین تری ازبزرگان فکری شما دارن؟!
.
اصلا مگه نمیگین #ایران آفریقای گرسنگان جنسیه؟
پس چرا خودتون گرسنه جنسی ترین آدمای این مملکتید؟!
.
کِی قراره جواب این همه اسراف و #بی_مصرف بودنتون رو برای کشور بدید؟
.
کِی قراره از ما رفع شبهه کنید که چرا #آنتالیا و پاتایا تشریف میبرید وقتی این همه گرسنه داریم؟
.
چرا هرچی #آقازاده مافیایی و بی کفایت هست که با رانت اسمش تو لیست وارد شده از شماها #رای میگیره؟
اصلا من شبهه دارم که شکم سیرهای این مملکت چرا ناراضین؟
.
#معین_ثائر
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
تا حالا فکر میکردم وقتی خواستیم اسرائیلو با خاک یکسان کنیم یه روزه یا نهایت یه هفته ای کارشون تمومه ولی الان فهمیدم سخت در اشتباه بودم! یه دقیقه ای کارشون تمومه کافیه فقط از دور وایستیم یه پخ کنیم همه تونبون خیسان میزنن به چاک!😁
#زندگی_سگی_اسرائیلیها
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اینیستا👇
https://www.instagram.com/axneveshtesiyasi/
توییتر👇
https://twitter.com/axneveshtesiyas?s=09
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
🔴شنیده شدن صدای انفجار در زاهدان
شامگاه سه شنبه 9 بهمن صدای مهیبی در یکی از خیابان های زاهدان شنیده شد
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
677.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نخستین تصاویر از محل انفجار در زاهدان
صدای انفجار باعث تجمع مردم در محل شد
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🔴فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان از دو انفجار در بلوار بعثت زاهدان خبر داد
سردار قنبری: ساعت 20:30 انفجار نخست رخ داد که بلافاصله نیروهای انتظامی در محل حضور یافتند
انفجار دوم، که ناشی از یک شی دستساز بود، باعث مجروح شدن سه تن شد.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
زمان:
حجم:
663K
سری عکسنوشته ی
#_پیر_جماران_از_نگاه_نخبگان_جهان
قسمت سیزدهم
این قسمت: کاریزمای عجیب
نفوذ عمیق آیت الله در دل توده مردم حقیقتی است که دوست و دشمن به آن معترفند،او تقریبا محبوب همه اقشار و طبقات مردم بود او نه تنها در ایران بلکه در میان مسلمانان سراسر جهان الگو و راه رستگاری است
ویکتور مالت (نویسنده معروف)
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اینیستا👇
https://www.instagram.com/axneveshtesiyasi
توییتر👇
https://twitter.com/axneveshtesiyas?s=09
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم
⛔️پسر نوح⛔️
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«آغاز فصل سوم»
قسمت: شانزدهم
قم _ اداره مرکزی
داشتم جواب یه نامه را مینوشتم که آسید رضا به همراهم زنگ زد. سلام کردم بهش گفتم: خوبه که با همین خطی که بهت دادم باهام تماس میگیری. تونستی به گوشی که بهت دادم عادت بکنی؟ راحته؟
گفت: آره . خوبه. دست شما درد نکنه.
گفتم: این دو سه روزی که باهام همکاری کردی و اطلاعات خوبی دادی، چک کردیم و به صحت صحبتات رسیدیم. آفرین. خیر ببینید.
گفت: من به خودم کمک کردم. شما هم لطفا قولتون رو فراموش نکنید.
گفتم: خیالت راحت. نه آسیبی به زندگی شما میرسه و نه من مامور پیگیری مسائل شخص ..... و بیتش هستم. من دنبال دو تا چیزی هستم که فکر نکنم جای نگرانی برای شما داشته باشه.
گفت: خداشاهده من بی تقصیرم. تا قبل از اینکه با شما صحبت کنم، حتی ذره ای به این بابا که کانکت به اکانت من هست شک نکرده بودم. حالا چی میشه؟ حرفای شما خیلی برام عجیب بود. کلا قاطی کردم. به هم ریختم. حتی به زن خودم شک کردم.
گفتم: نه برای دلخوشیت، بلکه تجربم میگه که بعیده خانمتون همون شخص باشه. هر چند امکان همه چیز وجود داره. اگه زندگیتون دوست دارید، خیلی معمولی و بدون هیچ حساسیتی به زندگیت ادامه بدید. اگر چیزی یا مشکلی باشه که متوجه بشم و خطری تهدیدت کنه، بهت اطلاع میدم.
گفت: میتونم یه سوال دیگه هم بپرسم؟
گفتم: حتما !
گفت: شما همیشه با همه اینجوری مشتی هستید؟ کمک همه میکنید؟
گفتم: تا جایی که بتونم و بدونم که طرف مقابلم اهل زیر و رو کشی نیست، آره. چرا که نه. حالا میتونم من یه سوال بپرسم؟
گفت: بفرما حاجی.
گفتم: نگران چیزی هستی؟ آخه بنظر نمیاد زنگ زده باشی که ....
گفت: والا چی بگم حاج آقا؟
بعد از چند ثانیه سکوت، گفتم: بگو سید جان! میشنوم.
گفت: از پریشب پیداش نیست! بچه ها هم سوالات و چیزایی میگن که فقط اون میتونه جوابشون بده! میگم نکنه ....
فورا گفتم: سید الان دقیقا کجایی؟
گفت: حرمم.
با تعجب گفتم: این موقع روز حرم چیکار میکنی؟
گفت: نگران بودم و ترسیدم یه چیزی بگم و یه حرفی بزنم یهو . بخاطر همین اومدم حرم .....
دیگه حرفی نزد.
گفتم: سید گفتم که آروم باش. چیزی نیست. میخوای بیام پیشت؟
چیزی نگفت...
گفتم: آقا سید ...
بازم چیزی نگفت !
فقط میشنیدم که داره راه میره...
بعد یه کم از صداهای اطرافش فهمیدم که مثل اینکه داره از حرم خارج میشه...
گفتم: سید؟ با تو ام ...
بازم چیزی نگفت ... اما صدای تنفس تند تند میشنیدم ...
تا اینکه بعد از دو سه دقیقه صدای بسته شدن درب ماشین شنیدم...
تپش گرفتم ... دستمو آروم گذاشتم رو قلبم و نمیدونستم چرا دلهره گرفتم ...
با صدای بلندتر گفتم: سید نمیشنوی؟ الو ...
تا چند بار گفتم الو ، یهو تمام بدنم لرزید ... صدای زنانه و خیلی نازک، در حالی که مشخص بود تند تند راه رفته و نفس نفس میزنه، از پشت گوشی سید گفت: سید تمام شد! برو تو حرم جمعش کن. اگه خودت نری، هیج کس متوجه تمام شدن سید نمیشه!
بوق بوق بوق بوق ... قطع شد.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@mohamadrezahadadpour