eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.3هزار عکس
13.9هزار ویدیو
362 فایل
🏴 السلام علیک یا أباعبدالله الحسین 🏴 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید بتوان از لحاظ مقدار محکومیت به حکم صادر شده برای ایراد گرفت اما قطعاً این حکم از نظر شکستن هیمنه اژدهای فساد و بدونِ ترس از اعلان جنگ‌ها، بسیار حائز اهمیت است؛ باید توجه داشت کسی که امروز بخاطر محکوم شده است برادر حسن روحانی، رئیس جمهور فعلی کشور می‌باشد و این میتواند بدون شک یک برگ زرین در کارنامه و نظام جمهوری اسلامی باشد !! 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ناگفته‌های جنگ ۳۳روزه به روایت سرلشکر سلیمانی 🔹دعای توصیه شده رهبر انقلاب در زمان جنگ ۳۳ روزه که حتی مسیحیان لبنان هم می خواندند. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
4.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرلشکر سليماني: عماد مغنيه شبيه ترين صفات را در صحنه جنگ به مالک اشتر داشت 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
بررسی های موسسه امنیتی کاسپراسکای نشان می دهد 84 درصد از والدین در سراسر جهان نگران امنیت کودکان خود در زمان استفاده از اینترنت هستند. در این شرایط نباید به فکر تشکیل شبکه ملی اینترنت باشیم . #شبکه_ملی_اینترمت 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_سی‌وچهارم تاحالا کربلا نرفتہ بودم
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ هرچقدر اصرار کردم قبول نکرد که بمونہ و رفتیم خونہ ما... جاشو تو اتاق انداختم.هنوز حالش بد بود و زود خوابش برد😴 بالا سرش نشستہ بودم و بہ حرفایے کہ زده بود راجب مصطفے فکر میکردم🤔 بیچاره زنش چے میکشہ هییی خیلے سختہ خدایا خودت بهش صبر بده ...😔 دستمو گذاشتم رو سرش، باز هم تب کرده بود دستمال و خیس کردم و گذاشتم رو سرش🤕 دیگہ داشت گریه‌ام میگرفت تبش نمیومد پاییݧ🤒 بالاخره گریم گرفت و همونطور کہ داشتم اشک میریختم😭 پاشویش کردم بهتر شد و تبش اومد پاییݧ . اذاݧ صبح و دادݧ یہ بغضے داشتم چادر نمازمو برداشتم و رفتم اتاق اردلاݧ بغضم بیشتر شد یہ ماهے بود رفتہ بود سجادمو پهݧ کردم و نماز صبح و خوندم🍃 بعد از نماز تسبیح📿 و برداشتم و شروع کردم بہ ذکر گفتݧ دلم آشوب بود، یہ غمے تو دلم بود کہ نمیدونستم چیہ بغضم ترکید، چشمام پر از اشک شدو صورتمو خیس کرد😭 با چادرم صورتم و پاک کردم و رفتم سمت پنجره پرده رو زدم کنار تو کوچہ رو نگاه کردم حجلہ‌ے یہ جوونے رو گذاشتہ بودݧ و کلے پلاکارد ترحیم عجیب بود اومدنے ندیده بودم یاد حرفے کہ اردلاݧ قبل رفتݧ زد افتادم "شهید🌷 نشیم مییریم" قلبم بہ تپش افتاد اصلا آروم و قرار نداشتم💓 رفتم اتاق خودم علے با اوݧ حالش بلند شده بودو داشت نماز میخوند🍃 بہ چهارچوب در تکیہ دادم و تماشاش میکردم نمازش کہ تموم شد برگشت کہ بره بخوابہ چشمش👀 افتاد بہ مݧ باصدایے گرفتہ گفت: إ اونجایے اسماء آره تو چرا بلند شدے از جات ؟؟؟ خوب معلومہ دیگہ واسہ نماز🍃 خیلہ خوب برو بخواب ،حالت بهتره؟؟؟؟؟ لبخند کمرنگے🙂 زدو گفت مگہ میشہ پرستارے مثل توداشتہ باشم و خوب نباشم؟؟عالیم خیلہ خوب صبر کݧ داروهاتو💊 بدم بهت بعد بخواب داروهاشو دادم ،پتو رو کشیدم روشو با اخم گفتم بخواب وگرنہ آمپول💉 و میارمااااا خندیدو گفت چشم تو هم بخواب چشمات قرمز شده خانم😳 سرمو بہ نشونہ تایید تکوݧ دادم خیلے خستہ بودم تا سرمو گذاشتم رو بالش خوابم برد😴 ساعت نزدیک ۱۲ظهر بود کہ با تکوݧ‌هاے ماماݧ بیدار شدم ماماݧ اسماء بیدار شو ظهر شد.. بہ سختے چشمامو باز کردم و ب جاے خالے علے نگاه کردم👀 بلند شدم و نگراݧ از ماماݧ پرسیدم علے کو؟؟؟؟؟ علیک سلام دو ساعت پیش رفت بیروݧ کجا⁉️ نمیدونم مادر ،نزاشت بیدارت کنم گفت خستہ‌اے بیدارت نکنم گوشے📱 و برداشتم و شمارشو گرفتم مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد چند بار پشت سر هم شمارشو گرفتم اما در دسترس نبود اعصابم خورد شد گوشے و پرت کردم رو تخت و زیر لب غر میزدم😖 معلوم نیست با اوݧ حالش کجا رفتہ اه ماماݧ همینطور با تعجب😯 داشت نگاهم میکرد سریع لباسامو پوشیدم ،چادرمو سر کردم و رفتم سمت در ماماݧ دنبالم اومد و صدام کرد🗣 کجا میرے دختر؟؟ دست و صورتت و بشور صبحونہ بخور بعد ݧه ماماݧ عجلہ دارم امروز میخوام برم خونہ اردلاݧ پیش زهرا تو نمیاے؟؟؟ ݧه ماماݧ شما برو اگہ وقت کردم منم میام درو بستم و تند تند پلہ‌هارو رفتم پاییݧ وارد کوچہ شدم اما اصلا نمیدونستم کجا باید برم😳 گوشیمو از کیفم برداشتمو دوباره شماره ے علے و گرفتم📱 ایندفعہ دیگہ بوق خورد اما جواب نمیداد تا سر خیابوݧ رفتم و همینطور شمارشو میگرفتم دیگہ ناامید شده بودم بہ دیوار تکیہ دادم و آهے کشیدم هنوز خستگے دیشب تو تنم بود😔 چند دیقہ بعد گوشیم📱 زنگ خورد صفحہ ے گوشے و نگاه کردم علے بود سریع جواب دادم الو علے معلوم هست کجایے؟؟ علیک سلام اسماء خانم .مݧ تو راهم دارم میام پیش شما😊 کجا رفتہ بودے با اوݧ حالت؟؟؟ خونہ‌ے مصطفے اینا بعدشم حالم خوبہ خانوم جاݧ خیلہ خب کجایےدقیقا؟؟ دارم میرسم سر خیابونتوݧ مـݧ سر خیابونمونم اهاݧ دیدمت دستم✋ و بردم بالا و تکوݧ دادم تا منو ببینہ سوار ماشیݧ🚙 شدم و یہ نفس راحت کشیدم نگاهم کردو گفت :کجا داشتے میرفتے؟؟ اخم کردم و گفتم دنبال جنابعالے مگہ میدونستے مـݧ کجام؟؟؟ ݧه ولے نمیتونستم خونہ بمونم نگراݧ بودم😯 ببخشید عزیزم کہ نگرانت کردم ،خواب بودے دلم نیومد بیدارت کنم رفتم خونہ لباسامو عوض کردم و رفتم خونہ مصطفے اینا ببینم چیزے نمیخواݧ مشکلے ندارݧ؟ خب چیشد ؟؟؟ خدارو شکر حالشوݧ بهتر بود⁉️ علے کاش منو هم میبردے میرفتم پیش خانم رفیقت بعد از ظهر میبرمت دستم و گذاشتم رو سرش ݧه مثل ایݧ کہ خوبے خدارو شکر تبت قطع شده بریم خونہ ما برات سوپ🍜 درست کنم إ مگہ بلدے؟؟؟؟ اے یہ چیزایے باشہ پس بریم 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زین العابدین علیه السلام : زمانی که قائم ما قیام می کند ، خدای متعال آفتها را از میان شیعیان برطرف می کند و دلهایشان را همانند الوار آهنین قرار می دهد که قوت یک مرد آنان برابر قدرت چهل مرد خواهد بود . بحارالانوار ، ج ۵۲ ، ص ۳۱۷ #سلام_امام_مهربانم 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹ختم صلوات امروز به نیت : #شهید_علی اصغر_یوسفی. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA #اختصاصی_عکسنوشته_شهدا