🌹رهبر معظم انقلاب امروز در دیدار مردم آذربایجان شرقی: 🔸همه‌ی مشکلات کشور اعم از گرانی‌ها، کاهش ارزش ریال و مسائل تولید داخلی قابل حل است اما نیازمند صبر، تدبیر، اتحاد و جدیت مسئولان در حرکت است. 🔸شما جوانان عزیز، موتور پیشران حرکت کشور هستید و باید خود را از لحاظ روحی، معنوی، اخلاقی، صمیمی، علمی و توانایی‌های مدیریتی و تشکیلاتی آماده کنید و مدیریت کشور را به دست بگیرید. البته از تجربه‌ی پیران نیز باید استفاده کنید. 🔸 گروه‌های جوانِ مؤمن و انقلابی باید هر کاری را که امکان‌پذیر است در چهارچوب قوانین و مصلحت کشور انجام دهند و معطل کسی نباید بمانند. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI

🔴دستگاه های مسئول در خواب و اوضاع نگران کننده گوسفند نژاد شال در استان قزوین از زبان حسن شمشادی خبرنگار 🔹شالی ها گفتند... 🔹یک هفته پیش برای سخنرانی به شال رفتم، صرف نظر از آنچه که عرض کردم، دوستان بزرگواری در شال پیش و پس از برنامه درددل کردند و اینچنین گفتند: 🔹گوسفند نژاد شال، از بهترین نژاد گوسفندی در ایران و دومین آن در جهان است. علاوه بر کیفیت خوب گوشت آن، گوسفندهای ماده شال دوبار در سال دو قلو می زایند! چندماهی است که عده ای واسطه و دلال به شال آمده اند و «گوسفندهای ماده» را یکجا می خرند و می برند. مطلع شدیم که گله های گوسفند ما را به مرز عراق می برند، سرِ مرز رها می کنند و از آن طرف می آیند و گله ها را با خود می برند تا به کشور ثالث انتقال دهند! تا الان ۸۵ درصد گوسفندهای ماده شال را خریده اند و برده اند!!! 🔹سپس کمی تحقیق کردم. 🔹ویکی پیدیا نوشته است: گوسفند و قوچ نژاد شال بهترین نژاد سنگین وزن در جهان است. 🔹در یک مقاله تحقیقیاتی هم که در سال ۹۵ منتشر شده نوشته شده که ۳۵ درصد گوسفندهای نژاد شال دوقلو زا هستند. در آن تحقیق آمده است: ۱۴۰ هزار راس گوسفند نژاد شال در آن منطقه وجود دارد! 🔹با این اوصاف در کنار سودجویی و طمعِ این و آن، دستگاه های مرتبط باید پاسخ دهند که واقعا چرا هیچ نظارتی بر مساله قاچاق سازمان یافته گوسفند از شال و دیگر مناطق کشور به خارج از مرزها نکرده اند و چه نقشه ایی برای نابودی نژادهای مولّد وبرتر گوسفند و قوچ کشور وجود دارد؟! دست های پیدا و پنهان این #خیانت_بزرگ به کجا مرتبطند و چه کسی یا کسانی باید آنها را پیدا، معرفی و قطع کنند؟! ‼️به نظر می رسد این بحث بیش از آنکه #اقتصادی باشد #امنیتی است و یکی از اهداف اصلی آن ایجاد نارضایتی عمومی در آحاد مردم است! ‼️#سربازان_گمنام در #وزارت_اطلاعات به هوش باشید! یکی از زمینه های #فتنه_۹۸ را می شود در این مقوله شناسایی کرد! ‼️پی نوشت: #شال، شهری در شهرستان #بویین_زهرا در استان #قزوین 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI

جناب دکتر همتی! بنای اتهام‌زنی نیست؛ اما حق بدهید وقتی شما برای قبولاندن پالرمو به مجمع تشخیص تلاش کرده‌ و ناموفق مانده‌اید و از طرفی توانسته بودید بازار ارز را کنترل کنید، بدبین باشیم به #دلار_۱۳۲۰۰ تومانی. دلاری که افزایشش به‌معنای فشار برای تصمیم‌گیران است. #پالرمو_عليه_معيشت 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI

جناب #تاجزاده خوب می‌داند که این #مجلس با نمایندگانی که محصول حماسه‌ی "تَکرار" و گوش به فرمان جناب #لاریجانی هستند حتی توان استیضاح وزیری همچون #آخوندی را هم ندارد چه برسد به جناب #روحانی، اما چه چیزی بهتر از این برای بسط توهماتی همچون #دولت_پنهان، مظلوم نمایی و #فریب_مردم؛ ای کاش درخواست کنندگان #استیضاح جناب روحانی به این موضوع پِی ببرند که ادامه‌ی دولت جناب روحانی شاید امروز مشکلاتی برای مردم درپی داشته باشد اما قطعاً باعث خواهد شد تا مردم ببینند که این جماعت فقط اهل حرف و وعده‌ی توخالی‌اند و اعتماد به غربی‌ها جز اتلاف سرمایه‌های کشور، آورده‌ای نخواهد داشت!! #تدبیرم_آرزوست 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI

#گفتگوی_30_18 🎥 فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص): در اوج تحریم ها، توانستیم صادر کننده بنزین در جهان باشیم. 🔸 40 درصد بنزین داخل کشور در پالا یشگاه ستاره خلیج فارس تولید می شود. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI

🎙 بشنوید| صوت سخنرانی امروز رهبرانقلاب در دیدار مردم آذربایجان شرقی. ۹۷/۱۱/۲۹ 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI

🔸 گلچین مداحی وفات حضرت ام البنین (س) 👇 👇 👇 👇 https://www.yjc.ir/00Sdu1 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI

⚜بسمه تعالی⚜ 📢 اطلاعیه‌ی مهم امروز جوانان انقلابی در فضای مجازی فعالند، فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهان دشمن (امام خامنه ای دامت برکاته) تیم عکسنوشته سیاسی در نظر دارد جهت گسترش فعالیت های خود در فضای سایبر،از هم وطنان انقلابی و دغدغه مند دعوت به عمل آورد. فلذا از علاقمندان درخواست می شود آمادگی خود را در این خصوص به ادمین کانال عکسنوشته سیاسی اعلام‌نمایند.👇 @m_asadi71 @m_asadi71 @m_asadi71 "حق از جایی سر بیرون می آورد که باطل در آن جولان می دهد"

🔹 #او_را ... 13 خیلی وقت بود سراغ کتابخونم نرفته بودم، خاک گرفته بود! یه کتاب برداشتم و نشستم پشت میز،📖 میخوندم ولی نمیخوندم! میدیدم ولی نمیدیدم! نیم ساعت بود که صفحه ی اولو از بالا به پایین میخوندم و دوباره شروع میکردم ولی هیچی نمیفهمیدم... اعصابم خورد شد و کتابو پرت کردم گوشه اتاق😖 درونم داغ بود! باید خنک میشدم! داد زدم... بیشتر داد زدم... میخواستم هرچی انرژی تو وجودم هست خالی شه... میخواستم همه فکر و خیالا برن... -بسسسس کن... چت شده؟؟؟ چم شده؟؟؟ چرا اینجوری میکنم!؟ من که این شکلی نبودم! سعید تو با من چیکار کردی؟ حالم از همه چی بهم میخوره،از همه چی بدم میاد... حتی سیگار و مشروبم حالمو خوب نمیکنه... خسته شدمممم😭 هیچکس خونه نبود و تا میتونستم داد زدم، بی جون روی تخت افتادم و سرمو گرفتم بین دوتا دستم... چشمام رو که باز کردم، صبح شده بود☀️ صدای قار و قور شکمم که بلند شد،تازه یادم اومد از دیروز عصر چیزی نخوردم. دلمو گرفتم و رفتم پایین، نون نداشتیم و از نون تست هم خسته شده بودم. یه لیوان شیر ریختم و رفتم اتاق که با کیکی که تو کیفم بود بخورم. بعد از کلاس زبان فرانسه، وسایلامو جمع میکردم که گوشیم زنگ خورد. مرجان بود.سه چهار دقیقه صحبتمون طول کشید و کلاس خالی شد. میخواستم برم بیرون که عرشیا اومد تو! -سلام.خانم سمیعی میتونم چنددقیقه وقتتونو بگیرم؟ -سلام،بفرمایید؟ -اینجوری نمیشه... یعنی روم نمیشه!😅 این شماره منه،اگه میشه پشت گوشی حرفامو بهتون بگم... -مگه چی میخواید بگید؟ -خواهش میکنم خانم سمیعی... تماس بگیرید،منتظرتونم... اینو گفت و کارتشو داد دستم و سریع از در کلاس بیرون رفت. چندثانیه ماتم برد😐،ولی زود خودمو جمع و جور کردم و رفتم بیرون. شمارشو انداختم تو کیفم و راه افتادم سمت باشگاه. بعد باشگاه رفتم رستوران، منو رو که نگاه کردم، چشمم رو قرمه سبزی قفل شد! وای از کی بود غذای سنتی نخورده بودم...😋 آخرین بار، تابستون که رفته بودیم خونه مامانبزرگ قیمه و قرمه سبزی و فسنجون خورده بودم. چقدر دلم برای مامانبزرگم تنگ شد... به یاد همون روز قرمه سبزی و دوغ سفارش دادم و با ولع تمام غذا رو بلعیدم😋 حتی یادم رفت چندتا چشم زل زدن و با تعجب دارن غذا خوردنمو نگاه میکنن😕 احتمالاً پیش خودشون فکر کردن ده روزی هست که آب و غذا بهم نرسیده😂 بعد از اینکه سیر شدم دو سه پرس هم قیمه و فسنجون سفارش دادم که فریزشون کنم برای فردا و پس فردام. وقتی رسیدم بابا رو مبل خوابش برده بود و مامان داشت ظرفا رو تو ماشین ظرفشویی میچید. با دیدنم اخمی کرد😠 -معلومه کجایی؟کلی صبر کردیم بیای باهم غذا بخوریم... بقیه کارات کم بود،شب دیر اومدنم بهش اضافه شد! -دیر از باشگاه درومدم، گشنم بود.رفتم یه رستوران شاممو همونجا خوردم،یکم دیر شد.معذرت...🙏 تازه غذای فردامم با خودم آوردم! و جلوی چشمای از تعجب گرد شده ی مامان،غذا ها رو گذاشتم فریزر! "محدثه افشاری"