eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.3هزار عکس
13.9هزار ویدیو
362 فایل
🏴 السلام علیک یا أباعبدالله الحسین 🏴 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای لاریجانی مبارک باشه..👏👏 اما بهتر نیست یخورده ترمزو بکشی ؟؟!! 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI اینیستاگرام ما👇 https://www.instagram.com/axneveshtesiyasi توییتر ما👇 https://twitter.com/axneveshtesiyas?s=09 اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️عرفات با «خمیر دندان» ترور شد 💢هدف کنفرانس ورشو، نابود کردن مسئله فلسطین بود. 💢آمریکا به ایران پیشنهاد داده بود در مقابل ادامه برنامه هسته‌ای خود، مسئله فلسطین را خط بزند. 💢اسرائیل هیچگاه با تشکیل دولت مستقل فلسطین موافقت نخواهد کرد. محمود عباس نیز معامله قرن را نخواهد پذیرفت. 💢عرفات از طریق سمی که وارد خمیردندانش کردند ترور شد و هر وقت مسواک می‌زد مقداری از سم وارد لثه او و از آنجا وارد خونش می‌شد. 💢یک روزنامه‌نگار اسرائیلی گفته بود اسرائیل قصد دارد «دو روباه پیر» را که منظورش عرفات و آریل شارون بود، ترور کند و همان عوارض را نیز شارون دچار شده بود. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
خوب وقتی قرار نیست کاری بکنی حرفم نزن با این ادبیاتت سنگین تری!😑 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI اینیستاگرام ما👇 https://www.instagram.com/axneveshtesiyasi توییتر ما👇 https://twitter.com/axneveshtesiyas?s=09
🔴سناریوی ترسناکی که با خیانت غربگراها عملی شد یکی از دلواپسی های منتقدان دولت و انقلابیون در سال۹۴ این بود که جماعت غربگرا میخواهند توانایی هسته ای ایران را نابود کنند تا میدان برای یکه تازی هسته ای سعودی ها هموار شود، از آینده‌ای انذار میدادند که ایران حقوق هسته‌ای خود را بواسطه برجام واگذار کند و بعد سعودی صاحب بمب شود. انگار این سناریوی ترسناک دارد عملی میشود.... 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🌞گوشت را گران میکنند ، آرد به نانوا نمیدهند ، گوسفند قاچاق می‌کنند، پوشک و دارو احتکار میکنند ، پراید را بالا می‌برند ... وقتی دیگر دستاوردی برای معامله کردن نمانده عده‌ای همین ها را احمقانه یا مغرضانه به #تحریم ها گره می زنند !! ❌بی عرضگی مدیران داخلی نشانه تأثیر تحریم های #آمریکا نیست ! #کودتای_اقتصادی 🇮🇷‌ @AXNEVESHTESIYASI
🔵 سلبریتی های گرامی! هر کاری میخواید بکنید.. اما دیگه وجدانا ژست فشار_اقتصادی و فهمیدن درد مردم و این حرفا نگیرید.. فرض کنید ملت یه کوچولو هم شعور دارند.. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
زمان: حجم: 304.6K
💢خاطره گوی سید رضا نریمانی 🔺 هم اکنون مسجد مقدس جمکران 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمان: حجم: 721.5K
🏴|بعد از تو دیگر هیچ کـس 🌹| نیستـ... 🏴|ام الادب ، ام الوفا ، ام الاباالفضل 🌹|غیر از تو وصـف هیچ شخـصےاین چنین نیستـ...! 🔺روضه بانو ام البنین هم اکنون مسجد مقدس جمکران 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ... 14 یه دوش گرفتم و موهامو سشوار کشیدم. هوا خیلی سرد شده بود.🌨 ❄️برف های ریز تو هوا می
🔹 ... 15 -سلام.فکراتونو کردید😅؟ -تو همین نیم ساعت؟؟ -برای من که اندازه نیم قرن گذشت! نمیخوای یه نفر عاشقت باشه؟ دوستم نداری،نداشته باش! فدای سرت... ولی بذار من دوستت داشته باشم و دورت بگردم... لیلای من شو... قول میدم مجنون ترین مجنون بشم❣ -آقای کیانی من هنوز وقت نکردم حتی به پیشنهادتون فکر کنم!!😶 -میشه بگی عرشیا؟؟ میشه بهت بگم عشقم؟؟ همونجوری که تو رویام صدات میزنم.... -موقع صحبت پشت گوشی خیلی خوددار تر بودین!😳 -آخ.... قربون این ناز کردنت برم من...😍 هیچوقت نتونستم کسیو مثل تو دوست داشته باشم... مگه اعتراف به عشق گناهه؟؟ چقدر نیاز داشتم دوباره یکی باهام اینجوری صحبت کنه... مثل سعید... اشک از گوشه چشمام سر میخورد و تو آبشار موهام غرق میشد! -من خیلی خسته ام... میخوام بخوابم. شب بخیر! -ای جانم... کاش من به جات خسته بودم خانومی... باورم نمیشه دارم با تو صحبت میکنم ترنم... بخواب عشق من! تو مال منی،حتی اگر منو نخوای! شبت بخیر ترنمم... حرفاش دلمو قلقلک میداد! حتی از سعید هم قشنگ تر حرف میزد💕 به مغزم فشار آوردم تا قیافشو یادم بیارم... انگاری قیافشم از سعید خوشگل تر بود! یعنی عشق جدید سعید هم از من خوشگل تره؟؟ سعید که میگفت هیچ دختری به نازی من نمیرسه...😭 همیشه با خودم رو راست بودم... بدون اینکه بخوام با خودم لج کنم و مزخرف تحویل خودم بدم،بهش فکر کردم... به عرشیا به سعید سعید هرچند زباناً خیلی عاشقم بود ولی صداقت تو حرفای عرشیا خیلی بیشتر بود... نمیدونم! شایدم زبون باز تر بود! بی رودربایستی ازش بدم نیومد! حداقل یکی بود که سرگرمم کنه و حوصلم کمتر سر بره! هرچی بود از تنهایی بهتر بود! همه اینا بهونه بود، میخواستم به گوش سعید برسه تا فکرنکنه تونسته نابودم کنه!👿 نمیدونم،شایدم واقعاً عرشیا میتونست آرامش از دست رفتمو بهم برگردونه! سرم داشت میترکید. باید میخوابیدم! فردا جمعه بود و میتونستم هرچقدر که میخوام بهش فکر کنم! حوالی ساعت8بود که چشامو باز کردم. برای صبحونه که پایین رفتم، از دیدن مامان تعجب کردم😳 -سلام😳 -سلام صبح بخیر عزیزم ☺️ -صبح شماهم بخیر!چی شده این موقع روز خونه اید؟ -آره،یه قرار کاری داشتم که دو ساعت انداختمش عقب.گفتم امروز رو باهم صبحونه بخوریم😊 البته پدرت نتونست جلسشو کنسل کنه یا به تعویق بندازه.برای همین عذرخواهی کرد و رفت 😉 -خواهش میکنم😐 -چی میل داری دخترم؟ مربا،خامه،عسل؟؟ -شما زحمت نکشید خودم هرچی بخوام برمیدارم😄 -بسیارخب... ترنم جان باید باهات صحبت کنم! -بله،متوجه شدم که بی دلیل خونه نموندین.بفرمایید؟ -عزیزم نزدیک عیده و حتماً هممون دوست داریم مثل هرسال بریم مسافرت! ولی متاسفانه من و پدرت یه سفر کاری به خارج از کشور داریم و حدود ده روز اول سال رو نمیتونیم کنارت باشیم! البته اگر بخوای میتونی باهامون بیای! اگر هم دوست نداری میبریمت خونه ی مادربزرگت😊 -شما از کل سال فقط یه عید رو بودید،اونم دیگه نیستید؟؟😏 مشکلی نیست،من عادت کردم! جایی هم نمیرم.همین جا راحتم. با مرجان سعی میکنیم به خودمون خوش بگذرونیم😏 -یعنی تنها بمونی خونه؟؟ فکر نمیکنم پدرت قبول کنه! -مامان! من بزرگ شدم! بیست و یک سالمه! دیگه لازم نیست شما برام تعیین تکلیف کنید😕 -اینقدر تند نرو... آروم باش! با پدرت صحبت میکنم و نظرشو میپرسم و بهت میگم نتیجه رو. حالا هم برم تا دیرم نشده 😉 مراقب خودت باش عزیزم،خداحافظت👋 "محدثه افشاری"