🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ... ۲۵ رسیدم خونه عرشیا و رفتم داخل. 😈یه نگاه شیطنت آمیز به سرتا پام انداخت و محکم بغلم
🔹 #او_را ... ۲۶
-برو اونور عرشیا...
درو قفل کرد و کلیدو گذاشت تو جیبش‼️
-تو هیچ جا نمیری😠
-یعنی چی؟😠
برو درو باز کن!!
باید برم،
قرار دارم...
صداشو برد بالا
-با کی قرار داری⁉️😡
از ترس ته دلم خالی شد...😨
احساس کردم رنگ به روم نمونده،
اما نباید خودمو میباختم...
-با مرجان
-تو گفتی و منم باور کردم😡
میگم با کی قرار داری؟؟
-با مرجااااان....
میگم با مرجان...
-گوشیتو بده من😡
-میخوای چیکار؟؟؟
-هر حرفو باید چندبار بزنم؟؟؟😡
گوشی رو گرفت و زیر و رو کرد.
بعدم خاموشش کرد و گذاشت تو جیبش....
-گوشیمو بده😧
-برو بشین سر جات😡
تپش قلب شدید گرفته بودم...
حالم داشت بد میشد.
رفتم نشستم رو مبل
عرشیا رفت سمت کاناپه و دراز کشید!
ده دقیقه ای چشماشو بست و بعد بلند شد و نشست...
همینجوری که با انگشتاش بازی میکرد،
چنددقیقه یکبار سرشو بلند میکرد و با اخم سر تا پامو نگاه میکرد😠
بلند شد و داشت میومد سمتم که دیگه نتونستم خودمو نگه دارم و بغضم ترکید...😭
دوزانو نشست جلوم و سرمو گرفت تو دستاش...
-ترنمم گریه نکن...😢
اخه چرا اذیتم میکنی؟؟
-دستاشو پس زدم و گفتم
-ولم کن....
بیشعور روانی!!😭
-ترنم من دوستت دارم...😢
-ولی من ندارممممم
ازت متنفرممممم
برو بمییییر😭
بازوهامو فشار داد و گفت
-باشه...
میخوای بری؟؟
-اره،پس فکر کردی پیش تو میمونم؟؟
کلید و گوشیمو داد دستم و با بغض گفت
-خداحافظ عشقم.....😢
سریع بلند شدم و از خونه عرشیا زدم بیرون...
سوار ماشین شدم اما حال رانندگی نداشتم...
حالم خیلی بد بود...
سرمو گذاشتم رو فرمون و هق هقم بلند شد...😭
خیلی تو اون چنددقیقه بهم فشار اومده بود...
نیم ساعتی تو همون حال بودم،
میخواستم برم که عرشیا از خونه اومد بیرون!!
تلو تلو میخورد‼️
داشت میرفت سمت ماشینش که یهو پخش زمین شد......❗️
"محدثه افشاری"
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ... ۲۶ -برو اونور عرشیا... درو قفل کرد و کلیدو گذاشت تو جیبش‼️ -تو هیچ جا نمیری😠 -یعنی
🔹 #او_را ... ۲۷
چند ثانیه با تعجب فقط نگاه میکردم که کم کم دورش شلوغ شد...😳
بعد چنددقیقه آمبولانس اومد و عرشیا رو گذاشتن رو بلانکارد و بردن...
بدون معطلی افتادم دنبال آنبولانس و باهاش وارد بیمارستان شدم❗️
عرشیا رو بردن تو یکی از بخشا و دو سه تا دکتر و پرستار هم دنبالش....
دل تو دلم نبود...
به خودم فحش میدادم و عرض راهرو رو میرفتم و میومدم که یکی از دکترا اومد بیرون👨⚕
سریع رفتم پیشش
-ببخشید...
سلام
-سلام،بفرمایید؟؟!!
-این...
این...
این آقایی که الان بالاسرش بودید،
چشه؟
یعنی چیشده؟؟
مشکلش چیه؟؟😥
-شما با ایشون نسبتی دارید؟؟
تو چشمای دکتر زل زدم،
داشتم تو فکرم دنبال یه کلمه میگشتم،
که نگاهی به سرتاپام انداخت و با ته اخم،گفت:
چرا قرص خورده؟؟؟
با تعجب گفتم:
-قرص😳⁉️
چه قرصی؟؟
-نمیدونم ولی ظاهرا قصد خودکشی داشته!!
کمی دیرتر میرسیدید احتمال زنده بودنش به صفر میرسید!!
😨با چشمای وحشتزده و دهن باز به دکتر نگاه میکردم که گفت:
-همکارای ما دارن معدشو شست و شو میدن،
چنددقیقه دیگه برید پیشش...
تو این وضعیت بهتره یه آشنا کنارش باشه😒
همونجا کنار راهرو نشستم و کلافه نفسمو بیرون دادم...
هوا داشت تاریک میشد ،
نه میتونستم عرشیا رو تنها بذارم،
نه میتونستم دیر برم خونه😣
همش خودمو سرزنش میکردم...
اخه تو که از سعید و هیچ پسر دیگه ای خیری ندیده بودی،برای چی باز خودتو گرفتار کردی😖
بلند شدم و رفتم بالاسر عرشیا،
تازه به هوش اومده بود.
سرم تو دستش بود...
بی رمق رو تخت افتاده بود.
با دیدن من انگار جون تازه ای گرفت و چشماش برق زد...😢
-چرا این کارو کردی؟
-تو چرا این کارو کردی؟؟😢
-عرشیا رفت و امد تو این رابطه ها معمولیه...
نباید خودتو اینقدر زود ببازی...
-پس خودت چرا با رفتن سعید خودتو باختی؟😏
کلافه دستمو تو هوا تکون دادم و گفتم
-اولا رابطه من و سعید فرق داشت...
بعدشم من دخترم،
تو پسری!مردی مثلا!!
-اولا چه فرقی؟
یعنی من از اول بازیچت بودم؟😢
بعدشم مگه مردا احساس ندارن؟؟
-عرشیا...
من دیرم شده...
میشه بگی یکی از دوستات بیاد پیشت من برم؟؟
بابا و مامانم شاکی میشن...
روشو برگردوند و اشک از چشماش سرازیر شد😭
-خیلی بی معرفتی...
برو....
"محدثه افشاری"
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
#ختم_صلوات امروز به نیت :
🌷شهید تازه مسلمان #گائتنی_لاواتلی_کنت_لوکا
🍃ولادت: 1955
🍂شهادت: 1386/1/13
🕊محل شهادت: توسط صهیونیستها به شهادت رسید و پیکرش را زیر پل #گاریبالدی رم پیدا کردند
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
#سهم_هر_بزرگوار_5صلوات
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
🇮🇷 @AXNEVESTESIYASI
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
☝️اعوذ بالله من #الشیطان_العظیم
⁉️آیا می دانستید رئیس همه ی شیاطین عالم ابلیس است اما طبق قرآن، تنها کاری که او می تواند بکند این است که انسان را فریب دهد و نمی تواند کسی را واردار به انجام کاری بکند...
⚠️اما آمریکا هم فریب می دهد، هم با اعمال فشار و تحریم و جنگ، سعی در به زانو درآوردن انسانها در مقابل خود می کند
♨️ فریب های ابلیس پنهانی است اما آمریکا آشکارا فریب میدهد و با هزاران ابزار از جمله شبکه های ماهواره ای و وضع قوانینی مانند حمایت از همجنس گرایی، بطور آشکار فساد را در دنیا منتشر می کند
☝️لذا آمریکا را باید به حق، شیطان بزرگ نامید و در حقانیت جمهوری اسلامی ایران همین بس که چهل سال است بزرگترین غصه ی شیطان عظیم، جمهوری اسلامی ایران است، تا جاییکه اخیرا سعی کرد همه ی هم پیمانانش را در ورشو گرد هم آورد تا علیه ایران اقدامی بکنند اما به لطف الهی راه به جایی نبردند.
#چهل_سال_نبرد_حقوباطل
#چهل_سال_افتخار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
همینه که آیت الله بهجت میگفتن دنیارو میخواید نماز اول وقت آخرتو میخواید نماز اول وقت واقعا دنیا و آخرت آدمو زیر و رو میکنه "نماز اول وقت"
#گام_دوم_انقلاب
#شهید
#شهیدحججی
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اینیستاگرام ما👇
https://www.instagram.com/axneveshtesiyasi
توییتر ما👇
https://twitter.com/axneveshtesiyas?s=09
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی