6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو دهنی محکم استاد عباسی به حسامالدین آشنا:
شماها همونی بودید که نمک به زخم خانواده شهدای مدافع حرم میپاشیدید که اینا برای بشار اسد رفتن!
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🌟شروط تازه اروپا برای ادامه همکاری با ایران
🔹چهار کشور اروپایی ضامن #برجام در دیدارهایی با نمایندگان ایران سه شرط را برای ادامه همکاری با ایران مطرح کردهاند.
🔹اول آنکه باید "خطر قوای نظامی تشکیل شده توسط ایران" را که به ادعای این روزنامه با نهادهای قانونی در کشورهای خود رقابت کرده و بسیاری از شهروندان عرب را در لبنان، سوریه، عراق و یمن تهدید میکنند، به رسمیت بشناسد
🔹شرط دوم در خصوص برنامه ملی ایران برای تولید موشکهای بالستیک و توسعه، تولید و به کارگیری این موشکها در کشورهایی که ایران در آنها نیروهای نظامی دارد است و این چهار کشور مذاکره با ایران را منوط به پایان یافتن این سیاست ایران دانستند
🔹شرط سوم نیز موضع ایران در قبال اسرائیل و "دست کشیدن ایران از تهدیدات خود" برای "موجودیت و امنیت" این کشور است/ اقتصادنیوز
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
👆پاسخهای جالب به توییت وقیحانه "اسحاق جهانگیری"
💬آقای جهانگیری! اونی که میشه #ظرف5دقیقه سر و تهش رو هم آورد جواب منتقدان نیست، بلکه کارنامه پر از خالی دولته😏
✍"فامیل دور"
💬شما هر ۵دقیقه یه تپه جدید رو گلکاری نکن!
نمیخواد #ظرف5دقیقه جواب ۶سال گند کاری رو بدی😅
✍"شهاب"
💬بله آقای جهانگیری همانطور که مجلس برجام پاویونی رو ظرف ۲۰دقیقه تصویب کرد
شما هم #ظرف5دقیقه مشکلات روحل میکنین
همونطورکه ظرف پنج سال ۵۶فحش به ملت نثار کردید
✍"فاطمه مهربان"
💬 #ظرف5دقیقه میشه پوشک رو گرون کرد رُب قند و شکر گوشت قرمز و مرغ پسته و آجیل روغن ماشین و قطعات و لاستیک کاهو و خیار و گوجه و... ظرف ۵ دقیقه میشه گرون کرد ولی ماه ها و بلکه سالها باید خودت رو بزنی به اون راه که دیگه ارزون نشه و الکی به فکر معیشت مردم باشی
✍"تاراج"
💬یکی به جهانگیری بگه #ظرف5دقیقه بیاد بگه برجام چی بود؟؟ چی شد ؟؟؟چی موند ؟؟؟
فقط همینو دولت جوابگو باشه من راضی ام!
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
آقای جهانگیری اگه شما #ظرف5دقیقه جواب تمام سوالات رو میدی من #ظرف5ثانیه کل دولت رو به چالش میکشم، تایمر بگیر دستت! بشمار
سالی ۹۵۰ هزار شغل و تورم و برجام و قیمت کِره چی شد؟؟
#پالرمو
#تلگرام
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اینیستاگرام ما👇
https://www.instagram.com/axneveshtesiyasi
توییتر ما👇
https://twitter.com/axneveshtesiyas?s=09
اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
- خب آقای جهانگیری #ظرف5دقیقه بگید چرا ارز گرون شد؟
+ مقصرش سپاهه
- چرا سکه گرون شد؟
+ مقصرش علم الهدی است
- گوشت و مرغ چی؟
+ مقصر احمد خاتمیه
- پراید چی؟
+ مقصرش دلواپسان
- بقیه چیزا چی؟
+ مقصر بقیه هم میرسلیمه
#بدهکاران_طلبکار
#دولت_وعده
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ... ۵۴ دستمو بردم سمت زخمم، بخیه شده بود😢 ترجیح دادم دیگه حرفی نزنم و چشمامو ببندم... د
🔹 #او_را ... ۵۵
نشست رو زانوش،
-حالتون خوبه؟؟
میخواید پرستار خبر کنم؟
-نه...
نمیخوام😭
-اتفاقی افتاده؟😳
چرا گریه میکنید؟
اگر کمکی از دست من برمیاد،حتما بگید
تو چشماش نگاه کردم
-واقعا میخوای کمکم کنی؟؟😢
سرشو انداخت پایین!
-بله...
اگر بتونم حتما!
-من باید از اینجا برم...!
-برید؟؟😳
یعنی فرار کنید؟؟
-آره بااااید برم
-چرا؟
نکنه بخاطر....
اممممم
مشکلتون هزینه ی درمانه؟؟
-نه😡
من با پولم کل این بیمارستانو میتونم بخرم😠
منم برم بابام پولشو میده😒
-عذر میخوام...
ببخشید
خب گفتم شاید بخاطر این مسئله میخواید برید!
-نخیر😒
-خب پس چی؟
-آقا مگه مفتشی؟؟؟😏
اصلا به تو چه؟
میتونی کمک کن،نمیتونی برو بذار یه خاک دیگه تو سرم بریزم😠
-نه نه قصد جسارت ندارم
من فقط میخوام کمکتون کنم!
اگر از اینجا برید بیرون و حالتون بد شه چی؟؟
همین الانشم مشخصه حالتون خوب نیست!
-من خودم دانشجوی پزشکیم!
میفهمم حالم خوب هست یا نه!
کمکم میکنی؟؟
-آخه...
-آقا خواهش میکنم!!
حالم خوب نیست
لطفا
فقط منو از در این بیمارستان رد کن!همین!!
یکم مِن و مِن کرد و اطرافو نگاه کرد...
میدونستم دو دله،
قبل اینکه حرفی بزنه دوباره گفتم
-خواهش میکنم...😭
اشکامو که دید سریع دست و پاشو گم کرد!
-باشه!باشه!
گریه نکنید!
الان باید چیکار کنم؟؟
-منو از در ببرید بیرون!
با این لباسا نمیذارن خارج شم!
-برم لباساتونو بیارم؟؟
-نه آقا...
وقت نیست!
تا نفهمیدن باید برم!!
-خب چجوری؟؟
-ماشین داری؟؟
-آره!
-خب خوبه!
من میخوابم رو صندلی عقب،
یه پارچه ای ،پتویی،چیزی بکش روم،
زود بریم!
-ها😳
باشه...
صبر کنید برم ماشینو بیارم نزدیک!
-ممنونم😢
رفت و بعد دو سه دقیقه با یه پراید برگشت!!😕
چنان راجع به پول بیمارستان پرسید گفتم پورشه سواره😒
سریع درو باز کردم و نشستم تو ماشین،
یه پتو داد گرفتم و کشیدم روم و خوابیدم رو صندلی!
حرکت کرد و از بیمارستان خارج شد و یکم دور شد،
فهمیدم که پیچید تو یه خیابون دیگه!
-خانوم؟؟
بلند شدم و اطرافمو نگاه کردم و یه نفس راحت کشیدم!!
-ممنونم آقا😍
-خواهش میکنم،همین یه کارمون مونده بود که اونم انجام دادیم😅
-ببخشید ...
ولی واقعا لطف بزرگی در حقم کردی🙏
-خواهش میکنم.
خب؟
الان میخواید کجا برید؟
موندم چه جوابی بدم!!
-نمیدونم...
یه کاریش میکنم!
بازم ممنون...
خداحافظ!
"محدثه افشاری"
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ... ۵۵ نشست رو زانوش، -حالتون خوبه؟؟ میخواید پرستار خبر کنم؟ -نه... نمیخوام😭 -اتفاقی
🔹 #او_را ... ۵۶
داشتم در ماشینو باز میکردم که صدام زد!
-خانوم!!
-بله؟؟
-با این لباسا کجا میخواید برید آخه؟؟
معلومه لباس بیمارستانه!
درو بستم.
-خب...
اخه چیکار کنم؟؟
-بعدم شما که چیزی همراهتون نیست!
نه کیف،نه گوشی،
مطمئنا نمیتونید جایی برید!
چندلحظه نگاهش کردم...
-آدرس خونتونو بگید ببرمتون خونه!
-خونه؟؟؟😳
-بله.مگه جای دیگه ای دارید؟؟
-من فرار کردم که نبرنم خونه!!
اونوقت الان برم خونه؟؟😒
-یعنی از خونه فرار کردین شما؟؟😳
-نه آقا...نه‼️
من از زندگی فراریم!
از نفس کشیدن فراریم!
اه...😭
-چرا باز گریه کردین؟؟😳
یه چند لحظه صبر کنید!!
گوشیشو برداشت و یه شماره گرفت!
-به کی زنگ میزنی؟؟😰
از تو آینه نگاهم کرد و انگشتشو گذاشت روی بینیش!
یعنی هیس... !!
-الو؟
سلام آقای دکتر!
بله اومدم،ولی راستش یه کاری پیش اومد،مجبور شدم برم!!معذرت میخوام!
چی؟؟
جدا؟؟
ای بابا...
باشه پس دیگه امروز نمیام!
یاعلی مدد!
گوشیو قطع کرد و گذاشت رو داشبورد!
-پس شمایید!!
-کی؟؟چی؟؟
-فهمیدن فرار کردین!
-شما پزشکید؟؟
-نه ولی تو اون بیمارستان کار میکنم!
ماشینو روشن کرد و راه افتاد!
-کجا میری؟؟
-بذارید یکم دیگه از اینجا دور شیم!
یه ربعی رانندگی کرد
سرمو گذاشته بودم رو صندلی و آروم اشک میریختم!
-حالا میخواید چیکار کنید؟
میخواید کجا برید؟
سرمو بلند کردم و از تو آینه به چشماش نگاه کردم!
چشماشو دزدید و کنار خیابون نگه داشت!
کم کم داشت هوا ابری میشد
با این که دم عید بود اما هنوز هوا سرد بود...!🌦
سرمو تکیه دادم به شیشه ی ماشین و سعی کردم با خنکاش،داغی درونمو کم کنم!
چه جوابی میدادم؟؟
چشمامو بستم
و آروم گفتم
-ببریدم یه جای خلوت...
پارکی،جایی!
نمیدونم!
-چیزی میخورین؟
بنظر میرسه ضعف دارین.
دستمو گذاشتم رو شکمم!
خیلی گشنم بود اما هنوز معدم درد میکرد!😣
ماشینو روشن کرد و جلوی یه رستوران نگه داشت.
-چنددقیقه صبرکنید تا بیام.
رفت و با یه پرس غذا برگشت...
ساعت حوالی شش بود!
با اینکه روم نمیشد اما بخاطر ضعفم غذا رو گرفتم
معدم خیلی درد میکرد!
خیلی کم تونستم بخورم و ازش تشکر کردم!
-حالتون بهتره؟؟
-اوهوم.خوبم!
-نمیخواید برید خونتون؟؟
-نه!
-میشه بپرسم چرا بیمارستان بودین؟؟
-چه فرقی داره!😒
-ببینید...
من میخوام کمکتون کنم!
-هه😏
پس منو ببر یه جهنم دره ای که هیچکس نباشه!
-باشه.امشب میبرمتون جایی که کسی نباشه
اما لااقل یه خبر به خانوادتون بدین،
حتما الان خیلی نگرانن!!
-نگران آبروشونن نه من!
الان دیگه به خونمم تشنه ان!!
-چرا؟؟
-چون به همه برچسبای قبلی،دختر فراری هم اضافه شد!
-مگه چه کار دیگه ای کردین؟؟
-مهم نیست...!
-هست!
بگید تا بتونم کمکتون کنم!
دیگه چیزی نگفتم و خیابونو نگاه کردم.
ماشینو روشن کرد و راه افتاد....!
"محدثه افشاری"
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ... ۵۶ داشتم در ماشینو باز میکردم که صدام زد! -خانوم!! -بله؟؟ -با این لباسا کجا میخوای
🔹 #او_را ... ۵۷
بارون شدید و شدیدتر میشد!⛈
هوا به سمت گرگ و میشش میرفت...
دلم داشت میترکید!
باید چیکار میکردم...؟
دیگه نمیخواستم نفس بکشم...
انگار تموم این شهر برام شبیه زندون شده بود!
از شیشه ی ماشین بیرونو نگاه میکردم.
هنوز سرم درد میکرد.
الان مامان و بابا داشتن چیکار میکردن؟؟
مهم نبود!
حتی مهم نبود دارم کجا میرم...!
پلکامو بستم و چشمامو دست خواب سپردم...😴
-خانوم؟؟
صدای گرم و مردونه ای ،خوابو از سرم پروند!
چشمامو باز کردم و گیج و منگ اطرافمو نگاه کردم!
-اینجا کجاست؟؟
-جایی که میخواستید.
یه جا که هیچکس نیست!
فقط با گیجی نگاهش کردم و سرمو برگردوندم سمت در کوچیک و سفید آهنی
که آجرای قهوه ای اطرافش نم خورده بودن
و از چراغ قاب گرفته ی بالاش آب میچکید!
-نگران نباشید،
خونه ی خودمه!!
با نفرت سرمو برگردوندم سمتش 😠
و قبل از اینکه حرفی بزنم،
دستشو آورد جلو و یه کلید گرفت جلوی صورتم.
-برید تو و درو از پشت قفل کنید!
هیچکس نیست.
هر کسی هم در زد درو باز نکنید.
بازم گیج نگاهش کردم!!
-البته یه اتاق کوچیکه،
ولی تمیز و جمع و جوره!
-پس خودتون...؟
-یه کاریش میکنم.
بچه ها هستن...
امشبو میرم پیششون...
فقط درو به هیچ وجه باز نکنید!
البته کسی نمیاد،ولی خب احتیاطه دیگه!
اینم شماره ی منه،اگر کاری داشتید حتما تماس بگیرید.
و یه برگه گرفت سمتم.
برگه رو گرفتم و
شرمنده از فکری که به سرم زده بود،نگاهش کردم...😓
ولی اون اصلا نگاهم نمیکرد!
یه جوری بود!!
-برید تو،هوا سرده.
شما هم ضعیف شدین،سرما میخورین!
فقط تونستم یه کلمه بگم
-ممنونم....
از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت خونه
کلیدو تو قفل چرخوندم و درو باز کردم.
به پشت سرم نگاه کردم،
از تو ماشین داشت نگاهم میکرد!
بارون شدید شده بود!
با دست اشاره کرد که برو تو!!
رفتم داخل خونه و درو بستم!
یه راهرو کوتاه بود و یه در آهنی قدیمی،که نصفهء بالاییش شیشه بود!
درو باز کردم،
دمپایی آبی و زشت بیمارستان رو دراوردم و رفتم تو.
همونجا وایسادم و نگاهمو تو خونه چرخوندم.
دوتا فرش دوازده متری آبی فیروزه ای ، که به شکل ال پهن شده بودن،
یه یخچال،
یه اجاق گاز،
یه بخاری،
چندتا کابینت و ظرفشویی
و چندتا پتو
کل خونه بود!!
دوتا در هم کنار هم بود که احتمالا حموم و دستشویی بودن!
چقدر با خونه ی ما فرق میکرد!!
اون خونه بود یا این؟؟
"محدثه افشاری"
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
زمان:
حجم:
221.9K
🎶 مدح امام رضا (ع)
🎤 مداح رضا عاصی
💢 هم اکنون ،مسجد مقدس جمکران
#السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی_الرضا
✅✅✅ بسیار مهم ، حتما بخونید 👇
🔶 انقلاب ایران ، زمینه ساز ظهور
استاد مهدی اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
✍️ الحمدلله که تا چند روز دیگر این انقلاب، چهل سالگی خود را جشن خواهد گرفت و دشمنانی که سعی در القای نا امیدی به این مردم پر عزت را دارند به زودی با خفت و خواری شاهد نابودی خود خواهند بود ... در بحث گذشته عرض کردم که جنگ دشمن با ما تابع یک فرمول تاریخی است که چون قبلا ان را آزموده و جواب هم گرفته ، میخواهد به همان روش دوباره عمل کند.و آن هم فرمول جنگ صفین است. در جنگ صفین علی ع به چند قدمی فتح و پیروزی رسیده بودند
❇️ اگر آن زمان مردم بصیرت داشتند و نفوذی ها نمیتوانستند مردم را فریب دهند مالک با ده شمشیر خیمه معاویه را فتح میکرد و با فتح آن ، دیگر هیچ چیز مانع ایجاد حکومت جهانی و تشکیل تمدن بزرگ اسلامی به پرچمداری حیدر کرار نبود.اما وقتی دشمن در گوشه رینگ گیر کرد اینجا بود که اشعث ها و نفوذی ها ازغیبت عمار استفاده کرده وتوانستند بازی باخته را با مذاکره و بعد از ان با برد تمام کنند
❇️ به زمان حال برمیگردیم
به منطقه نگاه کنید تنها کشوری که در مقابل صهیونیزم و یهودیت ایستاده و جای پا و پوتین سردار رشید اسلام ما حاج قاسم سلیمانی بر گردن اینها نقش بسته ، ایران است
👌 چهل سال است که هر چه حربه بلد بوده است رو کرده اند. حربه نظامی، حربه امنیتی، حربه فرهنگی، حربه فضای مجازی، منافقین ، سلطنت طلبها، ری استارتی ها، داعشی ها،اسرائی لیها
عربستانی ها، آمریکائی ها، کل اروپا
👌 هر کاری توانسته اند و توانش را داشته اند ، کرده اند. به دشمنان این انقلاب به جرات میگویم همه شما یک طرف آقا سید علی ما هم یک طرف
⭕️ هر چه مکر و حیله داشتید انجام دادید. هر کاری که از دستتان بر علیه این ملت برمی آمده دریغ نکردید. از این به بعد ضرب دست سید علی را نوش جان خواهید کرد. سیلی هایی که پیایی خواهید خورد و به زودی این انقلاب چهل ساله خواهد شد
❇️ چهل سال تجربه
❇️ چهل سال مقاومت
❇️ چهل سال ولایت مداری
👈 الحمدلله وقتی در تمامی عرصه ها به ما حمله شد روز به روز قوی تر شدیم
ادامه 👇👇👇