eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.3هزار عکس
13.9هزار ویدیو
362 فایل
🏴 السلام علیک یا أباعبدالله الحسین 🏴 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ...۱۱۲ جلوی یکی از پارک های تقریبا شلوغ نگه داشتم. سبد رو برداشتم وچندتا از گل ها رو توش چ
🔹 ...۱۱۳ لب هام رو به هم فشار دادم و قطرات اشک،دونه دونه از چشمام سرازیر شدن. با دل شکسته،رفتن مرجان رو نگاه میکردم. بهترین دوست تمام این سال هام،به همین راحتی از من گذشت! اونم با کلی فحش و بد و بیراه! انگار همه ی انرژی و شادی طول روزم،ازم گرفته شد... حس میکردم قلبم خورد شده! صدای اذان توی گوشم پر شد، و با همون اشک ها راهی مسجد شدم. خیلی حالم بد بود. با حواس پرتی نمازم رو خوندم و شل و آویزون راه افتادم سمت خونه! با دیدن شیرینی و شاخه گلی که براش نگه داشته بودم،به هق هق افتادم و زمزمه کردم "خیلی بی معرفتی..." نمیدونم چرا دلم یدفعه هوای سجاد رو کرد. کاش بود... حتما بعد از زهرا،اون تنها شخصی بود که از دیدن وضعیت جدیدم،خوشحال میشد! اشک هام رو از صورتم کنار زدم، و تو دلم گفتم "فدای سرت آقا! فدای یه لبخندت! اگر بخاطر نزدیک شدنم به شما ولم کرد، همون بهتر که بره!" با ریموت در رو باز کردم و وارد حیاط شدم. با دیدن بابا توی حیاط ماتم برد. انگار یه سطل یخ رو سرم خالی کردن!! اصلا حواسم به ساعت نبود! دیگه برای هرکاری دیر شده بود... بابا چشماشو ریز کرده بود و با دقت داشت نگاهم میکرد!! گلوم از شدت ترس خشک شده بود! تحمل این یکی رو دیگه نداشتم... سرش رو با حالت سوالی تکون داد ، منظورش این بود که چرا پیاده نمیشم! به چادرم چنگ زدم و زیرلب صدا زدم "یا امام زمان..." بابا از هیچ چیز به اندازه زن چادری و آخوند بدش نمیومد! تمام فحش‌هایی که به مذهبیا میداد و مسخرشون میکرد از جلوی چشمم رد میشد. اخم غلیظش رو که دیدم،در ماشین رو با دودلی باز کردم و پیاده شدم. یه قدم به جلو اومد و دستش رو زد به کمرش -به به!ترنم خانوم! هر دم از این باغ بری میرسد!!! -سـ....سـ...سلام بـ...بابا! -اینم مسخره بازی جدیدته؟؟ -مممـ...مگه چیکار کردم؟؟ -بیا برو تو خونه تا بفهمی چیکار کردی! آب دهنم رو قورت دادم و با ترس نگاهش کردم. -گفتم گمشو تو خونه! تا صدام بالا نرفته برو، من آبرو دارم اینجا! در ماشین رو هل دادم و رفتم تو خونه. مغزم قفل کرده بود و نمیدونستم باید چیکار کنم! مامان که انگار قبل از ما رسیده بود و با خستگی روی مبل ولو شده بود، با دیدنم چشماش گرد شد و سیخ وایساد! جلوی در ایستادم و زل زدم بهش، که بابا از پشت هلم داد و وارد خونه شد! مامان اومد جلوتر و سرتا پامو نگاه کرد! -این چیه ترنم!؟ بابا غرید -این؟؟دسته گل توعه! تحویلش بگیر! تحویل بگیر این تف سر بالا رو! و قبل از اینکه هر حرف دیگه ای زده بشه،سنگینی و داغی دستش رو، روی صورتم حس کردم! این بار اولی بود که از بابا کتک میخوردم! "محدثه افشاری" 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
🔴 #صداوسیما خاک بر سرت.. پاداش زر زدن .......!! #سلبریتی #دربی98 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
پس از فشار سنگین مردمی در شبکه های اجتماعی مهرداد میناوند بابت حرف های نسنجیده اش درباره علل وقوع سیل از مردم ایران عذر خواهی کرد 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام رضا عليه السلام: تا سه خصلت در مؤمن نباشد، مؤمن نيست: خصلتى از پروردگارش، خصلتى از پيامبرش صلى الله عليه و آله و خصلتى از ولىّ خدا . امّا خصلت پروردگارش، نهفتن راز است؛ و... 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷 شهید اربعین #میرزا_محمود_تقی_پور 🌻 ولادت: ۱۳۶۱ 🍂 شهادت: ۱۳۹۶/۸/۱۸ 🕊محل شهادت : سوریه، #دیرالزور 🍁 نحوه شهادت : سه مرتبه با نام جهادی ابوقاسم برای فعالیتهای تبلیغی به سوریه اعزام شد و نهایتا در ظهر روز اربعین بر اثر برخورد با تله انفجاری آسمانی شد . 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم. 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇 🇮🇷 @AXNEVESTESIYASI #اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
ختم صلوات امروز به نیت : 🌷 شهید اربعین #میرزا_محمود_تقی_پور 🌻 ولادت: ۱۳۶۱ 🍂 شهادت: ۱۳۹۶/۸/۱۸ 🕊محل
🌹🍃 شهید تقی پور، عضو شورای مرکزی مؤسسه بلاغ مبین و مسئول گروه جهادی طراوت ماندگار بود و به عنوان بسیجی در گردان ۱۰۲ حضرت معصومه(سلام الله علیها) و تیپ مستقل ۸۳ امام جعفر صادق(علیه السلام) عضویت داشت. او از اعضای اصلی تشکیل دهنده مؤسسه فرهنگی ورزشی عالیان بود که در حال حاضر تیم‌های کوهنوردی طلبگی زیر نظر این مؤسسه هر هفته به قلل مختلف کشور صعود می‌کنند. دانش پژوه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم تحت اشرافیت حضرت آیت الله مصباح یزدی در شهر مقدس قم بود. 🌹🍃 از زبان مسئول فرهنگی قرارگاه مردمی اربعین استان قم ⬇️ 🌷 اخلاص درعمل، گمنام بودن، خدمت به اردوهای جهادی، ولایت مداری و عشق به شهادت از جمله خصوصیات اخلاقی شهید تقی پور بود . 🌷 از مهم‌ترین آرزوهای شهید، شهادت در اربعین بود و به آرزوی خود رسید، در هرجایی که شهید وارد صحنه می‌شد به دنبال شهادت بود و همواره به دوستان خود می‌گفت دعا کنین شهید شوم . 🌷 یکی از دغدغه‌های شهید والامقام این بود که گفتمان ولایت و شهدا تبیین شود، خانواده شهدا از ما می‌خواهند که گفتمان ولایت را برای جامعه تبیین کنیم و سبک زندگی شهدا را در زندگی خود پیاده کنیم تا جوانان از شهیدان الگو بگیرند. 🌷 کمک به یکی از دغدغه‌های شهید بود و یکی از اهداف این شهید برای سفرهای جهادی رفع نیاز محرومان بود . 🌹🍃 از زبان پدر شهید ⬇️ ویژگی بارز شهید در کارها  بود، از نیازمندان از خصلت های شایسته دیگر ایشان بود. او حتی غذاهایی که مادرش در زمان طلبگی برایشان می پختند به همکلاسی هایش میداد و حتی تشک خواب خود را هم بخشیده بود و روی زمین می خوابید. او کمربند خود را بالای سرش می گذاشت و به دوستانش می گفت اگر برای نماز شب بیدار نشدم با این کمربند بیدارم کنید. 🌹🍃 از زبان مادر شهید ⬇️ خلوص و صداقت خاصی داشتند، سیمایی متبسم، خوش اخلاقی و به روز بودنش، از او طلبه ای  پرطرفدار ساخته بود. شاید ایشان در تمام عمرشان ساعتی را هم هدر نداند. 🌹🍃 از زبان خود شهید ⬇️می‌توانستم نسبت به اوضاع اطرافم بی‌توجه باشم و برای بی‌تفاوتی‌ام 100 دلیل بتراشم . 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا