eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.4هزار عکس
13.9هزار ویدیو
362 فایل
🏴 السلام علیک یا أباعبدالله الحسین 🏴 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
زینب:خانم من الان موقع امتحاناتمه واقعا ذهنم درگیره نمیتونم به چیز دیگه ای فکر کنم محترم خانم:حرفتو زدی دیگه نمیخواد چیزی بگی وای پسرم چی قولایی که بهش دادم مادر بمیره براش —باعصبانیت از روی پله بلند شدو بدون خداحافظی در رو محکم بست ورفت منم سریع رفتم تو اتاق که دیگه مورد لعن و نفرین مامان نباشم 😥 —فردای اونروز ساعت ۱۱ کلاس داشتم گفتم زودتر برم بهزیستی سرمو نشونه سپیده بدم تا راضی بشه درمانشو زودتر شروع کن ساعت🕗 هشت رسیدم بهزیستی یه راست رفتم اتاق ۱۶ تا در اتاق وباز کردم هوشنگ پرید جلومو با گریه گفت:خانم معلم !خانم معلم !دیشب سپیده رو بردن بیمارستان زینب:بیمارستان⁉ بیمارستان براچی⁉ آیناز :زینب جون ! انقدر حالش بهم خوووورد زینب: حال سپیده؟! الهی بمیرم😭 _بچه ها غصه نخورین حالش زود خوب میشه دوباره میاد پیشتون حالا بذارین برم پیش خانم مدیر ببینم چی شده
سلام خانم کبیری خانم کبیری:سلام دخترم زینب:چی شده سپیده ؟ خانم کبیری: بشین دخترم اونروز که از اینجا رفتی شبش سپیده حالش بهم خورد بردیمش بیمارستان فعلا بستریه من الان دارم می رم اگه تو هم میای که بیا باهم بریم زینب:حتما حتما😭 رسیدیم بیمارستان . رفتم تو اتاقش _خدای من به دست سپیده سرم وصل بود _آخه با این رگهای ضعیفی که داره چطور میتونه هی سرم بخوره زینب:سلام عشقم .گل خوشگلم🌺_باصدای ضعیف و نالانش جوابمو داد سپیده:سلام زینب جون زینب:برات یه سوپرایز دارم اچی مچی لا ترجی یو ها ها ها .من کچلم سپیده😃: خانم چلا اینجولی کدین؟ زینب:نگو زشت شدم که مثه پری های دریای ام _سرمت تموم شه میخوام موهاتو مثه خودم کنم _دیگه نای نداشت جوابمو بده😩 رفتم با سر پرستار صحبت کردم از اوضاع وحال سپیده سؤال کردم پرستار:اوضاعش همچی تعریفی نیست ولی بازم بذارید دکتر ملایری بیان براتون شرح میدن زینب:خوب چه ساعتی میان؟ پرستار :حدودا یک ساعت دیگه زینب:خیلی ممنون
سرم سپیده تموم شدش زینب:حالا دیگه وقتشه که با هم دو قلو شیم من قل بزرگه تو قل کوچیکه .باشه؟ سپیده:ب ا شه پیشبند و براش بستم خانم کبیری گفت:بذار خودم موهای دختر گلمو کوتاه میکنم قیژ قیژ صدای دستگاه اصلاح بند دلمو پاره میکرد مداد رنگی هایی که براش خریده بودمو از تو کیفم در آوردم میخواستم بعد از اصلاش بدم _زینب:به به چی خوشگل وناز شدی بزن قتش👋 اینم جایزه ی خوشگل خانم خانم کبیری :بیا خودتو تو آینه نگااه کن ماه شدی سپیده :دیگه فرقی نداله چی مو داسته باسم چی نداسته باسم میخوام نقاشی بکشم زینب:چی میخوای بکشی؟! سپیده:یه عروسک که موهای بلندی داله
کاش می شد بچه ها را جمع کرد سنگر آن روزها را گرم کرد کاش می شد بار دیگر جبهه رفت جنگ عشقی کرد و تیری خورد و رفت. خوشا آنان که فریاد خمینی به گوش خود شنیدند و رفتند خوشا آنان که وقت دادن جان به جای گریه خندیدند و رفتند خوشا آنان که با اخلاص و ایمان حریم دوست بوسیدند و رفتند خوشا آنانکه در راه عدالت به خون خویش غلطیدند و رفتند خوشا آنان که در میزان وجدان حساب خویش سنجیدند و رفتند نگردیدند هرگز گرد باطل حقیقت را پسندیدند و رفتند. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11 اردیبهشت، روز کارگر بر همه کارگران عزیز سرزمینم مبارک باد💐 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به عشقت💖 پرده #صبح را از پنجره ی احساسمـ😌 که رو به بیکرانه های آسمــ☀️ـان #توست باز میکنم آرامش را از #تو استمداد میکنم پس به یادت💬 میگویم #صبح بخیـ☀️ــر #شهید_عبدالمهدی_کاظمی #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🌹🍃🌹🍃 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI