eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.3هزار عکس
13.9هزار ویدیو
362 فایل
🏴 السلام علیک یا أباعبدالله الحسین 🏴 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈••✾❀🍃🌹🍃❀✾••┈┈• 🚨 سخن‌نگاشت | نخست وزیر ژاپن: من قصد دارم پیام رئیس جمهور امریکا را به جنابعالی برسانم 👈 رهبر انقلاب اسلامی: ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم 🔻 رهبرانقلاب، صبح امروز در دیدار نخست‌وزیر ژاپن: ما در حسن نیت و جدی بودن شما تردیدی نداریم اما در خصوص آنچه از رئیس جمهور آمریکا نقل کردید، من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داد. مطالبی را که بیان خواهم کرد، در چارچوب گفتگو با نخست وزیر ژاپن است زیرا ما ژاپن را کشوری دوست می‌دانیم، اگرچه گلایه هایی نیز وجود دارد. ۹۸/۳/۲۳ •┈┈••✾❀🍃🌹🍃❀✾••┈┈•
📸دیپلماسی به روایت تصویر به تصاویر دقت کنید . قضاوت با خودتان... ┄┅┅═ ☘ 🌷 ☘ ═┅┅┄ @raheshahidan_edamehdarad ┄┅┅═ ☘ 🌷 ☘ ═┅┅┄
💢 اشکال در توحید، مشکل عده ای از مسئولین داخلی و دشمنان خارجی 🔹نخست وزیر ژاپن: آمریکا درخواست مذاکره درباره موضوع هسته‌ای دارد. 🔸 رهبر انقلاب اسلامی: آمریکا زیر توافق قبلی زده؛ کدام عاقلی با چنین کشوری دوباره مذاکره میکند؟ 💠 سوال: چه عاملی باعث می شود که چنین حرف عقلانی و منطقی رهبری، مورد پذیرش عده ای قرار نگیرد؟ 1⃣ این حرف مورد پذیرش امریکا و دشمنان قرار نمی گیرد چون با حذف خدا و مشکل در توحیدشان و کسب روحیه ی استکباری ، عقلانیتشان دچار حجاب شده است. 2⃣ این حرف مورد پذیرش عده ای در داخل کشور قرار نمی گیرد چون با عدم اعتماد به خدا، ضعف در توحیدشان و کسب روحیه مرعوب بودن از دشمن، عقلانیتشان دچار حجاب شده است. ✅دست نوشته های یک معلم @faraziyaddasht
گزارش زنده مراسم دومین سالگرد شهادت #شهید_حسن_عشوری هم اکنون در کانال شهدای عکسنوشته سیاسی👇 @AXNEVESHTESHOHADA @AXNEVESHTESHOHADA @AXNEVESHTESHOHADA
❗️و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می گویند: «ما اصلاح طلبانیم »! 📖 آیه ۱۱ سوره بقره 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
11.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فتنه 88 یکی را لخت کردند و دیگری را هم سوزاندند و اکنون فتنه ای با محوریت تورم ❗️ما فریب نمی‌خوریم 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
💢تمام حق در برابر تمام باطل 🔸امروز پاسخ قاطع و مقتدرانه رهبر انقلاب به نخست وزیر ژاپن به عنوان واسطه ی ترامپ، فقط پاسخ یک رهبر به یک رئیس جمهور نبود امروز امام خامنه ای سخنگوی تمام اسلام ناب در برابر تمام کفر بود. 🔹امروز موضع مقتدرانه امام خامنه ای نمایش اقتدار قدرت متصل به خدا در برابر قدرتهای پوشالی مادی بود. 🔸امروز موضع امام خامنه ای قوت قلب تمام آزادی خواهان و مظلومان جهان و احساس حقارت درونی تمام مستکبران عالم بود. 🔹امروز موضع مقتدرانه امام خامنه ای رونمایی از عظمت و اقتدار حق و خواری باطل بود. 🔺سایه اش مستدام باد تا ظهور مهدی موعود عج ✅دست نوشته های یک معلم @faraziyaddasht
جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رفت و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم قفل اول اینست که دوست دارم ازدواج سالم داشته باشم, قفل دوم اینست که کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینست که عاقبت بخیر شوم. شیخ فرمود برای قفل اول نمازت را اول وقت بخوان, برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان و یرای قفل سوم , نمازت را اول وقت بخوان. جوان گفت : سه قفل و یک کلید؟ شیخ فرمود: نماز اول وقت, شاه کلید است . #نماز 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
📢نماز حاجت روز پنجشنبه به توصیه آیت‌الله بهجت قدس‌سره 🔷آیت‌الله بهجت قدس‌سره اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه می‌کردند و می‌فرمودند: «آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌ای برای او می‌رسید». 📃شیوه خواندن نماز از کتاب جمال‌الاسبوع سیدبن‌طاووس چهار رکعت (دو نماز دورکعتی) 1️⃣ در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید 2️⃣ در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید 3️⃣ در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید 4️⃣ در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید 5️⃣ بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید 6️⃣و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند 7️⃣ و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه می‌خواهد از خدا درخواست کند. ✅ پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود می‌شود؛ نزول باران را بخواهد به‌یقین باران نازل می‌شود؛ همانا هیچ‌چیز مانع میان او و خداوند نیست؛ خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب می‌کند. 📚 برگرفته از کتاب ، ص٣٨٠ـ٣٨١ 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌷 قسمت حبیب الله گاهی عمق شک ... به شدت روی شونه هام سنگینی می کرد ... تنها ... در مسیری که هیچ پاسخگویی نبود ... به حدی که گاهی حس می کردم ... الان ایمانم رو به همه چیز از دست میدم ... اون روزها معنای حمله شیاطین رو درک نمی کردم ... حمله ای که داشتم زیر ضرباتش خورد می شدم ... آخرین روز رمضان هم تمام شد ... و صبر اندک من به آخر رسیده بود ... شب، همون طور توی جام دراز کشیده بودم ولی خوابم نمی برد ... از این پهلو به اون پهلو شدن هم فایده ای نداشت ... گاهی صدای اذان مسجد تا خونه ما می اومد ... و امشب، از اون شب ها بود ... اذان صبح رو می دادن و من همچنان دراز کشیده بودم ... 10 دقیقه بعد ... 20 دقیقه بعد ... و من همچنان غرق فکر ... شک ... و چراهای مختلف ... که یهو به خودم اومدم ... - مگه تو کی هستی که منتظر جواب خدایی؟ ... مگه چقدر بندگی خدا رو کردی که طلبکار شدی؟ ... پیغمبر خدا ... دائم العبادت بود ... با اون شان و مرتبه بزرگ ... بعد از اون همه سختی و تلاش و امتحان ... حبیب الله شد ... با عصبانیت از دست خودم از جا بلند شدم ... رفتم وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... نمازم که تموم شد آفتاب طلوع کرده بود ... خیلی از خودم خجالت می کشیدم ... من با این کوچیکی ... نیاز ... حقارت ... در برابر عظمت و بزرگی خدا قد علم کرده بودم ... رفتم سجده ... با کلمات خود قرآن ... - خدایا ... این بنده یاغی و طغیان گرت رو ببخش ... این بنده ناسپاست رو ... پدرم بر عکس همیشه که روزهای تعطیل ... حاضر نبود از جاش تکان بخوره ... عید فطر حاضر شد ما رو ببره سر مزار پدربزرگ ... توی راه هم یه جعبه شیرینی گرفتیم ... شیرینی به دست ... بین مزار شهدا می چرخیدم ... و شیرینی تعارف می کردم که ... چشمم گره خورد به عکسش ... نگاهش خیلی زنده بود ... کنار عکس نوشته بودن ... - من طلبنی وجدنی ... و من وجدنی عرفنی ... و من عرفنی ... هر کس که مرا طلب کند می یابد ... هر کس که مرا یافت می شناسد ... هر کس که مرا شناخت ... دوستم می دارد.. هر کس که دوستم داشت عاشقم می شود ... هر کس که عاشقم شود عاشقش می شوم ... و هر کس که عاشقش شوم ... او را می کشم ... و هر کس که او را بکشم ... خون بهایش بر من واجب است ... و من ... خود ... خون بهای او هستم ... . .ادامه دارد... 🌷نويسنده:سيدطاها ايماني🌷
🌷 🌷 قسمت نماز شکر ایستاده بودم ... و محو اون حدیث قدسی ... چند بار خوندمش ... تا حفظ شدم ... عربی و فارسیش رو ... دونه های درشت اشک ... از چشمم سرازیر شده بود ... - چقدر بی صبر و ناسپاس بودی مهران ... خدا جوابت رو داد... این جواب خدا بود ... جعبه رو گذاشتم زمین ... نمی تونستم اشکم رو کنترل کنم ... حالم که بهتر شد از جا بلند شدم ... و سنگ مزار شهید رو بوسیدم ... - ممنونم که واسطه جواب خدا شدی ... اشک هام رو پاک کردم ... می خواستم مثل شهدا بشم ... می خواستم رفیق خدا بشم ... و خدا توی یه لحظه پاسخم رو داد ... همون جا ... روی خاک ... کنار مزار شهید ... دو رکعت نماز شکر خوندم ... وقتی برگشتم ... پدرم با عصبانیت زد توی سرم ... - کدوم گوری بودی الاغ؟ ... اولین بار بود که اصلا ناراحت نشدم ... دلم می خواست بهش بگم ... وسط بهشت ... اما فقط لبخند زدم ... - ببخشید نگران شدید ... این بار زد توی گوشم ... - گمشو بشین توی ماشین ... عوض گریه و عذرخواهی می خنده ... مادرم با ناراحتی رو کرد بهش ... - حمید روز عیده ... روز عیدمون رو خراب نکن ... حداقل جلوی مردم نزنش ... و پدرم عین همیشه ... شروع کرد به غرغر کردن ... کلید رو گرفتم و رفتم سوار ماشین شدم ... گوشم سرخ شده بود و می سوخت ... اما دلم شاد بود ... از توی شیشه به پدرم نگاه می کردم ... و آروم زیر لب گفتم ... - تو امتحان خدایی ... و من خریدار محبت خدا ... هزار بارم بزنی ... باز به صورتت لبخند میزنم ... . . ادامه دارد...