eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
14.2هزار ویدیو
363 فایل
🇮🇷ارتباط با ما @KavoshGar12 🇮🇷تبادل @zkermani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
📸 گزارش تصویری هم اکنون/ اصفهان گوشه ای از اجتماع عظیم #دختران_انقلاب با حضور جمعی از خانواده شهدا #شهید #حجاب 🌷 @AXNEVESHTEDHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🍃🌹شهید مصطفي زال‌نژاد ٢٢آبان ۶١ در شهرستان آمل به دنيا آمد، دو سال از جنگ تحميلي مي‌گذشت. بي‌آنكه محيط جبهه را درك كرده باشد، خصوصيات يك رزمنده را داشت. 🍃🌹نفس كشيدن در محيط هيئات عزاداري امام حسين(ع) و رشد در بسيج و مسجد، باعث شد تا او از سال 82 عضو سپاه شود و با پوشيدن لباس سبز پاسداري، آينده‌اي چون شهادت را براي خودش رقم بزند. 🍃🌹می‌گفتند طولانی‌ترین مدافعی بود که سال‌های سال در سوریه حضور بهم رساند زیرا خود نخواسته بود کسی از حضورش آگاهی داشته باشند حتی بر فعال بودنش کسی آگاهی نداشت تا زمانی که خبر شهادتش به گوش مردم آمل رسید و فهمیدند که فعالیت مفیدی در قرارگاه مخابراتی سوریه داشت 💠به روایت همسر شهید⬇️ 🍃🌹 می‌دیدم که هر دفعه‌ به سوریه می‌رفت شکوفاتر می‌شد و این رفتن‌ها موجبی بر پیشرفت کاری‌اش می‌شد و از این پیشرفت‌هایش برایم سخن می‌گفت. در آنجا فرماندهی یک قرارگاه مخابراتی را به او داده بودند که در آن قرارگاه بسیار فعال و پرتلاش بود به گونه‌ای که برای اجرای عملیاتی، ایشان باید قبل از آغاز عملیات می‌رفتند در آن مکان و مکان‌سنجی و آماده می‌کردند تا عملیات به اجرا درآید که این کارشان بسیار سخت، حساس و مهم بود. 🍃🌹آقامصطفی سر نترسی داشت و در عکس‌هایی که نشان می‌داد تعریف می‌کرد که در کنار این دکل‌ها به فاصله 100 متری که داعش بودند حضور دارم که زمان تیراندازی صدای آنها را می‌شنیدم. 🍃🌹 با وجود کارهایی که در آن جا داشت کمتر پیش می‌آمد تا صحبتی کند اما بعد از شهادتش با تعریف همرزمانش و فرماندهانش در سوریه می‌گفتند که ایشان در آنجا چقدر مثمرثمر و مفید بودند. دوست نداشت بگوید که مدافع حرم است و زمانی از وی می‌پرسیدند که چکار می‌کنی می‌گفت: مهندس الکترونیک هستم. 🍃🌹 مهمترین دغدغه‌اش بصیرت و مسیر ولایت فقیه بود و تاکید داشتند که همه به این سمت باشند تا خدایی ناکرده بین مسئولان امر اختلافی نباشد و برای رفاه مردم گام بردارند. دقیقا همان دغدغه‌هایی که مقام معظم رهبری به ویژه شهدای هشت سال دفاع مقدس داشتند، بود 🍃🌹شهيد زال‌نژاد در كسوت يك مدافع حرم روز 26 بهمن 95 در منطقه درعا سوريه به شهادت رسيد. 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹🍃همیشه محمدآقا از فیلم های تفحص خیلی لذت می برد با شهدای گمنام ارادت خاصی داشت. همیشه در کلامش شهادت داشت. و مطمئن بود که به شهادت می رسد. 🌹🍃«محمد» روضه‌های حضرت زهرا (س) را بسیار سوزناک می‌خواند و واقعا می‌سوخت. اولین تیری هم که به وی اصابت کرد در پهلویش بود و دو ساعت بعد نیز با تیر «قناصه»، سر وی را هدف قرار می‌دهند که به شهادت می‌رسد. 🌹🍃«محمد» به صورت عجیبی به نماز اول وقت علاقه داشت؛ یکی از دوستان وی که یک آقای روحانی بود، می‌گفت که وقتی از تمرین برمی گشتیم به «محمد» گفتم که اول سلاح خود را تحویل دهیم و سپس برای خواندن نماز برویم؛ اما «محمد» گفته بود که «نه، من نماز اول وقت را از دست نمی‌دهم»؛ دوستش می‌گفت که پنج دقیقه هم طول نکشید که من رفتم سلاح خود را تحویل دادم و برگشتم؛ اما «محمد» نماز اول وقت خود را خواند؛ همین پنج دقیقه «محمد» را به شهادت نزدیک کرد؛ اما من از کاروان شهدا جا ماندم. 🌹🍃وی بسیار بر حفظ حرمت پدر و مادر تأکید داشت و یک مدتی هم که فرمانده بسیج بود، به نوجوانان بر این موضوع بسیار تأکید می‌کرد؛ وی خود را در حد نوجوانان ۱۲ و ۱۳ ساله می‌کرد تا آن‌ها را به طرف مسجد و بسیج بکشاند و در این راه نیز موفق بود. 🌹🍃وقتی در یک جمعی صحبت از ولایت می‌شد، «محمد» مدافع ولایت بود و هیچ‌کس در این موضوع نمی‌توانست حریف وی شود و سفارش «محمد» هم همیشه این بود که باید گوش به فرمان ولایت باشیم. 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
خاطره ای از که یکی از دوستان برایمان روایت نمود‌. 🌷 @AXNEVEDHTEDHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
خدایا تو زشتی های مرا در دنیا پوشاندی ای وای و صد وای اگر روز محشر مرا رسوا کنی #شهید #شهادت 🌷 @AXNEVESHTEDHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹🍃مروری برزندگینانه وخاطرات شهید حسین بخش قنبری حسين، در سريش آباد ديده به جهان گشود پدرش شمس الله ومادرش صنوبر نام داشتند، تا سوم راهنمايي تحصيل كرد سپس جهت انجام خدمت نظام وظيفه عمومي ثبت نام كرد. 🌹🍃از طريق گردان 707 ژاندارمري به منطقة عملياتي آبادان اعزام گرديد. حسين در منطقة عملياتي علي اصغر آبادان، براثر اصابت تركش خمپاره‌ي 120 دشمن بعثي به سوي معبود پرواز و در جوار حق تعالي آرام گرفت. مدفن اين شهيد مكرم در گلزار شهداي سريش آباد در جمع دوستان شهيدش قرار دارد. ! پدر بزرگوار شهيد از مقام عبوديت فرزند سخن دارد: حسين با عشق نماز مي خواند وتواضع وخشوع عظيمي در او بود؛ من وقتي حسين را در حال نماز مي‌ديدم، گريه مي كردم وبه حالش غبطه مي‌خوردم ومي‌گفتم:خوشا به حال او كه اين‌گونه با عشق وعلاقه، نماز مي‌گزارد. 🌹🍃!حسين به رضا و خشنودي والدينش بسيار اهميت مي‌داد،‌او انساني مهربان وشوخ طبع بود وهيچ وقت پدر ومادرش را اذيّت نكرد، وقتي كه كوچكترين نشاني از غم وغصه در چهرة آنها مي‌ديد، با نهايت احترام وادب صحبت مي كرد وناراحتي را از چهرة آنها مي زدود. 🌹🍃!يادم هست آخرين باري كه به مرخصي آمد، با مادرم خداحافظي كرد ولي هنوز چند قدمي از خانه دور نشده بود كه برگشت، اين‌كار سه‌بار تكرار شد وهر بار اين شهيد عزيز به بهانه اي به خانه برمي گشت وبه مادرم وخانه خيره مي‌شد،گويي از آنچه كه مي خواست اتفاق بيفتد خبر داشت، خلاصه، بار سوم خداحافظي كرد از زير قرآن گذشت و آن را بوسيد و رفت، چند روزي از رفتن او نگذشته بود كه خبر شهادتش را براي ما آوردند. 🌹🍃! پدر شهيد رؤياي صادقانه‌اي در ارتباط با حسين نقل مي‌كند: بعد از شهادت حسين، شبي مرحوم مادرم را به خواب ديدم، مادرم گفت:«حسين، نوة عزيزم با آمدنش جا ومكان مرا تغيير داده است وحالا من در مكان زيبايي هستم كه بخاطر حسين به من عطا كرده‌اند». 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
💌 دعوتید مراسم وداع با پیکر مطهر امروز معراج شهدا ساعت ۱۷ @AXNEVESHTEDHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌷هشتمین سالگرد شهادت شهید هسته ای داریوش رضایی نژاد گرامی باد🌷 🌷 در یک مسأله علمی‌ پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمی‌کردیم. گفتیم رضایی‌نژاد می‌تواند کار را ادامه بدهد، موضوع را بااو در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم. بی‌توجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم می‌خوره؟ 🌷 ما هم گفتیم: نه، به دردی نمی‌خوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل می‌کنه. 🌷 داریوش گفت: من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچ‌گوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ‌ کس مثل اون رو نداره یا مسأله‌ای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
💌 #دعوتید یادواره شهدای عملیات مرصاد خداسان جنوبی پنج شنبه ۳ مرداد ساعت ۲۰:۴۵ #شهید #شهادت 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کدوم دستی تو رو از من جدا کرد الهی که الهی که بمیره... #شهید_داریوش_رضایی_نژاد #دخترها_بابایی_اند_خدا #شهید 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
💢ماجرای خواندنی مقاومت حماسه آمیز شهید احمد کاظمی در عملیات رمضان . در عملیات رمضان «احمد کاظمی» فرمانده تیپ ۸ نجف که شب سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته بود، و در این محور علاوه بر شکستن خط دشمن و پیشروی تا عمق ۱۰ کیلومتری منطقه دشمن مسئولیت تامین چپ منطقه عملیات نیز به عهده وی بود، لذا در تلاش بود که این صد متر خاکریز را به هم وصل کند برادر کاظمی چند نفر راننده نفربر، لودر و بولدوزر داوطلب شهادت از میان بچه‌های تیپ را انتخاب کرد. او به راننده نفربرها مأموریت داده بود تا در حدفاصل یک صدمتر باقی مانده خاکریز، در مقابل دید دشمن به چپ و راست بروند و گرد و خاک به پا کنند تا دشمن نتواند این رخنه را به خوبی تشخیص داده و دستگاه‌های مهندسی را هدف قرار دهد.  علاوه بر این در دو طرف خاکریز چند دستگاه تانک و توپ ۶۰۱ و چندین قبضه تیربار مستقر کرده بود تا پاسخ آتش دشمن را بدهند خودش هم بلندگویی دست گرفته و بدون ترس در وسط این یک صد متر به چپ و راست حرکت می کرد ، در حالی که گاهی دعای فرج می خواند و گاهی به دستگاه‌ها دستور می داد خاک کنند.  او علی الدوام قدم می زد و دعا می خواند، می گفت: «نفربر خاک کن، لودر بیل بزن، بیلتو بالا بیاور، بالاتر، بارک الله لودر! آفرین لودرچی! نفربر خاک کن، نفربر خاک کن تانکها شلیک کنند دیده بان به توپخانه بگو جواب آتش دشمن را بدهند تیرچی‌ها شلیک کنند اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن العسکری.» تمامی این کارها در جلو دید دشمن صورت می گرفت. نفربرها، لودرها فرمانده تیپ و نیروهای رزمنده همه و همه در زیر آتش شدید و دید تیرمستقیم دشمن این فعالیت‌ها را انجام می دادند؛ همه سینه به سینه تانک‌های دشمن جسورانه در فکر ادامه کار و تکمیل خاک ریز بودند، صحنه غریبی بود، تصویر کاملی از شوق و خدمت به اسلام و ایثار و اوج فداکاری بود. … در این حین راننده لودر از فرط خستگی از حال رفت و به پایین افتاد. بچه‌ها فوراً دور و برش را گرفتند، آبی به صورتش زدند. شهید ردانی پور نیز که در آن جا حضور داشت سریعاً به بالینش رفت و او را تشویق کرد و از زحمات او قدردانی نمود، احمد کاظمی فرمانده تیپ ۸ نجف سر و صورتش را بوسید و چون نیرویی برای جایگزینی وی وجود نداشت ناچار دوباره برخواست و کار را ادامه داد. چند دقیقه بعد یک گلوله توپ به کنار دستگاه لودر خورده و آن را به آتش کشید. راننده لودر نیز زخمی شده و به عقب منتقل شد. در همین لحظات چند دستگاه مهندسی با راننده از راه رسیدند و با وجود شهید شدن چند نفر، خاکریزها به هم وصل شد و نزدیکی های ظهر کار تمام شد. در حقیقت خاکریزی را که تقریبا ده کیلومتر بود در طول هشت ساعت شب احداث کرده بودند.در طول روز که دشمن به مقابله برخواسته بود یک صدمتر باقی مانده را در طول پنج ساعت ایجاد کردند! 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
شهید مطهری رحمه الله علیه : هیچ غریزه ای به سرکشی و حساسیت غریزه جنسی نیست. احتیاط هاو توصیه های اسلام مبنی بر دور نگه داشتن زنان و مردان اجنبی تا حدودی که حرج و فلج ایجاد نکند، مبنی بر این اصل روانی است. #شهید #حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB