در جریان برگزاری جشنواره سالانه گوجهفرنگی در شهر بونُل اسپانیا، ۱۴۵ تن گوجهفرنگی له و لورده شد.
در دنیایی که نامش دهکده جهانیست،
و شعار سردمدارانش حقوق بشر جهانی،
کودکان یمن نیازمند غذا هستند برای زنده مانده، و مردم اسپانیا در حال هدر دادن غذا هستند برای تفریح کردن!
#حقوق_بشر
#یمن
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ فرزند شهردار قم: اظهارات پدرم مصرف داخلی دارد و من سفیر نظام نیستم
🔻حامد سقاییان نژاد، فرزند شهردار قم در واکنش به سخنان پدرش که مدعی شده بود "فرزندان من سفیر گویای نظام در خارج از کشور هستند" در گفتوگوی با مسیح علینژاد:
"هر کس نظری دارد و نظر من متفاوت است.
شاید وقتی ایشان (پدرم) اظهارنظر کرده اند مسائلی را در نظر گرفته است که مصرف داخلی دارد... من سفیر نظام نیستم؛ ۱۵ سال است که در خارج کشور ساکنم و درحال حاضر قصدی برای بازگشت به کشور ندارم."
❗️گفته میشود یکی از نزدیکان شهردار مذکور، ضمن ماله کشی ادعا کرده که این مصاحبه تقطیع شده است!
درصورتی که این مصاحبه و این اظهارات صحیح باشد، باید برخوردی قاطع با این شهردار صورت گرفته و از سمتش عزل شود!
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🏴ثواب شرکت درمجالس عزا
▪️چندین سال پیش فرزند مرحوم علامه ی امینی ، هنگامی که علامه را درخواب می بیند از ایشان سؤال می کند؛ کدام یک از اعمالتان موجب نجات شما شد ؟ کتاب الغدیر یا سایر تألیفات شما یا تأسیس بنیاد و کتابخانه ی امیرالمؤمنین (ع) ؟ علامه ی تأمّلی نموده و می فرماید : فقط زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام
▪️ایشان به علامه می گوید شما می دانید اکنون روابط ایران وعراق تیره شده و راه کربلا بسته شده است برای زیارت چه کنیم ؟ علامه در پاسخ می فرماید :
▪️« در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام بر پا می شود شرکت کنید تا ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به شما بدهند .»
📚طوبای کربلا ، ص111
#محرم
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
حاج محمود کریمی4_5918230196745404790.mp3
زمان:
حجم:
6.5M
🏴از امشب تا
🏴شام #عاشورا
🏴 #کربلا غوغاست
🏴واویلا #محرم شد
🏴ناله ی #زهرا همین دم شد
🏴ای وای #حسین
♦️ #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🎤 #حاج_محمود_کریمی
🎵 #مداحی #محرمی
🇮🇷 @AXNEVESHYESIYASI
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️نظر حجت الاسلام پناهیان
درباره معنی هیئت سیاسی:
👈ما در زیارت عاشورا میخونیم سلم لمن سالمکم!!!
❌من فکر میکنم امام حسینع نمیپذیره که عمربن سعد اون زمان را بزنم، عمربن سعد این زمان را نزنم....
〽️مگر میشه من برم هیئت نفرتم را از انگلیس خبیث بیان نکنم بعد علیه شمر حرف بزنم؛
🔻این شوخیه، خوب قبول نمیکنن اهل بیت از ما...
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
مشکی به تن کنید که احرام #نوکریست ...
🏴حَیّ عَلی العَزا ،حَیِّ علی البُکاء🏴
رختِ اِحرام نبسته همه مُحرِم شده ایم
#محرم
#یاحسین
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از عکسنوشته فرهنگ و حجاب
نمازی که امشب وارد شده ، دو رکعت است . در هر رکعت ،حمد و یازده مرتبه توحید و روزه روز اول محرم که سبب اجابت دعا می شود .
#محرم
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
574.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اون عزیزانی که در راه #امام_حسین (ع) خرج و نذری میدن و زحمت میکشن ببینن👆 امام حسین اینطوری با "بامعرفتها" حساب میکنه👆
قشنگه.. این راه.. چقدر قشنگه معامله با اباعبدالله الحسین(ع)💚
#محرم
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
✨﷽✨
#داستان_مذهبی
#رمان_عاشقانه_دو_مدافع
════════ ✾💙✾💙✾
#قسمت_دوازدهم
_با همیـݧ افکار به خواب😴 رفتم...
چند روزم با همیـݧ افکار گذشت
هر روز کانالهاے تلوزیون و این ور و اونور میکردم که شاید یہ برنامہاے مستندے چیزے دربارهے شهدا🌷 نشوݧ بده اما خبرے نبود😔
_بعد از مدتها رفتم سراغ گوشیم📱 پیداش نمیکردم همہ جاے کشو کمد و گشتم نبود کہ نبود
رفتم سراغ مامانم میخواستم ازش بپرسم کہ گوشیم کجاست اما نمیشد نمیتونستم بعد دو ماه حرف بزنم
مظلومانہ نگاش میکردم و نمیتونستم حرف بزنم آخرم پشیموݧ شدم و رفتم تو اتاقم😔
_بعد از مدتها یہ بغض کوچیکے تو گلوم بود دلم میخواست گریہ کنم اما انگار اشک چشام خشک شده بود😑
_تنهاچیزے کہ ایـݧ روزها یکم آرومم میکرد فکر کردݧ به اوݧ برنامہاے کہ دربارهے شهداے گمنام🌷 بود.
اوݧ شب بعد از مدتها با خدا حرف زدم:
"خدا جوݧ منم اسماء
هنوز منو یادت هست❓یادم نمیاد آخریـݧ دفعہ کے باهات حرف زدم
بگذریم...
حال و روزم و میبینے اسماء همیشہ شاد و خندوݧ افسردگے گرفتہ و نمیتونہ حرف بزنہ اسمائے کہ شاگرد اول کلاس بود و همہ بهش میگفتـݧ خانم مهندس الاݧ افتاده گوشہے اتاقش حتے اشک هم نمیتونہ بریزه😔
نمیدونم تقصیر کیه❓مخالفت ماماݧ یا بے معرفتے رامیـݧ یا شاید حماقت خودم یا حتی شاید قسمت نمیدونم..."🤔
_خدایا نقاشیام همہ سیاه و تاریکـݧ
نمیدونم قراره آینده چہ اتفاقے براے خودم و زندگیم بیوفتہ
کمکم کـݧ نزار از اینے کہ هستم بدتر بشم
همونطور خوابم😴 برد...اون شب یہ خوابے دیدم کہ راه زندگیمو عوض کرد خواب دیدم یہ مرد جوون کہ چهرش مشخص نیست اومد سمت مـݧ و ازم پرسید اسم شما اسماء خانمہ❓
_بلہ اسمم اسماست
بعد در حالے کہ یه چادر مشکے دستش بود اومد سمت مـݧ و گفت بیا ایـݧ یہ هدیه🎁 است از طرف مـݧ بہ تو
چادر و از دستش گرفتم و گفتم ایـݧ چیہ
#ارثیہے حضرت _زهرا
شما کے هستید چرا چهرتوݧ مشخص نیست؟😳 مـݧ یکے از اوݧ شهداے گمنامم🌷 ک چند روزپیش تشیعش کردݧ
_خب مـݧ چرا باید ایـݧ چادر و سر کنم❓
مگہ دیشب از خدا🍃✨ کمک نخواستے
چرا اما...
اما نداره خیلے وقت پیشا باید ازش کمک میخواستے خیلے وقت بود منتظرت بود ایـݧ چادر کمکت میکنہ
کمکت میکنہ کہ گذشتت و فراموش کنے و حالت خوب بشہ مـݧ و بقیہے شهدا🌷 بخاطر حفظ حرمت ایـݧ چادر جونموݧ و دادیم اوݧ پیش تو امانتہ مواظبش باش ...😳
باصداے اذاݧ صبح🍃✨ از خواب بیدار شدم حال عجیبے داشتم
بلند شدم وضو گرفتم کہ نماز بخونم آخریـݧ بارے کہ نماز خوندم سہ سال پیش بود
_نمازم و کہ خوندم احساس آرامش میکردم تا حالا ایـݧ حس و تجربہ نکردم سر سجادهے نماز بودم تسبیح و گرفتم📿 دستم و مشغول ذکر گفتـݧ شدم
_بہ خوابے کہ دیدم فکر میکردم ماماݧ بزرگ همیشہ میگفت خوابے کہ قبل اذاݧ صبح ببینے تعبیر میشہ
اشک تو چشام😭 جم شد
یکدفہ بغضم ترکید و بعد از مدتها گریہ کردم😭😭
بلند بلند گریہ میکردم اما دلیلش و نمیدونستم مطمعـݧ بودم بخاطر رامیـݧ نیست
ماماݧ و بابا اردلاݧ سریع اومدݧ تو اتاق کہ ببیننـݧ چہ اتفاقے افتاده وقتے من و رو سجاده نماز در حالے کہ هق هق گریہ میکردم😭 دیدݧ خیلے خوشحال شدݧ ماماݧ اشک میریخت و خدا رو شکر میکرد اردلاݧ و بابا هم اشک تو چشماشوݧ جمع شده بود و همو در آغوش کشیده بودند....
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI