eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.4هزار عکس
13.9هزار ویدیو
363 فایل
🏴 السلام علیک یا أباعبدالله الحسین 🏴 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
💚سلام امام زمانم💚 "السَّلَامُ عَلَيْکَ يَا ابْنَ سَادَةِ الْبَشَرِ..." سلام بر شکوه سَروَري و آقايي تو که از پدران خويش به ارث برده اي... سلام بر تو و بر روزي که بر تمام خلق سروري خواهي کرد! اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَيْراً اللهم صَل عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِل فَرَجَهُم. أللَّـھُـمَــ؏َـجـّلْ لِوَليِـڪْ ألــْفــَرَج. 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
ختم صلوات امروز به نیت 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹🍃 در پی اعلام و درخواست کمک مردم مبنی بر راه زنی عده ای در جاده به منطقه اعزام گردیده که در حین کنترل افراد و تامین امنیت منطقه توسط راکبین موتور سوار به رگبار بسته شده و به شهادت رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 زیارتنامه حضرت زینب کبری(س) 🌹اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَیْک ِعَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ، وَ سَقانابِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِن یَدِعَلِیِّ ابْن اَبیطالِب صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنافیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُم ْمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، 🌹وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ، اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،وَالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِکُمْ، وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِروَعَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،وَبِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَة َیا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، 🌹اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَناوَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ،وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ،وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،وَسَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 🌺 زیارت قبول ، التماس دعای فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢تکفیری ها رسیده بودند نزدیک حرم حضرت زینب (سلام الله علیها)؛ آن قدر که تیرهای کلاش به در و دیوار حرم می خورد.حاج قاسم تاب نداشت ببیند حرم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در خطر باشد. 🌹🍃خودش کلاش به دست گرفت و آمد پا به پای بچه ها از حرم دفاع کرد. آنقدر ایستاد تا تیر خورد به دستش. هر چه اصرار کردیم برنگشت عقب. با همان دست مجروح کنار بچه ها و حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) ایستاد. 🕊"شهید حاج قاسم سلیمانی" ✍کتاب سلیمانی عزیز  🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
همه چیز از شورآباد شروع شد! سرتیم حفاظت هوشیار شده، فریاد می‌زند و در حالی که کلت برتای‌ش را از غلاف بیرون کشیده، به سمت ماشین می‌دود، همان کلت آمریکایی که وقتی محافظ وزیرخارجه بود، از جلال طالبانی هدیه گرفت. اطراف را نگاه می‌کند و می‌دود. همه این‌ها در چند ثانیه اتفاق افتاد. تا جایی که چشم کار می‌کند، دشت است و کمی دورتر، کوه. چشم‌ش دنبال تک‌تیرانداز است. به دکتر می‌رسد و او را بغل می‌کند. تیرانداز به شلیک‌هایش ادامه می‌دهد. چهار گلوله به پای چپ او می‌خورد. گلوله‌ای از بدنش رد می‌شود و به فخری‌زاده می‌خورد. هنوز فکر می‌کند که تک‌تیرانداز است. فریاد می‌زند که اعضای تیم‌ش برای گیج کردن یا مجبور کردن تک‌تیرانداز به پناه گرفتن، تیراندازی کنند.» این بخشی از متنی است که در آن محسن صالحی‌خواه، مستندساز و نویسنده‌ی کتاب «خاطرات اسارت حسین اصغری»، به چند شبهه در ماجرای ترور دکتر محسن فخری‌زاده که به شهادت او منجر می‌شود پاسخ داده است و به جزییاتی جدید از این حادثه پرداخته است. کاروان اسکورت، راه می‌افتد. ۴ ماشین در یک ستون حرکت می‌کنند؛ کیا سراتو، سوزوکی ویتارا، تویوتا هایلوکس دوکابین و یک سواری مشکی رنگ. ۱۴ محافظ در سه ماشین، و شخصیت در تینای مشکی نشسته است. این یک سفر روتین و جاافتاده برای تیم حفاظت است. شخصی که در ماشین نشسته، زیاد به این‌جا سفر می‌کند … به رستم‌کلای بهشهر. همه چیز از شورآباد شروع شد. در شبی زمستانی، در انباری که از ماه‌ها پیش، تحت نظر جاسوسان اسرائیل بود. آن شب، ۲۰ مامور عملیاتی سراغ انبار رفتند و اسنادی فوق سری را به سرقت بردند. به روایتی دو وانت و به روایتی دیگر دو کامیون از اسناد سرقتی، قبل از روشن شدن هوا از انبار شورآباد خارج شدند و به طرف مرز حرکت کردند. و به روایتی دیگر، اسناد را در خاک کشور دوست و همسایه آذربایجان، تحویل افسران اطلاعاتی اسرائیل دادند! هرچند باکو این مساله را تکذیب کرد. زمانی که نتانیاهو نخست‌وزیر قبلی اسرائیل از آن زونکن‌ها، اسلایدها و سی‌دی‌ها رونمایی کرد، گفت: محسن فخری‌زاده. این اسم را به یاد داشته باشید. در ایران، مردم عادی محسن فخری زاده را نمی‌شناختند. گاهی، آن‌هایی که اخبار فارسی شبکه‌های خارجی را گوش می‌کردند، شاید خبری از تحریم او توسط شورای امنیت سازمان ملل، یا تمایل آمریکایی‌ها و آژانسی‌ها برای گفتگو با او را می‌شنیدند. معروف بود که خارجی‌ها هیچ وقت نمی‌فهمند که ایران تا چه حد در صنعت هسته‌ای پیشرفت کرده است، مگر اینکه بنشینند و با محسن فخری‌زاده حرف بزنند. حامد اصغری، سرتیم حفاظت دکتر فخری زاده: کاروان اسکورت به سمت آبسرد می‌آید. دکتر فخری‌زاده در تینای مشکی، پشت فرمان نشسته و پشت سر سراتوی پیش‌رو، حرکت می‌کند و پشت سر آنان، محافظان در دو ماشین دیگر، با سرعت می‌آیند. سرتیمِ دکتر در ویتارا نشسته و اوضاع را تحت نظر دارد. هشت ماه پیش، به درخواست فخری‌زاده از تیم معاون اول رئیس‌جمهور جدا شد و دوباره به تیم حفاظت دکتر برگشت. در دوره قبلی مسئولیت‌ش، دو طرح ترور دکتر فخری‌زاده خنثی شده بود. حالا آن‌ها با سرعت به سمت ویلای آبسرد می‌رفتند. از سه روز قبل سفر، ۱۳ نفر اعضای تیم توجیه شده‌اند. سرتیم حفاظت، قبل از سفر ماشین‌ها، بیسیم‌ها و خطوط تلفن همراه را تعویض کرده. این‌بار کار فرق می‌کند، اولین مرتبه‌ای که این مسئولیت را قبول کرد، یک ابلاغ سازمانی بود. اما این‌بار به خاطر بالا رفتن تهدیدها، به درخواستِ خود دکتر به کار قبلی‌اش برگشت. تیم آن‌ها برای مقابله با بمب دیسک مغناطیسی، کمین، بمب‌گذاری و تیراندازی آماده است. یعنی روش‌هایی که در ۱۱ سال گذشته، از آن‌‌ها برای ترور دانشمندان هسته‌ای استفاده کردند. از جاده فیروزکوه وارد بلوار امام خمینی آبسرد می‌شوند؛ جایی در کیلومتر ۶۰ جاده فیروزکوه. خودروی سراتو سرعت‌ش را زیاد می‌کند تا مقصد را چک امنیتی کند. از کنار نیسان آبی‌رنگ پر از الوار می‌گذرد که کنار ترانس برق اصلی آبسرد توقف کرده. ماشین دکتر، چندصدمتر عقب‌تر است که ناگهان از کار می‌افتد. همه چیز قفل می‌کند. دکتر ماشین را در بیست – سی‌متری عقب نیسان آبی متوقف می‌کند. هیچ صدایی جز تک و توک ماشین‌های عبوری نمی‌آید. ویتارا و تویوتای محافظین به ماشین فخری زاده نزدیک می‌شوند. دو گلوله به ماشین شلیک می‌شود. دوگلوله به فاصله چند صدم ثانیه و با چند میلی‌متر اختلاف؛ همان تکنیکی که تک‌تیراندازان حرفه‌ای برای اطمینان از کشته شدن هدف استفاده می‌کنند. فخری‌زاده از ماشین پیاده می‌شود. سرتیم حفاظت هوشیار شده، فریاد می‌زند و در حالی که کلت برتای‌ش را از غلاف بیرون کشیده، به سمت ماشین می‌دود؛ همان کلت آمریکایی که وقتی محافظ وزیرخارجه بود، از جلال طالبانی هدیه گرفت. اطراف را نگاه می‌کند و می‌دود. ادامه دارد👇👇👇 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
همه اینها در چند ثانیه اتفاق افتاد، تا جایی که چشم کار می‌کند، دشت است و کمی دورتر، کوه. چشم‌ش دنبال تک‌تیرانداز است. به دکتر می‌رسد و او را بغل می‌کند. تیرانداز به شلیک‌هایش ادامه می‌دهد. چهار گلوله به پای چپ او می‌خورد. گلوله‌ای از بدنش رد می‌شود و به فخری‌زاده می‌خورد. هنوز فکر می‌کند که تک‌تیرانداز است. فریاد می‌زند که اعضای تیم‌ش برای گیج کردن یا مجبور کردن تک‌تیرانداز به پناه گرفتن، تیراندازی کنند. تمام صداهای شلیک برای اسلحه محافظان است، نه سلاح FN MAG بلژیکی کالیبر جنگی ۷.۶۲ که پشت وانت نیسان جاسازی شده و از راه‌دور کنترل می‌شود. گلوله‌های بی‌صدای آن سلاح فقط وقتی خودشان را نشان دادند که با هیدرولیک و موتور و شیشه نیسان تینا، و بدن دکتر فخری‌زاده و محافظ‌ش برخورد کردند. محافظی که اگر خودش را سپر شخصیت نمی‌کرد، گلوله نمی‌خورد. چون انقدر کار دقیق و تمیز چیده شده بود که هیچ کسی گلوله نخورد. حتی همسر دکتر فخری‌زاده که در چند سانتی‌متری او نشسته بود. صدای تیراندازی محافظان هم قطع می‌شود. دیگر خبری از تیراندازی اسلحه پشت نیسان نیست. محافظان اطراف را نگاه می‌کنند و منتظر حرکتی دیگرند. همسر دکتر فخری‌زاده خودش را به شوهرش رسانده و او را در آغوش گرفته. سکوتِ آبسرد می‌شکند. خودروی نیسان منفجر می‌شود. ۲۵۰ کیلوگرم تی‌ان‌تی توی ماشین جاسازی شده، صدها ساچمه و تکه‌های سوزان الوار را به اطراف پرتاب می‌کند. موج انفجار همه را زمین‌گیر می‌کند. خیلی‌ها با ترکش‌های نیسان منفجر شده، مجروح می‌شوند. دوباره آب‌سرد در سکوت می‌رود، چون ترانس اصلی برق را منفجر کرده‌اند. نه تلفنی، نه دوربین مداربسته‌ای و نه چراغی … هیچ چیز روشن نیست. سرتیم سعی می‌کند که خودش را هوشیار نگه‌دارد. گلوله به سفیدرانش برخورد کرده و خونریزی‌اش قطع نمی‌شود. نگران است که تیمی آن اطراف باشد و بخواهد دوباره حمله کند. پسر دکتر فخری‌زاده هم سر می‌رسد. پدر خون‌آلودش را می‌بیند که دارد جان می‌دهد. سرتیم فریاد می‌کشد و ماشین ویتارا صدا می‌کند. نام‌ش حامد است. حامد و دکتر فخری زاده را روی صندلی عقب می‌گذارند. دکتر به هوش نیست و کف ماشین غرق خون است. ماشین با سرعت حرکت می‌کند. باید خودشان را به نزدیک‌ترین درمانگاه برسانند. وارد منطقه شهری می‌شوند. ماشین آژیر می‌کشد. هر ثانیه ارزش دارد. حامد از کف ماشین کلاشینکف را بر می‌دارد و تیر هوایی شلیک می‌کند. باید از سر راه کنار بروند. مرد شماره ۱ برنامه هسته‌ای ایران، خون‌آلود در صندلی عقب این ویتارا دارد جان می‌دهد. نگران حمله دوم است. تیر هوایی می‌زند. مردم آبسرد وحشت کرده‌اند. نفهمیده‌اند چه خبر است. فقط چند دقیقه پیش صدای تیراندازی ممتد و بعد انفجاری مهیب را شنیده‌اند و بعد همه چیزشان خاموش شد. ماشین به سمت درمانگاه می‌رود و از سمت شیشه عقب اسلحه‌ای بیرون آمده که که تا درمانگاه، حدود ۲۰ گلوله شلیک می‌کند. دکتر فخری‌زاده را داخل می‌برند و حامد را بعد از او. سر یکی از محافظان فریاد می‌زند و به او دستور می‌دهد که هیچ کس وارد اتاق نمی‌شود، فقط بچه‌های تیم حفاظت. محافظ دو تا کلاشینکف دستش گرفته و پشت در می‌ایستد. هلی‌کوپتر می‌آید. صدای ملخ‌هایش سکوت مرگ‌بار آبسرد بعد از ترور را به هم می‌زند. دکتر و سرتیم‌ش را در هلی‌کوپتر سوار و به سمت تهران پرواز می‌کنند. از آن بالا همه چیز کوچک می‌شود. مقصد، بیمارستان بقیه‌ا… تهران است. چند ساعتی طول می‌کشد تا مردم از قضیه باخبر شوند. بی‌بی‌سی و ایران اینترنشنال از محل حمله تروریستی پخش زنده می‌گذارند. انگار اینجا لندن است و آن‌ها تیم خبری در اطراف‌ش دارند، نه اینکه تهران است و ما انتظار داریم از تلویزیون جمهوری اسلامی ببینیم و بشنویم کسی که از سال ۲۰۰۷ در لیست ترور اسرائیل بود و تا زمان ترورش، حداقل ۲ عملیات ناموفق برای حذف‌ش در دل تهران برنامه‌ریزی شده بود، در آبسرد دماوند به شهادت رسیده است. حالا وقت طراحی سناریوهای هالیوودی است؛ بهترین وقت برای دیده شدن. مردم تشنه دانستن‌اند. یکی می‌آید جلوی دوربین تلویزیون و می‌گوید که ۵-۶ نفر مسلح بلوار امام خمینی را بستند و دکتر را ترور کردند. حتی به طرف او هم تیراندازی کردند. یکی دیگر می‌گوید تیم ترور ۱۲ نفر بودند و با یک هیوندای شاسی‌بلند و ۴ موتور سیکلت در صحنه حاضر شدند و فخری زاده را ترور کردند و دو تا از محافظ‌هایش را هم زدند. در این روایت حامد هم شهید می‌شود و یکی از همکاران‌ش هم دارد نفس‌های آخر را می‌کشد. حتی یکی روایت می‌کند که تروریست اصلی آمده و دکتر فخری زاده را در کنار سرتیم خون‌آلودش، خلاص کرده و رفته! هرچه هالیوودی‌تر بهتر. اما حقیقت این بود که دکتر فخری زاده به شهادت رسید و سرتیم‌ش به خاطر آمادگی بالای بدنی توانست در برابر خونریزی سفیدران مقاومت کند. ادامه دارد👇👇👇 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI