✳️ آفات زبان در بیان مولوی
مولوی زبان و دهان را به سنگ و آهن و آتشزنه و آتشگیره تشبیه میکند که آن را در محل تاریک و پنبهزار برافروخته باشند؛ پیداست که شعله و لهیب آتش چون در پنبهزار افتاد چه نتایج شوم بهبار میآورد و این تشبیه در ادبیات فارسی بیسابقه است.
این زبان چون سنگ و فم آهنوش است
وآنچه بجهد از زبان، آن آتش است
سنگ و آهن را مزن بر هم گزاف
گه ز روی نَقل و گاه از روی لاف
زآنکه تاریک است و هرسو پنبهزار
در میان پنبه چون باشد شرار؟
---
نکتهای کان جست ناگه از زبان
همچو تیری دان که جست آن از کمان
این تشبیه که در حکم مَثَل است، در ادبیات فارسی معمول و متداول بوده؛ شیخ سعدی نیز گفته است:
تیر از کمان چو جست، نیاید به شست باز
پس لازم است در همهکاری تأملی
[مولوی همچنین درباره] آفات زبان [میگوید:]
ای زبان! تو بس زیانی مر مرا
چون تویی گویا، چه گویم من تو را؟
ای زبان! هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش در این خرمن زنی؟
در نهان جان از تو افغان میکند
گرچه هر چه گوییاش آن میکند
ای زبان! هم گنج بیپایان تویی
ای زبان! هم رنج بیدرمان تویی
هم صفیر و خدعه مرغان تویی
هم انیس وحشت هجران تویی
در ترجمه حدیث معروف «المرءُ مَخبوءٌ تحت لسانه»، تشبیهی تازه و بدیع دارد در اینباره که سخن و زبان، رازهای نهفته را آشکار میکند:
آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان
چونکه بادی پرده را در هم کشید
سرّ صحن خانه شد بر ما پدید
#جلالالدین_همایی
#مولوی_چه_میگوید؟
نشر هما
جلد ۱، صفحات ۳۳ تا ۳۵.
@Ab_o_Atash
✳️ تفکر مدرن و فراموشی
ذات تفکر مدرن، شکاک و سختباور است. انسان مدرن، معنای تقدس و رمز و راز غیبی را درک نمیکند و روش «تجربه» را بهجای آن نشانده است. در حقیقت، او خود را داور نگرشها میداند. در بینش او، ارزشها با هم میجنگند و او از میان آنها برای خود حق انتخاب قائل است. طبیعی است که تجربه همهجا پاسخگو نیست. این عدم پاسخگویی، انسان مدرن را دچار اضطراب میکند. وقتی انسان «غیب» را انکار کند، دچار ترس و واهمه میشود.
دلهره و ترس ناشی از خلأ در پشتوانه فکری است. کسی که برای سؤالاتش پاسخی نیابد، ناچار است سوالاتش را به فراموشی بسپارد. بسیاری از شئون اجتماعی در غرب مدرن، به جهت همین فراموشی تولید شدهاند.
#وحید_یامینپور
#ماجرای_فکر_آوینی
نشر معارف
صفحه ۱۹.
@Ab_o_Atash
✳️ چنین کنند بزرگان...
روز اولی که مرحوم حاج میرزا جوادآقا [ملکی تبریزی]، با آن هیئتِ یک طلبهٔ اعیان و اشرافِ متعین، به درس آخوند ملاحسینقلی همدانی میرود، وقتی که میخواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلی همدانی، از آنجا صدا میزند که همانجا یعنی همان دم در، روی کفشها بنشین! حاج میرزا جوادآقا هم همانجا مینشیند. البته به او برمیخورد و احساس اهانت میکند؛ امـا خود این و تحمل این تربیت و ریاضت الهی، او را پیش میبرد.
جلسات درس را ادامه میدهد. استاد را آنچنان که حق آن استاد بوده گرامی میدارد و به مجلس درس او میرود. یکروز در مجلس درس او که در اواخر مجلس هم نشسته بود، بعد که درس تمام میشود، مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی به حاج میرزا جوادآقا رو میکند و میگوید: برو این قلیان را برای من چاق کن و بیاور! بلند میشود، قلیان را بیرون میبرد؛ اما چطور چنین کاری بکند؟! اعیان اعیانزاده جلوی جمعیت با آن لباسهای فاخر؟
ببینید! انسانهای صالح و بزرگ را اینطور تربیت میکردند. قلیان را میبرد به نوکرش که بیرون در ایستاده بود، میدهد و میگوید: این قلیان را چاق کن و بیاور. او میرود قلیان را درست میکند و میآورد به میرزا جوادآقا میدهد و ایشان قلیان را وارد مجلس میکند.
البته این هم که قلیان را به دست بگیرد و داخل مجلس بیاورد، کار مهم و سنگینی بوده است؛ اما مرحوم آخوند ملاحسینقلی میگوید: خواستم خودت قلیان را درست کنی، نه اینکه بدهی نوکرت درست کند. این، شکستنِ آن منِ متعرضِ فضولِ موجب شرک انسانی در وجود انسان است. این، آن منیت و خودبزرگبینی و خودشگفتی و برای خود ارزش و مقامی در مقابل حق قائل شدن را از بین میبرد و او را وارد جادهای میکند و به مدارج کمالی میرساند که مرحوم میرزا جوادآقای ملکی تبریزی به آن مقامات رسید.
او در زمان حیات خود، قبله اهل معنا بود و امروز قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست. بنابراین، قدم اول، شکستن منِ درونی هر انسانی است که اگر انسان، دائم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت همینطور ریاضتها پست و زبون و حقیر نکند، در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونی خواهد شد.
#سیدعلی_حسینی_خامنهای
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
۳۰ فروردین ۱۳۶۹
@Ab_o_Atash
✳️ مردان ما برای این کار کفایت میکنند...
لحظات دیدار همانطور که از قبل گفته شده بود، کوتاه و رو به پایان بود. در یک لحظه به خانم حجازی اشاره کردم تقاضایی را که در مسیر به ایشان سپردم به سیدحسن بگوید، بیان کند.
خانم حجازی هم که خود از جنس مقاومت و دنیای مجاهدتهاست و نور مجالس اهل بیتی که پدر مرحومشان در آبادان اقامه میکردند از کودکی در جانشان نشسته است، خطاب به سیدحسن اینطور گفتند: خواهرانمان تقاضا کردهاند خدمت شما بگوییم اجازه بدهید ما در کنار شما، در میان جبهههای مقاومت حضور داشته باشیم. ما هم در این راه خدمت بکنیم. ما آماده جهادیم. این توفیق را به ما خواهرانتان هم بدهید.
آقاسید با لبخند و نرمی سخن بیش از بیانات قبلیشان تشکر کردند و پاسخی به این مضمون دادند: برادران شما محکم و مقتدر، دشمن را شکست خواهند داد. آنها برای این امر کفایت میکنند و ضرورتی برای حضور خواهرانمان در جبهههای نبرد نظامی نیست.
#فائزه_طاووسی
#دیدار_با_دبیرکل
[روایتهایی از دیدار با شهید #سیدحسن_نصرالله]
صفحات ۲۳۷ و ۲۳۸.
@Ab_o_Atash
✳️ قلههای رفیع یا تپههای ناچیز
زلیخا: عشق بزرگی که به آن نرسی بهمراتب ارجمندتر است از عشقهای کوچک قابل وصول. تپهها همیشه قابل تسخیرند ولی عقابها بر قلههای مرتفع آشیانه میسازند.
برای قلههای رفیع، نفسِ رفتن مهم است نه رسیدن. در نفس عشقورزیدن، لذتی است که شاید در وصال هم نتوان سراغی از آن گرفت.
عشق آتشی است که ابتدا گرم میکند، بعد میسوزاند و سپس خاکستری از عاشق... نه، به جا نمیگذارد؛ خاکسترش را هم بر باد میدهد.
آدم اگر در مسیر قلهای رفیع زمین بخورد، بهتر از آن است که به فتح تپههای ناچیز دل خوش کند.
#سیدمهدی_شجاعی
#یعقوبترین_یوسف_یوسفترین_زلیخا
انتشارات کتاب نیستان
صفحه ۴۵۷.
@Ab_o_Atash
✳ شکلگیری جبهه متحد تشیع ایرانی و تسنن عربی
در ژوییه ۱۹۶۰(۱۳۳۹) مصر به خاطر آنکه ایران بهطور دوفاکتو اسرائیل را به رسمیت شناخته بود، روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد. در اوت همان سال، در یکی از نشستهای علمای الازهر، ۱۵۰ نفر از علما اعلامیهای صادر کردند که از مسلمانان سراسر جهان خواسته بود در برابر شاه ایران و سیاست طرفدار اسرائیلیاش حالت جهاد به خود بگیرند.*
۳ سال بعد، شاه «انقلاب سفید»ش را به راه انداخت، به این قصد که اصلاحاتی انجام دهد که لازمهاش خلع ید از مالکان عمده و آزادی زنان بود. این اقدامات مخالفت دینی مردم را برانگیخت، که توسط حضرت آیتالله روحالله خمینی رهبری میشد. ایشان آن زمان نسبتاً ناشناخته بودند و غیرقانونی بودن و بطلان این اصلاحات و نیز روابط شاه با اسرائیل و ایالات متحده آمریکا را محکوم کردند.
اشتراک علایق بین این مخالفت در ایران و مبارزه ناسیونالیستهای عرب ناصری علیه شاه، «جبهه متحد»ی بین تشیع ایرانی و تسنن عربی برپا کرد. روحانیت مبارز شیعه ایران، یکشبه در محافل عربی- سنی، چنان احترامی یافت که کسی کمتر نظیرش را به خاطر میآورد.
* میدل ایست ژورنال، زمستان ۱۹۶۰، صفحات ۴۵۲ و ۴۵۳.
#حمید_عنایت
#اندیشه_سیاسی_در_اسلام_معاصر
#بهاءالدین_خرمشاهی
(چاپ اول، تهران: شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، دی ماه ۱۳۶۲)
صفحات ۹۴ و ۹۵.
@Ab_o_Atash
✳ تفاوتهای شاملو و اخوانثالث
خيليها میگفتند شاملو شاعری مدرن است، جهانی است و... اما اخوان شاعری سنتی و قديمیتر است. يك روز اخوان مرا ديد و گفت: «آنهايی كه در وجودشان فرهنگ غربی قوی است، میروند به سراغ شاملو، ولی آنهايی كه ايرانیاند و با فرهنگ سنتی ما الفتی دارند، آنها ما را میپسندند.»
شاملو ساز نمیزد ولی وقتی صدای پيانو، مخصوصاً ملودیهای فرنگی را میشنيد، بیتاب میشد. در خانهاش هم وقتی من رفته بودم، پيانويی را ديدم اما ساز اخوان، تار بود؛ كه گاهی اوقات میآورد و با آن «حال»ی میكرد. زن اخوان يك زن كاملاً سنتی بود كه مثلاً از پشت پرده چای را میداد اما زن شاملو نه تنها يك زن امروزی بود، بلكه مسيحی هم بود.
اخوان ثالث كبوتر داشت. كبوتر هوا نمیكرد ولی دوست داشت گوشه حياطش هميشه دو سه تا كبوتر باشد اما شاملو سگ داشت. به ديوار خانه اخوان، كشكول و تبرزين و وسايل درويشی آويزان بود اما در خانه شاملو، تابلوهای فرنگی ديده میشد. اخوان عشق به «قهوهخانه» داشت اما شاملو به جاهایی مثل «كافه ريويرا» میرفت كه مدرن و امروزی بود. اخوان همهاش جستوجوگر فرهنگ و گذشته ما بود اما شاملو دنبال ادبيات غرب بود.
#حسن_پستا
روزنامه انتخاب
شماره ۴۰۱.
@Ab_o_Atash
✳️ زیارت اربعین ولو یک بار در عمر
به هر روی بر مراقبهکننده لازم است که بیستم صفر [ #اربعین ] را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید«ع» را در مزار حضرتش زیارت کند، هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد.
#جواد_ملکی_تبریزی
#المراقبات
#کریم_فیضی
صفحه ۸۵.
@Ab_o_Atash
✳️ حرفهای مفتی که گران تمام میشود!
مرحوم حاج حسینآقا ملِک، سمعک داشت. در آنروزگار، هنوز باطری سمعک همهجا گیر نشده بود و کم بود و از خارج میآوردند. در مجلس مردم به حرفزدن که میافتادند، او آهسته ماسورهٔ سمعک خود را میبست. گله میکردند که حاجی به حرف ما اعتنا نمیکند. میگفت: آخر حرفی که شما میزنید برایتان مفت تمام میشود، پولی که بابت آن نمیدهید! اما باطری سمعک من که تمام میشود، باید لیرهای چهارده تومان بخرم و بفرستم تا بعد از یک ماه، یک دانه از آن برایم بیاورند. گفتن برای شما ارزان تمام میشود، ولی شنیدن برای من گران تمام میشود.
#محمدابراهیم_باستانی_پاریزی
#نون_جو_و_دوغ_گو
(چاپ اول، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۲)
صفحه ۳۳.
@Ab_o_Atash
✳️ پول زیارت کربلا برمیگردد
هر كه او (امام حسین «ع») را زيارت كند، خداوند نيازهايش را برآورد و آنچه از امور دنيا را كه برایش اهمیت داشته، كفايت فرمايد. همچنین زيارت امام حسین «علیهالسلام» رزق بنده را زیاد میکند، و آنچه برای زیارت هزينه كند، برمیگردد.
#امام_جعفر_صادق «ع»
#تهذیب_الاحکام
جلد ۶، صفحهٔ ۴۵.
@Ab_o_Atash
✳️ شاهنشاهی زیر بلیت دول خارجی
گاهی به محمدرضا میگفتم چرا با علم به اینکه میدانی این پدرسوختهها نوکر اجنبی هستند، آنها را اخراج نمیکنی؟ محمدرضا میگفت: چه فایدهای بر اخراج آنها مترتب است؟ اینها را اخراج کنم دهها نفر دیگر را اطرافم قرار میدهند. بگذارید اینها باشند تا خیال دولتهای خارجی از حسن انجام امور در ایران راحت باشد.»
#تاجالملوک
#خاطرات_تاجالملوک
[همسر اول رضاشاه و مادر محمدرضاشاه]
(نیویورک: انتشارات نیما، ۱۳۸۰)
صفحه ۳۸۳.
@Ab_o_Atash
✳️ زیارت سیدالشهدا واجب است
امام باقر «عليهالسلام»:
شيعيان را به زيارت قبر امام حسين «عليهالسلام» امر كنيد زيرا رهسپاری به سوی او، بر هر مؤمنی كه به امامت امام حسين از سوی خدا اعتقاد دارد، واجب است.
#محمد_بن_علی_الباقر «ع»
#كامل_الزيارات
#ابن_قولویه_قمی
صفحه ۱۲۱.
@Ab_o_Atash