✳️ رهبر انقلاب: موسیقی فاخر غرب مرا مبهوت میکند
میدانید که من بهطور طبیعی از جمله آدمهای غربستیزم. چنانکه هیچ ویژگی غرب، مرا مبهوت و مجذوب نمیکند. در عین حال، ویژگیهای مثبت غرب را از روی محاسبه، تأیید میکنم. یکی از آن ویژگیها، مقوله موسیقی است.
درست است که در غرب، موسیقیهای منحط وجود دارد اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقیهای آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقیای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، میتواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد.
در غرب موسیقیهایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیح هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگیای نیز بوده و هست.
در شرق که راجع به آن گفتم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگها وآلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن به موسیقی لهوی حرام تعبیر کردهاند. فرض بفرمایید فلان خلیفه، شب دچار بیخوابی میشده است. موسیقیدانها همراه با کنیزکان مُغنی، باید میآمدند تا اسباب طرب او را فراهم کنند. موسیقیدان با آن خصوصیات که گفتم اهل خرد و قریحه و ذوق است، باید خود را میشکست و انواع و اقسام هنرهای خویش را نثار میکرد تا خلیفه از حالت افسردگی که لازمه خونریزیها، قساوت و خباثتهای وی بود بیرون میآمد!
این وضعیت موسیقی در بارگاه خلفا و امرای عرب بود. یعنی همین قضیه، درباره سلاطین ایران هم صدق میکند. پادشاهانی که اهل موسیقی لهو بوده و دربارها که موسیقی طرب داشتهاند کم نیستند. که از آنجمله میتوان به دربار قاجار و پادشاهان آن سلسله اشاره کرد.
توجه میکنید که موسیقی در خدمت چه جریانها و کسانی بوده است؟! اینکه میبینید در کلمات فقها، موسیقی، مقولهای حرام و ممنوع و دستنزدنی و نزدیکنشدنی است، به همین خاطر است.
#سیدعلی_حسینی_خامنهای
#هنر_از_دیدگاه_مقام_معظم_رهبری
(چاپ ششم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷)
بیانات در جمع کارکنان صداوسیما - ۹ مرداد ۱۳۷۵
@Ab_o_Atash
✳️ این آدمهای عجول!
شازده کوچولو گفت: سلام!
سوزنبان راهآهن گفت: سلام!
شازده کوچولو پرسید: تو اینجا چه میکنی؟
سوزنبان گفت: من مسافران را دستهدسته تقسیم میکنم و قطارهای حامل هر دسته را گاهی به راست میفرستم و گاهی به چپ.
در همین دم، یک قطار تندرو با چراغهای روشن، که همچون رعد میغرید، اتاقک سوزنبان را به لرزه درآورد.
شازده کوچولو گفت: اینها خیلی عجله دارند. پی چه میگردند؟
سوزنبان گفت: راننده قطار هم نمیداند.
و باز قطار تندرو و روشن دیگری در جهت مخالف غرید.
شازده کوچولو پرسید: مگر آنها به این زودی برگشتند؟
سوزنبان گفت: همانها نیستند؛ این یک قطار تعویضی است.
- مگر از جایی که بودند راضی نبودند؟
سوزنبان گفت: آدمها هیچوقت از جایی که هستند، راضی نیستند.
#آنتوان_دو_سنت_اگزوپری
#شازده_کوچولو
#محمد_قاضی
(چاپ پنجاهوششم، تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی، ۱۳۹۵)
صفحات ۹۷ و ۹۸.
@Ab_o_Atash
✳️ گیرندههایی که شناخته نشدند!
گزارش از این قرار بود که «بارتلبی» در واشنگتن کارمندی جزء در «دایره مرسولات باطله» بوده که غفلتاً متعاقب یک تغییر و تحول اداری از کار برکنار شده است. وقتی به این شایعه فکر میکنم، نمیتوانم احساسی را که به من دست میدهد بخوبی بیان کنم.
مرسولات باطله! آیا شبیه آدمهای مرده به نظر نمیرسد؟ مردی را مجسم کنید از بداقبالی و بالذاته مستعد یأس و کسالت. برای این خلقیات آیا مشغلهای تشدیدکنندهتر از کار با نامههای باطله و دستهبندی آنها برای سوزاندن هست؟ زیرا گاری گاری از آنها را به طور سنواتی میسوزانند. گاهی کارمند رنگپریده در میان تای کاغذی حلقه انگشتری مییابد. شاید انگشتی که مقصد آن بوده، اکنون در گور پوسیده باشد. اسکناسی که به قصد اعانت در اسرع وقت ارسال شده، در حالی که نیازمندش دیگر نه میخورد و نه گرسنه میشود. رحمت خدا بر آنان که مأیوس مُردند. استدعای امید برای آنان که ناامید مردند. اخبار مسرتبخش برای آنان که از رنجهای تسکین نیافته نفسبریده مردند. در مأموریتهای زندگی، این نامهها به سوی مرگ میشتابند.
آه، بارتلبی! آه، انسان.
#هرمان_ملویل
#یکدرخت_یکصخره_یکابر
[مجموعه برجستهترین داستانهای کوتاه]
#بارتلبی_محرر
صفحات ۱۴۶ و ۱۴۷.
@Ab_o_Atash
✳️ گوشهای از بیکران ثواب زیارت سیدالشهدا«ع»
امام محمدباقر «علیهالسلام» فرمودند: اگر مردم میدانستند که در زیارت قبر حضرت حسینبنعلی «علیهماالسلام» چه فضل و ثوابی است، حتماً از شوق و ذوق قالب تهی میکردند و به خاطر حسرتها، نفسهایشان به شماره میافتاد و قطع میشد.
راوی میگوید: عرض کردم در زیارت آن حضرت چه اجر و ثوابی است؟
حضرت فرمودند: کسی که از روی شوق و ذوق به زیارت آن حضرت رود، خداوند متعال هزار حج و هزار عمره قبولشده برایش مینویسد و اجر و ثواب هزار شهید از شهدای بدر و اجر هزار روزهدار و ثواب هزار صدقه قبولشده و ثواب آزادکردن هزار بنده که در راه خدا آزاد شده باشند، برایش منظور میشود و پیوسته در طول ایام سال، از هر آفتی که کمترین آن شیطان باشد محفوظ میماند و خداوند متعال، فرشته کریمی را بر او موکل میکند که وی را از جلو و پشت سر و راست و چپ و بالا و زیر قدم، نگهدارش باشد و اگر در اثنای سال فوت کرد، فرشتگان رحمت الهی بر سرش حاضر میشوند و او را غسل میدهند و کفن میکنند و برایش استغفار و طلب آمرزش میکنند و تا قبرش مشایعتش میکنند و به مقدار طول شعاع چشم، در قبرش وسعت و گشایش ایجاد میکنند و از فشار قبر در امانش قرار میدهند و از خوف و ترس از دو فرشته منکر و نکیر برحذرش میدارند و برایش دری به بهشت میگشایند و کتابش را به دست راستش میدهند و در روز قیامت، نوری به وی اعطا میشود که بین مغرب و مشرق از پرتو آن روشن میشود و منادی ندا میکند: این کسی است که از روی شوق و ذوق، حضرت امام حسین «علیهالسلام» را زیارت کرده است.
پس از این ندا، احدی در قیامت باقی نمیماند مگر آنکه تمنا و آرزو میکند که کاش از زوار حضرت اباعبدالله الحسین «علیهالسلام» میبود.
#ابنقولویه_قمی
#کامل_الزیارات
#سیدمحمدجواد_ذهنی_تهرانی
انتشارات پیام حق
صفحات ۴۶۷ و ۴۶۸.
@Ab_o_Atash
✳️ نعش شیخ فضلالله علامت استیلای غربزدگی
اینکه پیشوای روحانی طرفدار «مشروطه» در نهضت مشروطیّت بالای دار رفت، خود نشانهای از این عقبنشینی بود. و من با دکتر «تندر کیا» موافقم که نوشت: «شیخ شهید نوری نه به عنوان مخالف «مشروطه» – که خود در اوایل امر مدافعش بود – بلکه به عنوان مدافع «مشروعه» باید بالای دار برود». و من میافزایم: و به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامی. به همین علت بود که در کشتن آن شهید، همه به انتظار فتوای نجف نشستند. آن هم در زمانی که پیشوای فکری روشنفکران غربزده ما ملکمخان مسیحی بود و طالبوف سوسیالدموکرات قفقازی! و به هر صورت از آنروز بود که نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سرِ دار، همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویستسال کشمکش، بر بام سرای مملکت افراشته شد.
و اکنون در لوای اینپرچم، ما شبیه به قومی ازخودبیگانهایم؛ در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناکتر از همه در فرهنگمان. فرنگیمآب میپروریم و فرنگمآب راهحل هر مشکلی را میجوییم.
#جلال_آلاحمد
#در_خدمت_و_خیانت_روشنفکران
انتشارات بهسخن
صفحه ۱۴۵.
@Ab_o_Atash
✳️ دموکراسی؟ شوخی میفرمایید!
انگیزههای آمریکا از نابودی عراق بر آنهایی که با مکانیسم این نظام آشنا هستند، پوشیده نیست.
نیکسون رئیسجمهور سابق آمریکا در روزنامهٔ نیویورکتایمز مورخهٔ ۷ ژانویه ۱۹۹۱ چنین مینویسد:
«ما به خاطر دفاع از دموکراسی به کویت نرفتهایم چون نه در کویت و نه در کشورهای منطقه دموکراسی وجود ندارد. ما برای سرکوبی یک دیکتاتور به کویت نرفتهایم چون در این صورت باید به سوریه هم اعلان جنگ میدادیم. ما برای دفاع از تساوی بینالمللی هم به کویت نرفتهایم؛ ما به این دلیل به آنجا رفتهایم که به هیچکس اجازه ندهیم به منافع حیاتی ما لطمه بزند.»
#روژه_گارودی
#آمریکاستیزی_چرا؟
#جعفر_یاره
کانون اندیشه جوان
صفحه ۵۹.
@Ab_o_Atash
✳️ پس از نخستین گام زائر سیدالشهدا«ع»...
بشیر دهّان میگوید که امام جعفر صادق «علیهالسلام» فرمودند: شخصی که به زیارت قبر حضرت حسینبنعلی «علیهماالسلام» میرود، زمانی که از اهلش جدا شد، با نخستین گامی که برمیدارد، تمام گناهانش آمرزیده میشود. سپس با هر قدمی که برمیدارد پیوسته تقدیس و تنزیه میشود تا به قبر برسد و هنگامی که به آنجا رسید، حق تعالی او را میخواند و با وی مناجات میکند و میفرماید: «بنده من! از من بخواه تا به تو اعطا کنم، مرا بخوان تا اجابتت کنم، از منطلب کن تا به تو بدهم، حاجتت را از من بخواه تا برایت روا سازم.»
راوی میگوید: امام «علیهالسلام» فرمودند: «و بر خداوند متعال حق و ثابت است آنچه را که بذل کرده، اعطا فرماید.»
#ابنقولویه_قمی
#کامل_الزیارات
#سیدمحمدجواد_ذهنی_تهرانی
انتشارات پیام حق
صفحه ۴۳۲.
@Ab_o_Atash
✳️ آیتالله العظمی خویی را شهید کردند
اخیراً مطلع شدم آقای خویی را صدام شهید کرده است. داستان عجیبی را برای من در نجف نقل کردند.
قلب ایشان باتری داشته است و هر چند سال یکبار به خارج میرفتند و باتری قلبشان را عوض میکردند. در آخرین مرحله که میخواستند به خارج سفر کنند، به ایشان اجازه خروج نمیدهند و میگویند نیازی به سفر خارج نیست، بیمارستانهای خودمان باتری قلب شما را عوض میکنند و یک باتری تاریخ مصرف گذشته و فرسوده در قلب ایشان کار میگذارند. بعد از چند روز نیز ایشان از دنیا میروند.
#سیدعلیاکبر_محتشمیپور
#هفتهنامه_آسمان
شماره تيرماه ١٣٩١
@Ab_o_Atash
✳ هفت سفارش پیامبر«ص» به سلمان فارسی
در روایتی مشهور از سلمان فارسی آمده است: خلیلم [دوست نزدیکم] پیامبر خدا«ص» مرا به هفتچیز سفارش فرمود که در هیچحالی آن را وانگذاشتهام [و همیشه بدان پایبند بودهام]:
ـ اینکه [در امور مالی و اقتصادی] به زیردست خود بنگرم
ـ و به کسی که از من برتر است، نگاه نکنم؛
ـ تهیدستان را دوست بدارم و آنان را به خود نزدیک سازم؛
ـ سخن حق را بگویم؛ هر چند تلخ باشد؛
ـ با نزدیکانم پیوند داشته باشم (صله رحم را بجا آورم) هر چند آنان رویگردان باشند [و توجه چندانی به این امر مهم نداشته باشند]؛
ـ از مردم چیزی نخواهم
- و این [ذکر] را بسیار بگویم: «لاحول و لاقوه إلا بالله»، چرا که گنجی از گنجهای بهشت است.
#خالد_محمد_خالد
#رجال_حول_الرسول«ص»
بیروت: دارالفکر
صفحه ۲۳۸.
@Ab_o_Atash
✳️ پیام رسولالله و امیرالمؤمنین به زائران حسینی
حارث بن مغیره میگوید امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودند: خداوند متعال فرشتگانی دارد که موکّل قبر حضرت امام حسین علیهالسلام هستند. هنگامی که کسی قصد زیارت آن حضرت را میکند، حق تعالی گناهان او را در اختیار این فرشتگان قرار میدهد و زمانی که وی گام برداشت، فرشتگان تمام گناهانش را محو میکنند. سپس قدم دوم را که برداشت، حسناتش را مضاعف و دوچندان میکنند و پیوسته با قدمهایی که برمیدارد، حسناتش را مضاعف و دوچندان میکنند تا به حدی میرسد که بهشت برایش واجب و ثابت میشود. سپس اطرافش را میگیرند و تقدیسش میکنند. فرشتگان آسمان آنگاه ندا میدهند و میگویند: زائران دوستِ دوست خدا را تقدیس کنید. و وقتی که زوار غسل کردند، حضرت محمد صلیالله علیه وآله وسلم به آنان ندا میکند و میفرماید: «ای مسافران خدا! بشارت باد بر شما که در بهشت با من هستید.» سپس امیرالمؤمنین علیهالسلام آنان را خطاب قرار میدهد و میفرماید: «من ضامنم که حوائج شما را برآورم و بلا را در دنیا و آخرت از شما دفع کنم.» سپس پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم با آنان از طرف راست و چپ ملاقات میفرمایند تا بالاخره به اهل خود بازگردند.
#ابنقولویه_قمی
#کامل_الزیارات
#سیدمحمدجواد_ذهنی_تهرانی
انتشارات پیام حق
صفحات ۴۳۳ و ۴۳۴.
@Ab_o_Atash
✳️ وقتی ژنرال جیاپ آیه «وَ أعدّوا ...» میخواند!
ژنرال جیاپ آنقدر از دانش نظامی، فرهنگی، سیاسی، تواضع و حساسیت و ادب برخوردار بود که ما را به حیرت انداخته بود. وزیر دفاع [ویتنام] نخستین دور مذاکرات را با قرائت آیهای از قرآن آغاز کرد که تأکید میکرد برای رویارویی با دشمن، «قدرت» لازم است. او با عصبانیت به ما هشدار داد که فریب شعارهای عامهپسندی چون جنگ خلقی یا اینکه قدرت از لوله تفنگ بیرون میآید را نخوریم و با مراجعه و تأکید بر تجربه ویتنام، گوشزد کرد که روابط به این سادگی نیست. هرچند تفنگ اهمیت دارد، اما برای کسب پیروزی کافی نیست؛ باید توپ، موشک، تانک، هواپیمای جنگی و تمام انواع سلاح را که دشمن در اختیار دارد نیز بر آن افزود.
ژنرال جیاپ اضافه کرد: «هرچند ویتنامیها و فلسطینیها به عنوان دو ملتی که از دردی مشترک رنج میبرند دارای وجوه اشتراک زیادی هستند اما نبرد ما از جهات گوناگون از مزایای خیلی بیشتری برخوردار است. برخلاف شما که در میان کشورهایی بسر میبرید که با شما دشمنی داشته یا دارای روابطی غیردوستانهاند، ما از پشت جبههای دوستانه و مطمئن برخورداریم؛ از قاره چین گرفته که یک ذخیره استراتژیک عظیم در اختیار ما میگذارد تا کمکهای گوناگون کشورهای سوسیالیستی.»
علاوه بر آن، به نظر او سه عامل دیگر برای پیروزی در جنگ خلقی غیرقابل چشمپوشی بودند؛ سلاحهای جنگی مدرن و تکاملیافته، عقیدهای سازنده و مبارز و سازمانی که قادر باشد تودهها را متحد و رهبری کند.
#اریک_رولو
#فلسطینی_آواره
[خاطرات ابوایاد مسؤول بخش اطلاعات و امنیت ساف]
#حمید_نوحی
(چاپ اول، تهران: انتشارات گام نو، پاییز ۱۳۸۱)
صفحات ۱۶۶ و ۱۶۷.
@Ab_o_Atash
✳️ مادرانه...
مادرم چون خودش نتوانسته بود سواد یاد بگیرد، بیشتر از پدرمان ما را تشویق میکرد که درس بخوانیم و به تحصیلات بالا برسیم اما پدرم تا کلاس نهم نظام قدیم درس خوانده بود.
ننه هادی خیلی انقلابیتر و پرجنبوجوشتر از حاجلطیف بود. امکان نداشت جلوی ننه هادی کسی غیبت فردی را بکند و او تذکر ندهد. او فردی بسیار دلسوز و مهربان بود.
حساب کنید در سالهای اول جنگ، او از امیدیه به هوای خواهرهای خوابگاه راه میافتاد و به آبادان میآمد و دلمههایی را که با برگ انگور درست کرده بود، برای ما میآورد. این قضیه بارها اتفاق افتاد. هر غذایی را که میدانست بچهها یا مریم دوست دارند در امیدیه درست میکرد و کیلومترها با خود تا آبادان میآورد. مسیر هم طوری نبود که فرد آسوده و راحت خود را به آبادان برساند. مشکلات فراوانی سر راه بود اما او به عشق بچهها، خود را به آبادان میرساند...
خیلی وقتها در سهراهی شادگان نیروهای نظامی به افراد گیر میدادند و از تردد آنها به آبادان ممانعت به عمل میآوردند اما او هرگز خسته نمیشد. ننه هادی معمولاً نان و کتلت یا شامیکباب درست میکرد و سهم هر کسی را جدا در کیسههای پلاستیکی گره میزد و یکییکی برای بچههایش به آبادان میآورد. این در حالی بود که بعضیهاشان ازدواج کرده و زندگی و امکانات داشتند و شوهرهایشان نیز کنارشان بودند.
روزهایی که به آبادان راهش نمیدادند، او غذاها را تحویل کسی میداد تا به بیمارستان نزد مریم برساند و کار تقسیم آنها را مریم انجام میداد.
#عبدالرضا_سالمینژاد
#دختری_کنار_شط
[زندگی و خاطرات شهیده #مریم_فرهانیان]
نشر فاتحان
@Ab_o_Atash