✳️ شهریار مدیون چه کسی بود؟
من ذوق ادبيام را مديون مادرم هستم. مادرم سواد خواندن و نوشتن نداشت ولی اشعار بسيار لطيف ترکی و فارسی را به خاطر داشت و وقتی شعر لطيفی میخواند، میلرزيد و اشک میريخت. اين بود که علاوه بر وراثت، حالوهوای مادرم از کودکی در روح من منعکس شد.
در چهار پنجسالگی، اولين شعری که حس کردم و به خاطر سپردم را مادرم میخواند. اين دو بيت ترکی بود که هنوز در مغز من صدا میکند و به نظر من از لطيفترين اشعار دنياست:
گتمه ترسا بالاسی منده سنه سايه گليم
دامنيندن ياپوشوم منده کليسايه گليم
يا کی سن گل گينه اسلامی گولوم ايله قبول
يا کی تعليم اله من مذهب عيسايه گليم
[از گفتوگوی راديو تبريز با استاد #سیدمحمدحسین_شهريار در فروردين ۱۳۴۲]
#جمشید_علیزاده
#گفتوگو_با_شهريار
انتشارات نگاه
@Ab_o_Atash
ترجمه شعر فرسته قبلی:
ای بچهترسا، نرو! تا من هم مثل سایه همراهت باشم
دامن تو را بچسبم و به کلیسا بیایم
یا تو بیا و اسلام را بپذیر
یا دین خودت را به من بیاموز تا من مسیحی شوم.
✳️ محل دقیق میدان جنگ
محل دقیق میدان جنگ ما آنجایی است که پیروزی و شکستمان را تجربه میکنیم. هر یک از ما و همه ما مدت محدودی وجود داریم، سرانجام همه شکست خواهیم خورد اما همانطور که ارنست همینگوی خیلی واضح گفت: ارزش نهایی زندگی ما این نیست که چگونه پیروز میشویم، بلکه این است که چگونه شکست میخوریم.
#هاروکی_موراکامی
#بعد_از_زلزله
#علی_حاجقاسم
انتشارات نگاه
صفحه ۸۹.
@Ab_o_Atash