✳️ شرح حال!
فریادهای خسته سر بر اوج میزد
وادی به وادی خون پاکان موج میزد
بیدرد مردم ما، خدا! بیدرد مردم
نامرد مردم ما، خدا! نامرد مردم
از پا حسین افتاد و ما برپای بودیم
زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم
از دست ما بر ریگ صحرا نطع کردند
دست علمدار خدا را قطع کردند
نوباوگان مصطفی را سربریدند
مرغان بستان خدا را سربریدند
در برگریز باغ زهرا برگ کردیم
زنجیر خاییدیم و صبر مرگ کردیم
چون بیوگان ننگ سلامت ماند بر ما
تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما
روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشکچوب نیزهها گل کرد خورشید...
#علی_معلم_دامغانی
@Ab_o_Atash
✳️ توسل در شب اول ماه رمضان
مهمترین کاری که سالک باید انجام دهد، این است که در شب اول ماه [مبارک #رمضان] به یکی از معصومین که حامی و نگهبان آن شب است مراجعه، و با چهره آبرومند و نورانی او نزد پروردگارش به درگاه خدا روی آورد _ زیرا چهره تاریک و بیآبروی او شایستگی رو نمودن به درگاه مقدس پروردگار بزرگ و زیبا را ندارد _ و باید برای شفاعت کردن و پناه دادن، خیلی از او خواهش کرده و توسل کاملی به او پیدا نماید، و آنقدر به درگاه او تضرع و گریه و زاری کند تا او را پذیرفته و برای او وساطت نماید، و برای اینکه خداوند او را پذیرفته و او را موفق به انجام اعمالی که دوست دارد و خشنودی او در آن است، بگرداند، به درگاه خداوند تضرع کند. زیرا او کریم است و کریمها را رد نمیکند؛ بخصوص اولیایی که آنها را درهای رحمت خود و علامت راهنمایی خلقش قرار داده، و با کرامت خود تربیت و آنان را به پناه دادن پناهجویان امر کرده است.
سالک میتواند با یکساعت توسل به همراه خوشزبانی به سعادتی برسد که با عبادت یکسال نتوان به آن رسید. بنابر این فرصت را غنیمت شمار و بعد از سلام و درود و ثنا و بزرگداشت آنان به درگاهشان عرض کن: ...
#جواد_ملکی_تبریزی
#المراقبات
#ابراهیم_محدث_بندرریگی
نشر اخلاق
صفحات ۲۶۴ و ۲۶۵.
#مراقبات_ماه_مبارک_رمضان
@Ab_o_Atash
✳️ تحمل پذیرش حق بده!
اللّٰهُمَّ مَا عَرَّفْتَنا مِنَ الْحَقِّ فَحَمِّلْناهُ، وَمَا قَصُرْنا عَنْهُ فَبَلِّغْناهُ.
خدایا! آنچه از حق به ما شناساندی، تاب تحملش را نیز عنایت کن.
و آنچه در رسیدن به حق کوتاهی کردیم، ما را به آن برسان.
#دعای_افتتاح
#مفاتیح_الجنان
#حسین_انصاریان
@Ab_o_Atash
✳️ روشنفکران از نگاه چخوف
اكثريت عظيم روشنفكرانى كه مىشناسم در جستوجوى چيزى نيستند و هيچ كارى نمىكنند و به درد كارى نمىخورند. همهشان بد تحصيل كردهاند، به طور جدى مطالعه نمىكنند، درباره علوم فقط پر حرفى مىكنند، از هنر هم كم سر در مىآورند. همهشان خودشان را مىگيرند و با قيافه جدى، گندهگويى و فلسفهبافى مىكنند؛ حال آنكه پيش چشمشان كارگرها غذا ندارند و چهلنفرى در يك اتاق نامناسب مىخوابند، توى ساس و تعفن و گند و رطوبت و ناپاكى اخلاقى مىلولند...
پر واضح است كه همه حرفهاى قشنگمان فقط براى آن است كه سر خودمان و ديگران شيره بماليم.
#آنتون_چخوف
#باغ_آلبالو
#سروژ_استپانيان
انتشارات توس
مجموعه آثار، جلد ٧، صفحه ٤٦٣.
@Ab_o_Atash
✳️ راه دوم
وقتی دو راه پيش پای آدم باشد و آدم يکی از آنها را پيش بگيرد و برود سرش به سنگ بخورد، تا عمر دارد فکر میکند که آن راه ديگر بهتر بوده.
#نادر_ابراهیمی
#آتش_بدون_دود
#گالان_و_سولماز
ج ۱، ص ۴۰.
@Ab_o_Atash
✳️ و آخرین حرفی که از کولیان فرا گرفتهام این است:
- در هیچ کجا
توقف مکن!
#احمد_عزیزی
#ناودان_الماس
کتاب نیستان
صفحه ۷۵.
@Ab_o_Atash
✳️ مقولهٔ دوم!
به غر زدن مردم در اتوبوس و تاکسی و مغازههای سلمانی کاری نداشته باشید، زیرا آنها را دچار این توهم میکند که از آزادی بیان برخوردارند و تاریخ نشان داده که عامهٔ مردم «آزادی بیان» را به «آزادی اندیشه» ترجیح میدهند، چون بهندرت با مقولهٔ دوم سروکار دارند.
#آندره_د_گیلوم
#چگونه_بر_جهان_حکومت_کنیم
#حسین_یعقوبی
نشر مروارید
@Ab_o_Atash
✳️ آشنایان ره عشق
دوش رفتم به در میکده خوابآلوده
خرقه تردامن و سجّاده شرابآلوده
آمد افسوسکنان مغبچهٔ بادهفروش
گفت: بیدار شو ای رهرو خوابآلوده
شستوشویی کن و آنگه به خرابات خِرام
تا نگردد ز تو این دیر خراب، آلوده
به هوای لب شیرین پسران چند کنی
جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده؟
به طهارت گذران منزل پیریّ و مکن
خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت بهدر آی
که صفایی ندهد آب ترابآلوده
گفتم: ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست
که شود فصل بهار از می ناب آلوده
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
گفت: حافظ! لغز و نکته به یاران مفروش
آه از این لطف به انواع عتاب آلوده
#حافظ_شیرازی
@Ab_o_Atash
✳️ تولهسگهای انگلیسی
رستم چیزی نگفت، خود سهراب رشته مطلب را در دست گرفت: «سگِ سروانِ مأمورِ اسکان زاییده بود. چندتا بچه از تیرهٔ اژدهاکش سنگ میزنند به پای سگِ سروان، از آن سگهای گرگی اصیل بوده. بعد از ترسشان سگه را میدزدند و سربهنیست میکنند. فارسیمدانها خبرچینی میکنند. سروان هم وا میدارد سه تا زنِ بچهشیرده از تیرهٔ اژدهاکش، تولهسگهایش را شیر بدهند.»
#سیمین_دانشور
#سووشون
انتشارات خوارزمی
صفحه ۴۹.
پ.ن: «سروان» یکی از افسرهای انگلیسیِ اشغالکنندهٔ شیراز و «اژدهاکش» و «فارسیمدان» دو تا از تیرههای فامیلی شیرازِ آنزمان بودهاند.
@Ab_o_Atash
✳ در برابر قلدر کم نمیآوردیم
نمیشد همه این چیزها را فهمید و به روی خود نیاورد. نمیشد اینهمه توهین و تحقیر را دید، اما باز مثل سیبزمینی بیرگ بود. این جمله را زمانی از بهروز شنیده بودم و حالا معنی آن را بهتر میفهمیدم. مثل وقتهایی که سر نوبت فوتبال توی زمین بازی، از بچههای قلدر و بزرگتر کوچه پشتی زور میشنیدیم و با اینکه میدانستیم در زور و تعداد کمتر از آنهاییم، اما باز کم نمیآوردیم و تا سرحد مشت و کتک و لگد، میایستادیم و از حقمان دفاع میکردیم. آخرش هم، حتی اگر زیر چشمان همهمان یکی یک بادمجان کاشته میشد و لباسهایمان جرواجر میشد و تازه باید خودمان را برای جنگ و دعواهای توی خانه آماده میکردیم، اما باز جگرمان حال میآمد که کم نیاوردهایم و اگر دو تا خوردیم، یکی هم زدهایم!
#وجیهه_سامانی
#آن_مرد_با_باران_میآید
انتشارات سوره مهر
صفحه ۸۸.
@Ab_o_Atash
✳️ وقتی همه پسرها ساکت شدند!
در محوطهٔ آموزشگاه خلبانی، تعدادی دختر و پسر ایستاده بودند. شهلا کنارشان ایستاد. مثل همیشه وقتی به هنرجویان رسید، سلامی کرد والسلام. یکی از پسرها طوری که بشنود گفت: «انگار با خودش هم قهر است!» استاد بلند گفت: «حرف نباشد. به سؤال من جواب دهید؛ کی حاضر است اولین نفر برای پرواز باشد؟»
دستش را بالا برد.
- من.
یکی از پسرها گفت: «اِ... خانم دهبزرگی! حالتان بد میشودها!»
بدون لبخند نگاهش کرد و گفت: «خب شما بفرمایید.»
پسر گفت: «آمادگی ندارم. یعنی... میترسم.»
- پس اجازه بدهید من سوار شوم.
اینطوری همه پسرها ساکت شدند. از استاد اجازه گرفت و به طرف هواپیما رفت. سوار که شد، استاد هم کنارش نشست.
-آمادهای؟
- بله استاد!
شهلا شروع کرد به خواندن آیتالکرسی...
#راضیه_تجار
#بانوی_آبیها
زندگینامه داستانی خلبان
#شهلا_دهبزرگی، اولین زن خلبان ایران
انتشارات سوره مهر
صفحه ۲۱.
@Ab_o_Atash
✳️ دموکراسی؛ قبل و بعد از قدرت
در سال ۱۹۳۵، دو سال پس از به قدرت رسیدن نازیها، گوبلز با خودستایی نوشت: «ما همواره اعلام کرده بودیم که برای رسیدن به قدرت، از امکانات دموکراسی استفاده خواهیم کرد؛ و پس از رسیدن به قدرت، هیچکدام از آن امکانات را در اختیار مخالفان خود نخواهیم گذاشت.»
#اینیاتسیو_سیلونه
#مکتب_دیکتاتورها
#مهدی_سحابی
(چاپ دوم، تهران: نشر نو، ۱۳۶۷)
صفحه ۴۳.
@Ab_o_Atash