در پرورشگاه تهران دو سال ماندم و طی این دو سال هیچ ارتباطی با سیفالله نداشتم تا اینکه یک روز از بلندگوی پرورشگاه مرا به دفتر ریاست خواستند و در آنجا مردی را دیدم که تصور کردم باغبان جدید محوطه پرورشگاه است.
اما با ورود به دفتر آن فرد را به عنوان پدرم معرفی کردند و گفتند که از این پس سرپرستی مرا پدرم برعهده میگیرد و این باعث خوشحالیام شد زیرا پس از سالها دارای خانواده میشدم، در این بین تمام فکرم پیش سیفالله بود و آرزویم بود که ایشان هم به ما بپیوندد.
پدرم پس از آوردنم به شمال برای سرپرستی برادرم به تربیتحیدریه رفته و وی را به خانه آورد اما بدلیل وضعیت خانواده و شرایط مالیاش نتوانست سیفالله را در کنار خود نگه دارد و عمویم قدرتالله سرپرستی وی را برعهده گرفت.
در سن چهارده سالگی بود، در کنار خانواده عمویم حدود دو سال زندگی کرد تا اینکه تصمیم گرفت به جبهه برود و در آن زمان سنش به 16 سال رسیده بود.
با توجه به اینکه برادرم با ما زندگی نمیکرد اما برای رفتن به جبهه نیاز به رضایت پدرم داشتند و آن سال که نامه رضایت را آوردند تا پدرم امضا بزند، پدرم مخالف رفتنش بود و به ایشان گفت: «اونجا نقل و نبات پخش نمیکنند، جنگ است و آدم را میکشند»در جواب پدرم گفت:« پدرم سر من که از سر امام حسین(ع) بالاتر نیست.» و با این حرفش پدرم ساکت شد و رضایت داد تا به جبهه برود.
شهادتش ماجرای بسیار دردناک و جالبی داشت بدین گونه که پس از گذشت یک ماه و حضور در جبهه علیه کوملههای کردستان در شهر مریوان ظاهراً سپاه بدنبال وی به روستا ما آمدند و سراغش را از پدر و عمویم میگیرند.
پرسیدند: آیا سیفالله به خانه برگشت؟ همه تعجب کردند و گفتند که سیفالله حدود یک ماه عازم جبهه شده است. آن نیروهای نظامی تصور کردند که سیفالله از جبهه فرار کرده و این مفقودی حدود یک ماه به طول انجامید.
طبق گفتههای همرزمانش وی را جاده سرورآباد یکی از روستاهای شهر مریوان از استان کردستان به همراه همرزم شهیدش که از شهرستان تنکابن بود، پیدا کردند که بدست منافقان کومله به شهادت رسیدند.
شهید را با طرق مختلف شکنجه داده بودند، از آتش سیگار، کابل داغ گرفته تا آب جوش به طوری که از دهانشان چیزهایی را بدست آورند اما ظاهرا موفق نشدند و این شکنجه با شلیک تیر از ناحیه گردن بر سرش به پایان رسید که منجر به شهادتش شد.
زمانی که وی را به منزلمان آوردند در هنگام آخرین بدرقه از شهید با لمس بدنش هنوز آن تاولها و شکنجهها را با پوست دستم احساس میکردم.
Haj Meysam Motiee4_5990108286920164910.mp3
زمان:
حجم:
9.98M
🎙خواب دیدم که تو حرم داری...
♦️مولودی خوانی حاج ميثم مطيعی به مناسبت ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
🔴موثر باشیم در تحقق امر ظهور مولا...
استاد پناهیان :
برای مقرب شدن به امام زمان(ع) باید بیشتر به نماز شب، قرآن، روضه و توسل بپردازیم؟
البته این کارها هم کمک میکند، ولی اینها کار اصلی نیستند.!!!
باید دید #کاراصلی_امام_زمان(ع) چیست؟
🍃🌸امام زمان(ع) چیزی از جنس سیاست، حکومت و ولایت بر جهان است؛
هر کسی میخواهد به امام زمان(ع) مقرب شود، باید #کارسیاسی کند، ولایت را تبیین کند و علیه دشمنان اصلی ولایت(استکبار جهانی) قیام کند.
دعای ندبه مال افرادی نیست که حال مناجات دارند، مال کسانی است که
#حالِ_مبارزه دارند.
هر کسی به این نظام مقدس کمک کند به امام زمان(ع) مقرب شده است و الّا مهدوی نیست!
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨#خبر
کشف پیکر مطهر یک شهید در منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی در روز میلاد با سعادت امام حسن مجتبی (ع)
🔸امروز شنبه ۲۰ اردیبهشت ۹۹ پیکر مطهر یک شهید در منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی توسط گروههای تفحص شهدا کشف گردید.
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات