✅نخ تسبیح سخنان اخیر رهبری
دیدار رهبرانقلاب با ائمه جمعه یک نکته کلیدی داشت که طی ماه های اخیر به روش های مختلف تکرار شده است. در دیدار با خبرگان رهبری. دیدار با نمایندگان مجلس. در جلسه با مداحان. دیدار با نظامی ها. در هیات و در بین عزادارن. در جمع پرستاران. در میان گروه های جهادی و خطاب به رسانه ها...و در آخرین دیدار با ائمه جمعه.
✅این کلید واژه و یا نخ تسبیح چیست؟ جهاد تبیین.
در هر دیدار نیز متناسب با مخاطب، این رویکرد راهبردی را توضیح دادند.
🔸در جمع نمایندگان مجلس، جهاد تبیین را با مردمی شدن گفتند: با مردم بنشینید و بشنوید و ذهنشان را روشن کنید.
🔹در جمع جوانان با اشاره به هویت جوانی، از امیدآفرینی و افشای حقایق گفتند.
🔸خطاب به هنرمندان از جهاد روایت حضرت زینب گفتند. اینکه جهاد تبیین باید هنرمندانه باشد چون آوینی.
🔹در جمع نظامیان جهاد تبیین را با تاکید بر یک جنگ ترکیبی توضیح دادند. اینکه جنگ نظامی و جنگ اقتصادی را باید در کنار یک جنگ ذهنی دید.
🔸در جمع هیاتی ها، هیات امام صادق پسند را تصویر کردند. هیاتی که منبر و روضه اش بر گرده جهاد تبیین است.
✅و اما جهاد تبیین در جمع ائمه جمعه...
فرمودند: پدر باشید.
در ادامه نیز ویژگی های کلیدی جهاد تبیین با رفتار پدرانه را توضیح دادند....
1⃣یکم. پدر برای همه فرزندانش با هرگرایش و سلیقه ای دلسوز است.
2⃣دوم. فرزند شناس است. از سر ظاهر حکم نمی دهد. مثال زدند که در راهپیمایی غدیر همه بودند؛ با هر ظاهر و شمایلی.
3⃣سوم. پدر عامل است. اگر از تقوا می گوید خودش اهل تقوا است.
4⃣چهارم. پدر به زبان فرزند حرف می زند. لذا فرمودند هنرتان اینست که مفاهیم معرفتی و انقلابی را به زبان روز بگویید.
5⃣پنجم. زبانش گرم و صمیمی و اتحاد آفرین و امید بخش و آرامش دهنده است و دستاویز برای هجمه معاندین نمی سازد.
6⃣ششم. منفعل نیست. بجای دفاع، حمله می کند. کاری که رهبری در تبیین ماجرای حجاب کردند از همین جنس بود. فرمودند زن محجوب و با شرف و بااستعداد ایرانی با موفقیتش بر حیثیت غرب ضربه زده است.
✅✅و اما به این فهم اوج توصیه رهبری برای جهاد تبیین جائی است که تاکید بر مردمسالاری پدرانه می کنند.
فرمود مردمی باشید: اگر نمازگزارهایتان کم شدند نگران شوید.
و مردمی شدن چیست؟ رشد معنوی همه مردم با هم؛ پدر اینگونه است.
پدر، رشد خودش را هم در رشد خانواده می بیند. به همین دلیل به عنوان نشانه توضیح دادند که اگرچه ذکر و عبادات فردی خوب است اما اوجش اینست که ذاکری جمعی باشد.
✳️جهاد تبیین دستگیری پدرانه است تا همه با هم رشد کنیم... و این عمق مردمسالاری دینی است.
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_چهارم
✅ مراقبه به اعمال ماه ذیقعده و ماه ذیحجه
✅ مراقبه به زیارت آل یس
✅ مراقبه به زیارت عاشورا
تمامی اعمال ان شاالله هدیه می شود به همه شهدای اسلام ، ویژه شهدای مکه ومنا
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_چهارم ✅ مراقبه به اعمال ماه ذیقعده و ماه ذیحجه ✅ مراقبه به زیارت آل یس ✅ مرا
سی و نهمین روز از چله 🍃🌷سی و چهارم (#غدیر_عهدی_با_فرمانده )🍃🌷
مهمان سفره شهید 🍃 🥀 حسین نیکو صحبت 🥀🍃 هستیم.
روضه های شهید نیکو صحبت برای امام حسین (ع)
تا نشستیم روی موتور، گفت: روضه بخوان.
هر چه بهانه آوردم قبول نکرد. قسمم داد.
می گفت: من چند شب دیگه مهمان امام حسین (ع) هستم. می خواهم به آقا بگویم که همه جا برایت گریه کرده ام. پشت ماشین، سنگر، حسینیه. فقط مانده پشت موتور.
با سلام به امام حسین (ع) روضه کوتاهی را شروع کردم؛ اما او گریه اش طولانی شد. رسیدیم اردوگاه شهدای تخریب، هنوز گزیه می کرد.
چند شب بعد عازم مهمانی شد.
راوی: حاج حسین کاجی
شهید حسین نیکو صحبت
گردان تخریب لشگر17علی بن ابی طالب(ع)
نام پدر:رضا
تولد:1349-قم
شهادت:4/10/1365-کربلای4 شلمچه
محل دفن:گلزار شهدای علی بن جعفر قم
قطعه12ردیف8شماره73
حسین نیکو صحبت در زمره افرادى است که علاقه وافرى به روضه سیدالشهدا ( علیهالسلام) داشت . زیارت عاشوراى هر صبح، آن چنان در روحیه اش تاثیر داشت که از خود بى خود مىشد . اگر سخنرانى یا زیارت عاشورا، بدون خواندن روضه تمام مىشد، اعتراض و التماس مىکرد که فقط یک لحظه، روضه خوانده شود .
در عملیات کربلاى 4، شهد شیرین شهادت را نوشید . خبر شهادتش را که شنیدم، مشتاقانه جویا بودم تا بدانم کسى که این قدر شیفته سید الشهداست و برایش گریسته، چگونه شهادت را پلى براى وصال ارباب قرار داده است؟ مدتى بعد، از همرزمانش شنیدم، در حالى که لباس غواصى بر تن داشته، کنار «نهر خین» تیر به بدنش اصابت کرده و روى زمین مىافتد . با ورود 20 یا 30 تیر به بدنش، درد طاقت فرسایى را تحمل مىکند و کنار نهر دست و پا مىزند . قریب یک ساعت، مثل ماهى کنار دریا، به خود مىپیچد و با ذکر «یا حسین» ، سعى در تسکین دردهایش دارد .
... در حال دست و پا زدن، حسین ناگهان برمىخیزد و مىنشیند، و دوباره سرش روى زمین مىافتد! اطرافیان با تعجب به یکدیگر نگاه مىکنند . گویى در اندیشه اند که حسین، چرا با این همه درد، خود را مجبور مىکند که بنشیند و دست بر سینه بگذارد و باز ... .
لحظه اى بعد، پیکر رنجور و متالم حسین، با خاک انس مىگیرد و با نفس کشیدن، غریبى مىکند ... نگاه منتظرش، این بار به مقصد مىرسد . نشستن حسین سرى است از اسرار عاشقى . این را همه بعد از پروازش باور مىکنند . بعد از عمرى گریستن براى آقا، اگر چه یک ساعت با آن همه تیر دست و پنجه نرم کرده و توان ندارد، اما حیف استحالا که مولا را مىبیند سرش روى زمین باشد و دستش از سینه، دور ... .
ارسالی دوست عزیز حاج حمید