eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
9.9هزار ویدیو
254 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️دِلبَــرترینِ عالَـم میلاد مولی الموحدین آقا و مولامون حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام مبارک ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊﷽🕊 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند : حقُّ عليٍّ على هذهِ الاُمّةِ كحقِّ الوالدِ علَى الولَدِ . حقّ على بر اين امّت همچون حقّ پدر است بر فرزندش . بحار الأنوار : 36 / 5 / 1 🍃🕊🍃 این کلام است فرموده رسول خدا حق علی مثل حق پدر است بر شما ولادت پدر شیعیان، مردترین مرد عالم، امیرمومنان علی علیه السلام بر همگان خصوصا پدران عزیز مبارک باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 پرسیدند یا علی(ع) تو برتری یا عیسی پیغمبر؟ فرمود من از عیسی برترم! _پرسید چرا یا امیرالمومنین...؟! فرمود:مادر عیسی در بیت‌المقدس بود هنگام وضع‌حملش شد، ندا آمد: از اینجا خارج شو زیرا اینجا مکان مقدسی است، مادر عیسی خارج شد و کنار نخلی وضع‌حمل کرد. اما مادر من فاطمه‌بنت‌اسد(س) مشغول طواف خانه خدا بود که درد زایمان به سراغش آمد خواست خارج‌شود که دیوار کعبه شکافته‌شد، ندا آمد: فاطمه داخل شو و من در خانه خدا بدنیا آمدم. _هیچکس قبل من و بعد از من در خانه خدا متولد نخواهدشد. اَنوار‌ُالنعمانیه،ص۲۷ 🍀🌺 ولادت امیرمومنان مولای متقیان، ابوتراب حیدر کرار بر شما مبارک باد 🌟💫
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ 🤚 اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ فِي رَجَبٍ 💐در شب ولادت با سعادت امیرالمؤمنین علیه السلام زیارت می نماییم حضرت را با 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم سیزدهمین روز از 🍃🥀چله سی و ششم 🍃🥀 مهمان سفره شهید 🌷 علی چیت سازان 🌷 هستیم. تمامی اعمال امروزمان از طرف این شهید بزرگوار هدیه می شود به ✅ آقا امیرالمؤمنین علیه السلام و ولی نعمتمان علی بن موسی الرضا علیه‌السلام 🌟💫🌟💫🌟💫
🔹بچه های اطلاعات عملیات مثل شاگرد پیشش زانو زده بودند. تازه واردی بیخ گوش بغل دستیش گفت: علی آقا که می گویند این ایشان هستند؟ هنوز جواب را نگرفته بود که علی خطاب به جمع گفت: اولین درس اطلاعات عملیات این است که “کسی می تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس گیر نکرده باشد”. این خاطره چشم مقام معظم رهبری را هم گرفت که فرمودند: این حرف من نیست. حرف آن رزمنده همدانی (شهید علی چیت سازیان) است. کسی می تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس گیر نکرده باشد. وقتی گرفتار خودمان هستیم، نمی توانیم کاری انجام بدهیم؛ این را آنها به ما یاد دادند؛ این را آن جوان ۲۰ ساله یا ٢۵ ساله‌ی رزمنده به ما تعلیم داد، از آنها یاد گرفتیم؛ این یک ثروت عظیم است.
14.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻رهبر معظم انقلاب: همسر او [علی چیت‌سازیان] می‌گوید در آخرین باری که آمد منزل و بعد [از آن] رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمه‌شب همین‌طور نشسته بود و اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. با اینکه مرد باصلابت و قدرتمند و فرمانده کاملاً باصلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک می‌ریخت. گفتم چرا این‌قدر گریه می‌کنی؟ گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود. می‌گوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی. ما این‌همه با همدیگر رفتیم راهکار پیدا کردیم. اینها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگان‌ها می‌شدند. قبلاً می‌رفتند راه‌ها را پیدا می‌کردند، باز می‌کردند تا یگان‌ها بتوانند حرکت کنند بروند جلو. ما این‌همه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار این قضیه چیست؟ این قضیه‌ی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمیشوم؟ می‌گوید یک نگاهی به من کرد و گفت: 📌راهکارش است، اشک.» ۹۵/۱۲/۴
با شروع جنگ تحمیلی و تجاوز دشمن بعثی به خاک مقدس جمهوری اسلامی شهید چیت سازیان با تشکیل و قبول فرماندهی گردان انصار‌الحسین (ع) و به عهده گرفتن مسئولیت آموزش جنگ های کوهستانی در این گردان، به منطقه عملیاتی رفت. این همرزم شهید ادامه داد: علی چیت سازان با تشکیل لشکر انصار الحسین‌(ع)به عنوان فرمانده اطلاعات و عملیات این یگان برگزیده شد و در عملیات والفجر۲، والفجر ۵، والفجر ۸ و کربلای ۴و۵ … او چند بار در این عملیات مجروح شد اما هربار با جدیتی بیشتر و عزمی راسخ تر به جبهه بر می‌گشت