eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مدافع حرم عباس کردانی درسحرگاه 20اسفند ماه سال 1358درشهراهواز دیده به جهان گشود. اوهفتمین فرزند خانواده ای متدین واز نظر اجتماعی متوسط بود .ازدوران نوزادی باهمه همسالان وحتی برادرانش فرق داشت،شیطنت وبازیهای کودکانه اش به دفاع از کودکان ضعیف تر محله می انجامید ،واین روحیه اورا درآغاز دوران نوجوانی به بسیج محله کشاند. ازهمان دوران سادگی را درپوشش وظاهرو بهره گرفتن از دنیا را برای خود برگزید . به گفته ی خانواده اش در تمام کودکی و نوجوانیش همیشه در پی ساختن بمب و وسایل آتش زایی بود که فکر میکرد می تواند به نوعی به بسیج خدمت کند. روزی او را درحالی یافتند که پشت بام خانه را به خطر ساختن یک بمب دستی به آتش کشیده بود  روحیه ی بسیجی شهیدعباس اورا به خدمت در شغل سپاه انقلاب اسلامی کشانده بود ولی هرگز نتوانست بنا به دلایلی به استخدام سپاه در بیاید و نیروی پاسدار شود رشادت و لیاقت وی سبب شد که پس از مدت اندکی که به عرصه فرماندهی آموزشی نیروهای بسیج شهر اهواز گام بگذارد.او از مربیان بسیجی بنام اهواز بود و در اکثر دوره های اموزشی و عملیاتی حضوری فعال داشت و حتی در یکی از این دوره ها در یک عملیات اموزش در اثر یک انفجار شنوایی یکی از گوش هایش رو از دست داد
*شهیدے که مکان و زمان شهادتش را امام رضا(ع) در خواب گفته بود*💫 🌹عباس مهندس ساخت بمب و موشک‌های دستی و از نوابغ اهواز بود💫او می‌توانست سی نوع تله انفجاری درست کند *و با همین تله انفجاری ها چند نفر از داعشی‌ها را به هلاکت رساند💥* دوست← عباس تاریخ و محل دقیق شهادتش را میدانست💫 *او خواب دیده بود که امام رضا(ع) در خواب ساعت، تاریخ و مکان شهادتش را گفته است*💫 این خواب را برای چند نفر ازدوستانش تعریف کرده بود🌷یک روز بعد از دومین اعزامش که به اهواز برگشته بود به بنده گفت *فلانی این آخرین سفر من است و دیگر برنمیگردم*🕊️البته من از کارهایش متوجه شدم که مقداری عوض شده🌷 به او گفتم چه میگویی سفر آخر هست ؟بر نمیگردی یا اینکه شهید میشی؟🥀 *سرش تکان داد و گفت بله شهید خواهم شد*🌷در نهایت *عباس طبق خوابش*💫 در تاریخ ۱۹ / ۱۱ / ۹۴ در عملیات آزادسازی دو شهر نبل الزهرا *در اثر اصابت تیر به سینه اش🥀به شهادت رسید*🕊️پیکرش حدود ۴ روز در منطقه جاماند🥀و زمانی که پیکرش آمد *جز ناحیه ای که تیر خورده بود ما بقی سالم بود*🌷شهید ۴ روز به حالت سجده قرار داشت *و بوی بسیار خوبی از پیکرش آن محل را فرا گرفته بود*🕊️🕋 *شهید عباس کردانی*
عشق و اردات وی به اباعبدالله (ع)،قلب پراوج اورا آنچنان انباشته بود که هرسال به همراه عده ایی ازهمراهانش به سوی حرم شش گوشه ی سالار خویش پر می کشید .ودر این راه فقیر نوازی ویتیم نوازی بی ریای او شهرت همراهانش شده بود وی اغلب ماه مبارک های رمضان را در جوار مرقد مولا و پیشوایش امیرالمؤمنین بود و در انجا به عبادت و روزه و تفکر و حتی خدمت به زوار می پرداخت شهید عباس خادم حرم ابا عبدالله اورابه حفاظت وعملیات مستشاری دوساله درکربلا ی معلی سوق داد . او علاقه بسیار زیادی به حضرت عباس و حضرت زهرا داشت و هرجا روضه این دو بزرگار بود ولو 5 دقیقه در روضه شرکت میکرد.او در بسیاری از هیئت های شهر هم فعالیت کرده بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_مواظب زبونامون باشیم.‌... نمیمیره تا به سرش بیاد . حجت الاسلام فاطمی نیا
4.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فراقت دشواره خیلی بی‌قراره اونی که دلش پیش تو گیره..💔
🇵🇸معنی عکس سختو دیوانه کننده در انتظار نوبت کفن برادرش...❣ غم داغ برادر را برادر مرده میداند 😭💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال‌ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال‌ها می‌شود از پیرهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قد خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته‌اند چقدر دسته‌ی گل روی سرم ریخته‌اند چقدر مردم این شهر ولایی خوبند که سرم را نشکستند، خدایی خوبند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت ...من کجا، شام کجا، زینب بی یار کجا؟ من کجا، بام کجا، کوچه و بازار کجا؟ بنویسید که عشّاق همه مال هم‌اند هر کجا نیز که باشند به دنبال هم‌اند گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید... روی قبرش بنویسید برادر بوده سال‌ها منتظر دیدن خواهر بوده روی قبرش بنویسید که عطشان نشده بدنش پیش نگاه همه عریان نشده بنویسید کفن بود، خدایا شکرت هر چه هم بود، بدن بود، خدایا شکرت یار هم آن قَدَری داشت که غارت نشود در کنارش پسری داشت که غارت نشود او کجا، نیزه کجا، گودی گودال کجا؟ او کجا، نعل کجا، پیکر پامال کجا؟ * * بنویسید سری بر سر نی جا می‌کرد خواهری از جلوی خیمه تماشا می‌کرد ✍