eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی استاد نیلچی زاده _ دهه کرامت _ حرم رضوی👆👆
هدایت شده از کانال گزیده ی خبرها
تسنیم/ پیرمرد ۷۵ ساله‌ و از کارافتاده‌ای که با قرض به بازسازی داخلی بخشی از خانه خود در شهرستان ورامین اقدام کرده بود، فکر نمی‌کرد به جای پرداخت دستمزد، مجبور می‌شود دیه مرگ کارگر را پرداخت کند. شهریور سال 93 بود که هادی تصمیم گرفت بخشی از خانه خود را بازسازی کند و به همین دلیل با عبدالله که همسری بیمار و چند فرزند دانشجو و دم‌بخته قراری شفاهی می‌گذارد که در قبال این کار، 600 هزار تومان دریافت کند. عبدالله هم با کارگر خود مشغول تخریب بخشی از خانه می‌شود. به دلیل نبود نور کافی در حمام خانه،‌ عبدالله تصمیم می‌گیرد که از اتاق کناری با سیم‌کشی غیراصولی نور کافی را در حمام تأمین کند اما روز بعد حین انجام کار، عبدالله دچار برق‌گرفتگی شدید می‌شود و با وجود تماس با اورژانس،‌ فوت کرد. شکایت خانواده عبدالله از هادی، پای او را به دادگاه باز کرد و در نهایت قاضی با توجه به قصور طرفین، هادی را به پرداخت 50 درصد دیه محکوم کرد. با وجود گذشت سه سال از این حادثه و ناتوانی هادی در تأمین دیه‌ای که به آن محکوم شده بود، آبان امسال به زندان رفت. با ورود کارشناس ستاد دیه به پرونده برای پیگیری، مشخص شد که با وجود اینکه این پدر شهید توانسته بود فقط 35 میلیون تومان از دیه را تأمین کند، همچنان 70 میلیون تومان به خانواده عبدالله بدهکار است و تا زمانی که نتواند این مبلغ را تأمین و پرداخت کند باید در زندان بماند. کپی فقط با ذکر منبع👇 http://eitaa.com/joinchat/1752760323C417c5656f1
هدایت شده از آقا تنها نیست
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨امام خامنه ای✨ 🎥🔴روسیاهی‌های زیادی، این ملّت در طول تاریخ تحمل کرده؛ 💢پروردگارا‌! هرگز این ملّت را به آن روزهای تلخ برنگردان! ➕آرزو برای جوانان ➕آرزوی شهادت برای مشتاقان شهادت‌ 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم اعمال امروزمان را از طرف اولین عالم شهید دفاع مقدس🌷 شهید محمد حسن شریف قنوتی🌷 تقدیم می کنیم به محضر آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام
محمدحسن شریف قنوتی (شریف طبع) محل تولداروند کنار تاریخ تولد۳ تیر ۱۳۱۳ محل دفنآبادان لقبشیخ شریف تابعیت ایران نیروچریکی و داوطلب مردمی فرماندهیفرمانده گروه چریکی الله اکبر جنگ‌هاجنگ ایران و عراق تخصص‌های دیگرروحانی
محمد حسن شریف قنوتی در روز ۳ تیر سال ۱۳۱۳ در اروند کنار خوزستان بدنیا آمد. در دوران کودکی به کسب علوم و معارف دینی روی آورد و مقدمات اسلام را نزد عمویش، عبدالستار اسلامی، سپس عبدالرسول قائمی در آبادان فراگرفت. در سال ۱۳۳۷ با توجه به رونق علمی حوزه علمیه بروجرد دوره سطح و بخشی از خارج را به پایان رساند، سپس برای تکمیل تحصیلات حوزوی وارد حوزه علمیه قم شد و محضر درس سید محمدرضا گلپایگانی و نیز سید روح‌الله خمینی، را درک کرد و تا مرتبه اجتهاد پیش رفت. وی مبارزات سیاسی خود را از زمان فعالیت فدائیان اسلام آغاز نمود و همکاری‌های اندکی با آن گروه، به ویژه سید مجتبی نواب صفوی داشت. او در کنار مبارزات سیاسی فعالیت‌های اجتماعی را نیز ادامه داد و در سال ۱۳۳۷ پس از اتمام درس خارج در از سوی سید محمد رضا گلپایگانی برای امور تبلیغ به سرنجلک و سپس اردکان فارس اعزام گردید. او چندین سال در روستاها و بخش‌های اردکان فارس به تبلیغ و ترویج احکام اسلامی پرداخت و در کنار آن فعالیت‌های اجتماعی زیادی انجام داد و در روستاها برای مردم مسجد، حمام و دبستان ساخت و در رفع برخی از مشکلات آنان کوشید او به منظور کمک به معیشت خانواده‌های فقیر صنعت قالیبافی را با ایجاد دارهای قالی در منازل توسعه داد. همین اقدامات سبب شده بود که وی محبوبیت و مقبولیت خاصی در میان مردم آن سامان بیابد. با شروع نهضت اسلامی به رهبری روح‌الله خمینی در سال ۱۳۴۲، فعالیت‌های سیاسی شریف قنوتی شدت بیشتری یافت. این امر سبب شد که ساواک فارس توجه ویژه‌ای به او داشته باشد و فعالیت‌ها و حرکات و رفتارهای او را زیر نظر بگیرد و بارها بازداشت و زندانی گردد. رژیم برای آرام کردن اوضاع مدت کوتاهی بعد او را از زندان آزاد کرد، اما ممنوع‌المنبر نمود. در گزارشات برجای مانده، از ساواک شریف قنوتی روحانی افراطی پیرو عقاید و افکار خمینی معرفی شده است. شریف قنوتی پس از مدتی به عنوان نماینده خمینی در اردکان و حومه برگزیده شد. او وجوهات شرعی را از مردم دریافت می‌کرد و به شهر قم و نجف ارسال می‌نمود. ساواک شیراز موضوع را با ساواک اصفهان در میان گذاشت و عوامل رژیم، شریف قنوتی را با تعدادی اعلامیه دستگیر کرده و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار دادند.
. وی پس از مدتی آزاد گردید و بلافاصله به اردکان فارس مراجعت کرد و مورد استقبال مردم آن سامان قرار گرفت. در سال ۱۳۴۹، پس از مرگ سید محمدرضا سعیدی، بار دیگر به دلیل فعالیت‌های سیاسی اش دستگیر و مدتی زندانی گردید. محمدحسن شریف قنوتی درسال ۱۳۵۵ خانواده اش را به بروجرد برد و خود با استفاده از نام مستعار شریف طبع فعالیت‌های سیاسی اش را ادامه داد. با اوج‌گیری مبارزات مردمی، بر وسعت فعالیت‌های شریف قنوتی افزوده شد و از آنجا که وی در اردکان، شیراز، یاسوج و اصفهان برای عوامل رژیم فرد شناخته شده‌ای بود، به مسجدسلیمان رفت تا راحت تر به فعالیت‌هایش ادامه دهد. او برای آن که به راحتی به دست عوامل ساواک نیفتد، شب‌ها را به همراه عده‌ای از همراهانش در مسجد می‌ماند. پس از مدتی، ساواک مسجدسلیمان از وجود او احساس خطر کرده و برای دستگیری وی اقدام کرد. عوامل رژیم در آبان ۱۳۵۷ شبانه از پشت بام به مسجد ریخته و پس از دستگیری شریف قنوتی به زندان اهواز انتقال دادند. او در زندان هم ساکت نماند و به افشاگری علیه رژیم ادامه داد.
پس از پیروزی انقلابویرایش شریف قنوتی در ۲ دی سال ۱۳۵۷ از زندان اهواز رهایی یافت و به بروجرد بازگشت و به سازماندهی راهپیمایی‌ها و مبارزات مردمی پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی، شریف قنوتی بار دیگر به اردکان رفت و بنا به درخواست مردم منطقه، مسئولیت نمایندگی شورای شهر را بر عهده گرفت. او باز هم به فعالیت‌های عمرانی و اجتماعی مشغول شد و به رفع مشکلات فرهنگی مردم پرداخت. شریف قنوتی پس از چندی، به عنوان دادستان انقلاب بروجرد به خدمت مشغول شد جنگ ایران و عراقویرایش با آغاز جنگ برای اولین بار ستاد کمک رسانی به مناطق جنگی جنوب و غرب کشور را در بروجرد به راه انداخت و در ۳ مهر ۱۳۵۹ با کاروانی متشکل از چندین کامیون (به قولی ۲۱ کامیون) آذوقه اهدایی مردم بروجرد به خرمشهر اعزام گردید. پس از بازگشت، در بسیج نیروهای مردمی و اعزام آنان به جبهه‌های نبرد فعال شد. در اواسط مهر به همراه تشکلی از جوانان بروجرد به خرمشهر رفت و خود لباس رزم پوشید و با تشکیل گروه‌های چریکی الله اکبر و گروهان‌های مقاومت، به دفاع از آن پرداختند. شیخ شریف علاوه بر فرماندهی برخی از محورها در خرمشهر و هدایت نیروها، مسئولیت تأمین مهمات نیروها را هم عهده‌دار بود. دستور پیشروی یگان‌های دشمن به سوی خرمشهر، در ۲۴ مهر ۱۳۵۹ صادر شد و خیابان چهل متری این شهر، به‌عنوان خیابان مرکزی، شاخص تقسیم نیروها و محورها قرار گرفت. با گذشت ساعاتی از روز، در حالی‌که مدافعان اندک شهر به مقابله مشغول بودند، یگانی از نیروهای دشمن با راهنمایی ستون پنجم، خود را به خیابان چهل متری رساند و با استقرار تیربار در چند نقطه و موضع‌گیری تک تیراندازان در ساختمان‌های مسلط بر این خیابان، محور مرکزی و اصلی‌ترین راه پشتیبانی و رفت‌وآمد نیروهای مدافع را بستند. دشمن، ماشین حامل شریف قنوتی را در این خیابان هدف قرار داد. پس از برخورد هفت ـ هشت گلوله به بدن شهید، ماشین با آرپی‌جی هدف قرار گرفت و واژگون شد. دشمن که از همان ابتدا در پی دستگیری شریف قنوتی بود، او را اسیر کرد و با سر نیزه کلاشینکف، به شقیقه او ضربه زد و او را کشت.[۵] محمد حسن قنوتی اولین روحانی کشته شده جنگ ایران و عراق است شیخ شریف در گلزار شهدای آبادان دفن شده‌است. با این وجود دو مقبره‌ی دیگر برای یادبود در شهرهای بروجرد و اردکان ساخته شده است
شهادت شیخ شریف به روایت "دا" سیده زهرا حسینی از جانبازان و مدافعان روزهای مقاومت خرمشهر، در کتاب دا به نقل قول از یکی از کسانی که روزهای آخر مقاومت خرمشهر را دیده بود، از شهادت شیخ شریف قنوتی اینچنین روایت می‌کند: "از جوان پرسیدم:از شیخ شریف قنوتی خبر دارید؟.. گفت: شیخ را به بدترین وجه شهید کردند. پرسیدم چطوری؟ مگر چه کارش کردند؟ گفت: روز بیست و چهارم مهر، عراقی‌ها تا چهل متری رسیده بودند. شیخ و چند نفر دیگر را که داخل ماشین بودند به گلوله می‌بندند. همه مجروح می‌شوند. یکی از بچه‌هایی که همراه شیخ بود فقط شانزده تیر بهش خورده بود. بعد می‌آیند سروقت سرنشین‌های ماشین. به آن‌ها هم تیر خلاص می‌زنند. شیخ را بیرون می‌کشند. از او می‌خواهند که به امام توهین کند. شیخ که زیر بار نمی‌رود، داخل دهانش ادرار می‌کنند و بعد در دهانش گلوله خالی می‌کنند. شیخ به شهادت می‌رسد. عمامه‌اش را برمی‌دارند، دورتادور کاسه سرش را می‌برند و هلهله‌کنان توی خیابان می‌دوند و می‌گویند، یک خمینی را کشتیم...
یک خمینی را اسیر کردیم/ یک خمینی را کشتیم عبدالرحیم سعیدی‌راد، در کتاب شهید قنوتی به تفصیل، واقعه‌ شهادت شیخ شریف قنوتی را چنین روایت می‌کند: "دستور پیشروی یگان‌های دشمن به سوی خرمشهر، در 24 مهر 1359 صادر شد و خیابان چهل‌متری این شهر، به عنوان خیابان مرکزی، شاخص تقسیم نیروها و محورها قرار گرفت. با گذشت ساعاتی از روز، در حالی که مدافعان اندک شهر به مقابله مشغول بودند، یگانی از نیروهای دشمن با راهنمایی ستون پنجم، خود را به خیابان چهل متری رساند و با استقرار تیربار در چند نقطه و موضع‌گیری تک‌تیراندازان در ساختمان‌های مسلط بر این خیابان، محور مرکزی و اصلی‌ترین راه پشتیبانی و رفت و آمد نیروهای مدافع را بستند. دشمن، ماشین حامل شهید شریف قنوتی را در این خیابان هدف قرار داد. پس از برخورد هفت، هشت گلوله به بدن شهید، ماشین با آرپی‌جی هدف قرار گرفت و واژگون شد. دشمن که از همان ابتدا در پی دستگیری و شهادت شهید شریف قنوتی بود، پیکر مجروح او را اسیر کرد. آن‌ها خیلی خوشحال بودند که شیخ شریف را اسیر کرده‌اند. خیال می‌کردند، امام خمینی(ره) را اسیر کرده‌اند. آن‌ها اطراف شیخ را گرفته بودند و رقص و هلهله می‌کردند و فریاد می‌زدند: "اسرنا الخمینی! اسرنا الخمینی! ما یک خمینی را اسیر کرده‌ایم." بعد از شلیک چند گلوله و به رگبار بستن شیخ، یکی از عراقی‌ها که فرمانده آن‌ها نیز بود، با سرنیزه به طرف شیخ شریف حمله‌ور شد. او به محض اینکه به شیخ رسید، از سمت چپ سرنیزه را در شقیقه شیخ فرو برد و چرخاند. از شیخ فقط آیه "انالله و انا الیه راجعون" شنیده شد. ضربه دوم را که زد، فریاد شیخ به تکبیر الله‌اکبر بلند شد، ضربه سوم که پیشانی شیخ را از هم درید. شیخ زبانش را لای دو دندان گذاشت تا آرزوی شنیدن ناله را به دل دشمن بگذارد. عراقی‌ها چشمان او را از حدقه بیرون آوردند، ولی صدای ناله شیخ شریف قنوتی را نشنیدند. آن مزدور با همان سرنیزه کاسه سرشیخ را جدا کرد. جمجمه‌اش را از جای عمامه برداشت. محاسنش را به خون سرش رنگین کرد. مغز سر شیخ نمایان شد و پس از افتادن کاسه سر به روی آسفالت گرم خیابان چهل متری خرمشهر، مغز سر شیخ نیز به روی زمین قرار گرفت، بعد بدن مقدسش به آرامی به حالت نشسته کنار زمین افتاد. بعثی‌های جنایتکار در اطراف بدن مقدس شیخ شریف به رقص و پایکوبی پرداختند هلهله می‌کردند و فریاد می‌زدند: "قتلنا الخمینی، قتلنا الخمینی، ما خمینی را کشتیم..." شیخ شریف: باید فرقم مانند مولایم علی شکافته شود تا بمیرم نحوه شهادت شیخ، همانگونه شد که شریف قنوتی در سال 1352 حدود هفت سال پیش از شهادتش گفته بود که خیال کردید من به این مفتی‌ها می‌میرم. من باید فرقم مانند مولایم علی ـ علیه السلام ـ شکافته شود و اینگونه بود که فرق شیخ شریف قنوتی شکافته شد