اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله)
#چهل_روز_سرسفره_شهداء
#مراقبتهای_چله_چهلم
اهتمام به اعمال ماه رمضان (تلاوت و دعا و مناجات و. ...)
#استغفار_هفتاد_بند ، امیرالمؤمنین علیه السلام در طول 40 روز
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ را
سلام علیکم 💐
✅ هفدهمین روز از #چله_چهلم مهمان سفره شهید
🍃🌷 علیرضا محمدی پور 🌷🍃 هستیم.
🌀 شهادت اتفاقی نیست؛ مخصوصا شهادت در روز ولادت حضرت زهرا و در آغوش حاج قاسم
📝 به یاد طلبه شهید علیرضا محمدیپور اهل بجنورد
🔸 ده سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد و داغ یتیمی را چشید؛ آخرین فرزند خانواده و تکپسر بود؛ از همان موقع مردی بود برای خودش و دربست در خدمت مادرش بود؛
✅ مهمترین شرط ازدواجش این بود که دختری که قرار است با او ازدواج کند بپذیرد مادرش هم باید با آنها زندگی کند.
✅ انقلابی بود و عاشق امامین انقلاب.
در فضای دروس طلبگی هم از طلاب بسیار درسخوان و با همت بود؛ عاشق طلبگی بود و شدیدا اهل رعایت مسائل اخلاقی.
مطالعات جنبی در فضای شهدا و شهادت هم زیاد داشت.
🔺 بسیار با شهید مدافع حرم، مصطفی صدرزاده عجین بود و انس داشت؛ برای همین خیلی پیگیر کتب و شرح حال این شهید بود.
🔻 کار فرهنگی یکی از مساجد را به عهده گرفت و با وسع محدودی که در اختیار داشت، قفسه کتابخانهای برای این کار در مسجد قرار داد. کتابخانهای که بوی شهدا از آن استشمام میشد.
♨️ عید غدیر سال گذشته عروسیاش بود و دختری در راه داشتند به نام #زینب...
💠 علیرضا سبکبال همچون الگوی شهیدش مصطفی صدرزاده پر کشید تا ملاقات خدا؛ میهمان حضرت زهرا شد در روز ولادت حضرتش در جوار مرقد پرنور حاج قاسم سلیمانی...
#شهدای_روحانیت
#جنایت_کرمان
#شهید_محمدی_پور
ادب بالایی داشت
علیرضا ادب خیلی بالایی در حرف زدن داشت. او اصالتا بجنوردی بود، اما 10 سالی می شد که به کرمان آمده بودند. در روزهای اول آشنایی با علیرضا فکر می کردیم به خاطر غریبگی یا رودربایستی با ما مودب است اما مدتی که گذشت متوجه شدیم علیرضا با همه مودبانه و با احترام رفتار می کند.
علیرضا عاشق شهدا بود و همیشه آرزوی شهادت داشت. یکی از دوستان او، شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده بود و کتاب این شهید را به همه هدیه می داد. رفاقتی هم که با من پیدا کرده بود به واسطه شهادت پدرم بود. مادرش به من می گفت هر وقت به مزار شهدای کرمان می رویم، علیرضا ما را سر مزار پدرت می برد. حتی برای ازدواجش هم به پدر من توسل پیدا کرده بود و نشانه هایی از ایشان به او رسیده بود و می گفت مطمئنم مورد ازدواج من همین دخترخانم است. یکی از آن نشانه ها این بود که هنگام رفتن به خواستگاری، عکس پدر شهید من را سر کوچه آنها دیده بود.
شهید گنجی خطاب به شهید آوینی:
حاج مرتضی، دیگر باب شهادت هم بسته شد!
شهید آوینی در پاسخ:
نه برادر، شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید. هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز می کنی، مطمئن باش.
🔺تصویر لباس شهید حجت الاسلام علیرضا محمدی پور که در هنگام حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان به تن داشتند.