eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
سید مجتبی زبانزد جبهه های دیگر بود در اخلاق و شكل ظاهري شهيد هاشمي ويژگي بارزي به چشم مي خورد و آن هم اقتدارش بود. مسائل را بسيار صريح بيان مي كرد و ارتباطش چه با ارتش و چه با سپاه بسيار خوب بود. به طور كلي سيد مجتبي زبانزد جبهه هاي ديگر هم بود. روزها و ماه هاي اول جنگ و تقريبا پايان سال 59 بود و بسياري از نيروها به دنبال اين بودند كه در جبهه هاي ديگر چه مي گذرد. خرمشهر بالاخره بعد از 34 روز با خيانت بني صدر سقوط كرد و آبادان در محاصره بود و همه دلهره آبادان را داشتند، مخصوصا اينكه در آبادان پالايشگاه بود و كساني كه درآبادان بودند بيشتر در كانون توجه بچه هاي جبهه هاي ديگر بودند. از جمله اين گروه ها فداييان اسلام با هدايت چهره شاخصي چون شهيد هاشمي بود. گاهي اوقات ايشان را در تلويزيون نشان مي دادند، ولي فرصتي به دست نيامد كه از نزديك با ايشان ملاقات كنم. چهره سيد مجتبي با همان نگاه اول در ذهن انسان مي ماند. ايشان در ديداري كه حضرت آقا با بچه هاي فداييان اسلام در جنوب داشتند، با آن صراحت لهجه در ذهن من باقي ماند/ راوی: سردار محمد كوثري
تمجید دکتر چمران از شهید هاشمی من چندين بار به جبهه رفتم و در هتل کاروانسرا و سپس در آبادان و صحنه مقاومت و روزهای نخستین دفاع مقدس با ايشان آشنا شدم. قبل از جنگ از شهيد هاشمي شناخت نداشتم و تصور مي كنم شهید چمران هم همين طور بود. این تصاویری هم که از شهید دکتر چمران و ایشان منتشر شده، مربوط به حضور دکتر چمران در خطوط مقدم جبهه شهید سید مجتبی هاشمی است. بعدا كه شهيد چمران به اهواز بازگشت، درباره کانال هایی که آنها تا زیرپای دشمن کنده بودند و از آنجا حتی صدای عراقی ها را هم می شنیدند، صحبت و از حماسه آفريني هاي آن گروه و خود سید مجتبی هاشمی تعريف كرد./ راوی: مهندس مهدی چمران
مسئول راه‌اندازی گروه «فدائیان اسلام» سید مجتبی هاشمی در سال ١٣٥٩ گروه ضربتی بنام گروه «فداییان اسلام» را تشکیل داد و تا سال ١٣٦١ و شکست حصر آبادان، بیش از ١� هزار نفر نیروی مردمی از سراسر کشور در قالب فداییان اسلام به فرماندهی او وارد جنگ شدند. پس از شروع جنگ ایران و عراق، ستاد این گروه در هتل کاروانسرای آبادان شکل گرفت و او و همرزمانش، در مقاومت 32 روزه این شهر، با امیر منوچهر کهتری ایستادگی کردند. در صفحه 254 از جلد پانزدهم «صحیفه امام» و در نامه تشکر خمینی از فرماندهان ارتش و سپاه در شکست حصر آبادان، از گروه فداییان اسلام قدردانی شده‌است. سید مجتبی، در این مدت در دو محور عملیاتی، زیر پل خرمشهر و جبهه ذوالفقاریه آبادان با تشکیل دو خاکریز به عنوان خط اول (الله) و خط دوم (علی) نیروها را سازماندهی کرد و به مدت یک سال در سرما و گرمای بالای ٥� درجه با کمترین امکانات و تحمل رنج و مشقت زیاد، توانست سدی مقابل ماشین مجهز جنگی ارتش صدام ایجاد کند و با همرزمانش ٣� � شهید و ٤� � جانباز تقدیم اسلام و ایران کرد.
نگاه متفاوت شهید هاشمی در همکاری زنان در دفاع حضور بانوان شش ماه اول جنگ در صحنه نسبت به بعدها خيلي راحت تر بود. چون در شش ماه اول اوج دفاع ما مردمي بود و چون زنها هم بخشي از اين مردم بودند. وقتي به جاي كلمه جنگ از كلمه دفاع استفاده مي كنيم، بار معنايي كلمه متفاوت مي شود و همه آدم ها اعم از مرد و زن در حق دفاع شريك مي شوند. آن زمان به هر حال راحت تر بود، اما خيلي هم آسان نبود. ما خودمان هم براي ماندن با اعضاي ذكور خانواده يا محل و شهرمان درگيري داشتيم و آنها قبول نمي كردند. به دلايل مختلف كه مثلا زخمي مي شويد يا اسير مي شويد و ماندنتان زحمتش بيشتر است و ... و ما براي اثبات سهيم بودن زنان در مفهوم دفاع، بايد براي ماندن و دفاع كردن با بستگان خوني مذكر و نزديكان و دوستان هم مي جنگيديم. اما شهيد هاشمي اين گونه نبود. مي ديدم كه برخي از خانم ها در گروهايشان به عنوان خدمه توپ 106 هم همكاري مي كردند. . يا در هتل كاروانسرا ما خانم هايي داشتيم كه آشپزي مي كردند. نگاه شهيد هاشمي به اين موضوع يك نگاه بسته نبود. با اينكه ريشه هاي سنتي داشت و هويت سنتي خودش را قبول داشت، اما نگاهش در اين خصوص هم باز بود. يعني اگر زني توان نشستن پشت توپ 106 را داشت، در آن شرايط كمبود نيرو، ايشان ممانعت نمي كرد. يا اگر زني اين شجاعت را داشت كه با ايشان در بخشي از دفاع همراه شود، مخالفت نمي كرد. ايشان خيلي راحت دختران خرمشهري و آباداني را كه مي خواستند در دفاع مشاركت كنند، با خودشان مي بردند. البته اين نكته را هم بگويم كه واقعا بچه هاي فدائيان اسلام با وجود آن ظاهري كه شايد خيلي مقبول برخي نبود، با زيرپيراهن بودن و با دمپايي گشتن و حتي بعضي هايشان با سيگار دست گرفتنشان، خيلي پاك نيت و پاك چشم بودند./ راوی: معصومه رامهرمزی
تاکتیک آقا مجتبی خیلی در کارهایش ابتکار داشت. یکی از همرزمانش تعریف می کرد قرار بود براي آزادي ميدان تير آبادان عملياتي انجام دهند، اين ميدان، مساحت زيادي داشت و عراق از آنجا جاده هاي ارتباطي شهر آبادان را با خمپاره مورد هدف قرار مي داد. چندين ماه بود كه سيد مجتبي براي آزادي اين منطقه نقشه مي كشيد و هر شب به عراقي ها شبيخون مي زدند. يكي از شب ها 300 نفر عراقي را كشتند و 400 نفر را اسير كردند و بيش از 10 تانك را منهدم ساختند، اما سيد مجتبي آرام نمي شد و هر روز يك نقشه جديد مي كشيد تا زمينه را براي حمله نهايي آماده كند. به همين علت 10 الي 12 عدد بشكه 220 ليتري نفت تهيه كرد و آنها را به فاصله چند متر از يكديگر چيد و به همرزمانش گفت: «با ميله هاي آهني يا چوب، محكم روي آنها بكوبيد.» در تاريكي شب صداي وحشتناكي ايجاد شد و عراقي ها شروع كردند به شليك توپ و خمپاره و به اندازه يك انبار مهمات، منطقه را بي هدف آتشباران كردند./ راوی: فریده قاضی (هاشمی) همسر شهید هاشمی
چرا شهید هاشمی ممنوع الجبهه شد؟ آقا سيد مجتبي كاسب و مغازه دار بود و از قديم در ميان مغازه داران اعتبار خاصي داشت. شهيد هاشمي گوني گوني پول به جبهه مي آورد تا نيازهاي رزمنده ها را از اين طريق برطرف كند. آقا سيد مجتبي به جنگ هاي نامنظم اعتقاد داشت و هميشه بر اين باور بود كه نبايد بين اجراي يك عمليات تا عمليات بعدي هشت ماه فاصله باشد و هميشه مي گفت: «ما آن قدر بايد حمله كنيم تا نيروهاي دشمن خسته شوند. نبايد به آنها فرصت بدهيم تا جان بگيرند و تجديد قوا كنند.» نيروهاي فدائيان اسلام تحت فرماندهي شهيد هاشمي دائما در حال جنگيدن با دشمن بودند و بعضي مواقع در يك شب در سه محور به عمليات مي رفتيم. به طوركلي ما هر هفته حداقل پنج بار شبيخون مي زديم تا نيروهاي عراقي را با حملات پي درپي خسته كنيم، به همين دليل آقا سيد مجتبي را ممنوع الجبهه كرده بودند./ راوی: مرتضی امامی
آقا مجتبي جزو معدود پاسداراني بود كه يك ريال از كميته نگرفت. در آن زمان به مجردين بين 1000 تا 1500 و به متأهلين 2000 تومان مي داديم. به ياد ندارم كه آقا مجتبي آن ليست را هرگز امضا كرده باشد. مسئول امور مالي ما ستوان متديني بود كه مي گفت: «اين هم جزو افرادي است كه حقوق نمي گيرد و يا مي گويد بدهيد به فلان كس» گاهي اوقات مي گفتيم: «آقا مجتبي اين لباس ها و اين پوتين ها را ديگر در بياور» در جواب ما مي گفت: «به جدم قسم، تا زماني كه صدام هست و تكليف جبهه مشخص نشده، با همين لباس فروشندگي مي كنم .» زماني كه از جبهه برگشت، كميته ساماندهي بهتري پيدا كرده بود؛ يك عده بازنشسته شده و يك عده هم رفته بودند و صحبت از ادغام كميته و ژاندارمري بود. آقا مجتبي هم جزو تيپ هايي بود كه دوست داشت منطقه اي را به دستش بسپاري و كارهاي عملياتي را انجام بدهد و زياد از كارهاي روزمره و اجرائي خوشش نمي آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 #امام_خامنہ_ای ما در این شبهای ماه #رمضان اگر میخواهیم #توسل بجوییم، #تضرع ڪنیم، #دعای مستجاب داشتہ باشیم، بایستـی #ارواح متعالـی #شهیدان را شفیع قرار دهیم. ❣ التماس دعا
سفارشی از پیامبر خاتم(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) برای دعای افطار امام صادق(ع) فرمودند: رسول خدا(ص) به امام علی(ع) فرمود: اباالحسن! ماه رمضان نزدیک شده است، قبل از افطار دعا کن، جبرئیل پیش من آمد و گفت: یا محمد! کسى که در ماه رمضان با این دعا قبل از افطار دعا کند، خداوند دعاى او را مستجاب، نماز و روزه او را قبول و ۱۰ دعاى او را مستجاب مى‌کند، گناه او را بخشیده، غم و غصه او را از بین برده، گرفتاری‌هایش را بر طرف کرده، حاجات او را برآورده کرده، او را به مقصودش رسانیده، عمل او را با عمل پیامبران و صدیقان بالا برده و در روز قیامت چهره او درخشان‌تر از ماه شب چهارده خواهد بود. به جبرئیل گفتم: آن دعا چیست ؟ گفت : بگو :👆👆👆