حضور يدالله در جبهه مثل توپ صدا ميكند. جوانِ كلهشق ديروز به مبارز و رزمنده شجاع امروز تبديل شده است. در جبهه سيگار را ترك ميكند و قرآن خواندن را ياد ميگيرد. لشكر عليبن ابيطالب با وجود يدالله حال و هواي ديگري گرفته بود. روز هفت اسفند 1362 نيروهاي گردان وليعصر(عج) به سمت جزاير مجنون حركت كردند: «پس از شركت نيروهاي گردان وليعصر(عج) در عمليات خيبر و تلفاتي كه به نيروها وارد شد تمام تلاشرزمندههاي زنجاني اين بود تا بلكه بتوانند پيكر شهدا را به عقب منتقل كنند». (ص236)
يدالله يكي از نيروهايي است كه براي آوردن پيكر شهدا داوطلب ميشود. به دليل حجم وسيع آتش دشمن در منطقه عملياتي كسي نميتوانست سرش را بالا بياورد. نه مهمات ميآمد و نه غذا. يدالله و تعدادي از رزمندهها آنقدر با اسلحه آر.پي.جي به طرف نيروهاي دشمن شليك كرده بودند كه از گوششان خون ميآمد.
بعثيها براي پس گرفتن جزيره مجنون پاتك سنگيني را شروع ميكنند. يك خمپاره 60 منفجر ميشود، گرد و خاك فضا را ميپوشاند و پس از مدتي كوتاه، پيكر يدالله غرق در خون ميشود. خون از صورت و شكم يدالله بيرون ميزند؛ زمين سرخ ميشود و چهرهاش زرد. همه رزمندگان از زخمي شدن يدي باخبر ميشوند و به نوبت خودشان را بالاي سر او ميرسانند. از دست هيچكس كاري برنميآيد. شهيد ندرلو به كما ميرود و پس از دقايقي كوتاه به شهادت ميرسد.
يدالله ندرلو از رزمندگان زنجاني است كه سال 62 در عمليات خيبر به شهادت رسيد. فرماندهان و همرزمان شهيد از زندگي پر فراز و نشيب او خاطرات زيادي دارند. به او لقب «ورام اولدريم» داده بودند و يار و شفيق بسياري از بچههاي جنگ شده بود. يك رفيق بامرام و با منشي لوطيوار كه افراد بسياري را گرد خود جمع ميكرد و ميتوانست ساعتها برايشان خاطره بگويد و صحبت كند. به همت اداره كل حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس استان زنجان كتاب «جرعه آخر» با محوريت زندگي شهيد ندرلو به قلم مسعود بابازاده به چاپ رسيده
971025-08.mp3
زمان:
حجم:
2.64M
#پویانفر
وقتی مردم بیا نگن صاحب نداره
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
👌خدا را شکر که هستید
امام می دانست که شما می شوی ناخدای با خدای #کشتی_انقلاب، والا با #دلی_آرام و #قلبی_مطمئن نمی رفت...
روحش شاد ؛ یادش گرامی 🌹
🌺
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
سلام علیکم ان شاالله قرار است در 🌟 #چله_کرامت_قرآنی🌟 خادم القرآن باشیم بواسطه ی انس با قرآن👌 👈 م
شانزدهمین روز از چله ی
چهاردهم مهمان سفره ی
❣ شهیدسید حسین آملی❣
هستیم
👇👇👇
معشوقه به سامان شد....
تا باد چنین بادا ....
#جانباز_سید_حسین_آملی بعد از سی و پنج سال رو به سینه خوابیدن بر روی تخت،
به آسمان پر کشید...
🕊🕊🕊
جانباز #قطع_نخاع_گردن که باشی
دوپایت در خاک جبهه جا مانده باشد
#سرطان هم که داشته باشی
به علت نارسایی کلیه
#دیالیزهم که بشوی
#زخم_بستر هم که داشته باشی
و شهدا🌷 غبطه تو را خواهند خورد
و وای بر ما که از #تو غافل شدیم
❣#سیدحسین_آملی بعد از سی و سه سال رو به سینه خوابیدن بر روی تخت، پر کشید...🕊
🌷سیدجان شهادتت مبارک🌷