eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
علیرضا دو شرط برای من گذاشت. یکی از شرط‌هایش این بود که هر زمان طبل جنگ نواخته شد، ایشان راهی میدان
حسرت یک چیز را خیلی می‌خورد و آن هم این بود که با شهادت همجوار مزار عمویش شود. می‌گفت آیا می‌شود من شهید شوم و مزارم کنار مزار عموی شهیدم باشد. هر مرتبه که به زیارت شهدا و خاصه عموی بزرگوارشان مشرف می‌شدیم، با ایشان نجوا می‌کرد و کنار مزار عمو را نشان می‌داد و می‌گفت: ببین اینجا جای من است. بعد از شهادتش هم پیکرش را در کنار عموی‌شان دفن کردیم
اولین بار وقتی این موضوع را مطرح کرد، مخالفت کردم. من این جنگ و جبهه مقاومت را نمی‌شناختم. به علیرضا گفتم:شرط و شروط ما برای زمانی بود که حکم جهاد باشد. امروز که امام خامنه‌ای حکم جهادی نداده ،من وقتی از آقا حکم جهاد گرفتم ، اذن رفتن می‌دهم.هفت ماهی طول کشید و خیلی دوندگی کرد. علیرضا نیروی داوطلب بسیجی بود و برای همین هم اعزام نیروهای مردمی به سختی انجام می‌گرفت. تلاش زیادی کرد و مدام می‌گفت چون شما راضی نیستی کار من جور نمی‌شود .من هم  جوابم این بود که آقا  حکم جهاد نداده است .شاید این موضوع را برای اولین بار است که رسانه‌ای می‌کنم اما می‌خواهم ماوقع آنچه باعث شد من رضایت به رفتن همسرم بدهم را برایتان بگویم .یک روز صبح علیرضا از خواب بیدار شد و گفت: من دیشب خواب رهبری را دیدم که فرمودند چه نشسته‌ای من می‌گویم بیا شما نمی‌آیی. من گفتم: نه آقا باید به خود من بگویند و اگر حکم جهاد را بدهند، خودم هم همراهی‌ات می‌کنم و فرزندم را هم در این مسیر می‌فرستم .من تا آن زمان هرگز خوابی از رهبری ندیده بودم. اما طبق خوابی که از رهبری دیدم حکم جهادم را دریافت کردم. بعد از آن با رفتن علیرضا موافقت کردم و گفتم من راضی‌ام، برق نگاه علیرضا را خوب به یاد دارم. آن نگاه را نه قبل‌تر دیده بودم و نه بعد دیدم، مانند بچه‌ها ذوق می‌کرد. ذوق قشنگی بود. خیلی هم زود کارش جور شد و رفت.
ایشان به صورت داوطلب بسیجی وارد میدان جهاد شد و همراه با بچه‌های فاطمیون مجاهدت کرد.کمی بعد همراه با حاج‌حیدر بود که حاج حیدر شهید شد .علیرضا عاشق شهید حیدر بود و گویی با هم زندگی می‌کردند. با شهادت حاج حیدر روزهای سختی برای علیرضا گذشت. کمی بعد با زینبیون همراه شد و در این مسیر توانست پیشرفت کند.دوستی خیلی نزدیکی هم با پاکستانی‌ها داشت و آنها را خیلی دوست داشت. همیشه می‌گفت زینبیون خیلی مظلوم هستند. وقتی برای مرخصی به قم می‌آمد، از پنج روز مرخصی، دو روزش را به بچه‌های پاکستانی و زینبیون اختصاص می‌داد.
بزرگ‌ترین خصلت علیرضا خلوص و تواضعش بود.ایشان هیچ وقت در مورد مسئولیتش در جبهه حرفی به ما نزد .هر بار از او می‌پرسیدم که تو در جبهه چه می‌کنی؟می‌گفت: کفش واکس می‌زنم ، سنگر درست می‌کنم. وقتی شهید شد متوجه شدیم  که فرمانده تیپ رسول اکرم(ص)‌ از لشکر  زینبیون بود.ایشان خیلی بی‌ریا و خاکی بود. با همه همینطور بود و فرقی نمی‌کرد طرف مقابلش کیست.
سه روز آخر ماه صفر ما روضه داشتیم. داخل ایران که بودیم سفره پهن می‌کردیم. علیرضا با من تماس گرفت و گفت: نگذار سفره زمین بماند. حتماً روضه را برگزار کن. گفتم: شما که نیستید سخت است. گفت: توکل کن به خدا و سفره را بینداز. روز شهادت امام رضا(ع) بود که سفره را پهن کردیم. می‌دانستم علیرضا حاجتی دارد که اصرار به برگزاری مراسم در این شرایط دارد. همزمان با برگزاری مراسم، علیرضا به شهادت رسیده بود. وقتی خبر شهادتش را به من دادند، متوجه این همزمانی شدم و به خود گفتم: امام رضا(ع) از سفره بی‌ریای دمشق حاجت علیرضا را داد. علیرضا در هشتمین اعزامش در سالروز شهادت امام هشتم در روند عملیات آزادسازی بوکمال در تاریخ 28 آبان ماه سال 1396 به شهادت رسید.
: شهید جیلان هیچ ادعائی نداشت و او فقط به فکر اسلام و مردم بود و برای خود هیچ نمی خواست در سوریه هیاتی به نام فاطمیون داشتند و او عاشق حضرت زهرا سلام الله علیها بود و آخر هم از پهلو تیر خورد و صورتش هم زخمی شد و با همان رنگ معشوقش دنیا را ترک کرد!! او روز شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع)به مقام والای شهادت رسید.   صحبت های امیرعلی طوفان بپا کرد امیرعلی جیلان پسر این شهید نورانی نیز در این مجلس به قرائت یک متن پرداخت و حال و هوای مجلس را تغییر داد، او گفت: من امیرعلی جیلان هستم 8 سال دارم اولین دندانم که لق شد بابا در عملیات بود او دندان لق شده مرا ندید و من فرزند شهید شدم ناراحت نیستم، او به آرزوی خود رسید مادرم می گوید یا صاحب الزمان وقتی ظلم تمام می شود که شما تشریف بیاورید. ما سرباز شما هستیم چه کسی می گوید من پدر ندارم پدرم در آسمانهاست و برای من دعا می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر دوستداران شهدا🌹 امروز به پاس همسفره گی چهل روزه با شهدا 🌷 شکرانه به جا می آوریم با: ۱)دادن صدقه برای سلامتی امام زمان علیه السلام ۲) خواندن دو رکعت نماز شکر ۳) اطعام در حد توان یا علی مدد ✋
ما و شهدا.mp3
زمان: حجم: 3.78M
طرح ویژه چله ی پانزدهم #استاد_نیلچی_زاده
29.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام و صلوات خداوند بر شهیدان چهل روز گذشته در 🌟 #چله_کرامت_قرآنی🌟  سر سفره ی شهدایی بودیم که  ✅ خادم القرآن بودند  ✅ با زبان روزه به شهادت رسیدند  ✅ شهدای ماه رمضان و عید فطر بودند ✅ شهدایی که در صدق وصداقتشان آزمون سنگین پس دادند  #زیر_سایه_ولایت_و_شهدا_در_امانیم