علامه امينى شب تاسوعا و عاشورا براى #امام_زمان(عج) #صدقه کنار ميگذاشتند و ميگفتند:👇👇
🏴امشب قلب نازنین حضرت در فشار است🏴
هرچه قدر در توان دارید صدقه دهید برای آرامش قلب او که مظلومتر از امام حسین (ع) هست💔😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️زنجیرزنی تک نفره..
محرم ۹۹ استان مرکزی
میگفت هر جوری شده باید در دسته عزاداری کند..میگفت جور همه را خودم میکشم..
#هر_خانه_یک_پرچم
#هر_کوچه_یک_حسینیه
#ما_ملت_امام_حسینیم
#هر_روز_تبلیغ_محرم
#اینستاگرام_را_پر_کنید
#تبلیغ_عشق_امام_حسین_در_مجازی
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹محرم امسال؛ روضهخوانی محمود کریمی در منزل شهید سلیمانی
▫️ماجرای بازگشت انگشتر حاج قاسم به وطن
#ما_ملت_امام_حسینیم
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
📸 تقدیم پیشگاه تو 🔹️ تصویرسازی نمادین از تقدیم دست علمدار جبهه مقاومت به ساحت مقدس قمر بنیهاشم (ع)
سردار برای رهبرمان دعا کن
برای ما دعا کن💔😭😭
آمده تا که بگیرد نفس طوفان را
آمده تا بخرد آبروی میدان را
مشک بر دوش هوای دل دریا دارد
پسر سوم زهرا چه تماشا دارد
#یاابوفاضل
سلام علیکم💐
سی و نهمین روز از چله 🌟 بیست و چهارم🌟 مهمان سفره شهید🌷عباس آبیاری 🌷 هستیم.
شهیدی که برای رفتنش به سوریه نذر کرد لب به آب نزند.
۸ دی ماه ۷۰ درتهران به دنیاآمد، روحیه اش جهادی بود و ارادت خاصی به شهدا داشت، مخصوصا شهید بابایی، شهیدکشوری و شهید کلهر.
اهل نماز اول وقت و امر به معروف بود، با جذبه، خوشرو و کم حرف بود و در رشته های هاپکیدو و جودو و کونگ فو فعالیت داشت و استادهم بود، چندین بار مقام اول کشوری را بدست آورد. از ۲۱سالگی مشتاق دفاع از حرم و اعزام به سوریه بود، ولی بدلیل اینکه تک پسر بود و پدرش جانباز ۸ سال دفاع مقدس بود اعزامش نمیکردند، بعد از ۳ سال تلاش، در سفرش به کربلا، با توسل و مددگرفتن از امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نذر کرده بود تا زمانی که پایش به حرم حضرت زینب (ع) نرسد آب به لبانش نزند، نذرش هم قبول شد، فردای روزی که از کربلای برگشت پدرش او را همراه خود برای آموزش به پادگان برد، بعد از یک ماه در تاریخ ۱۲دی ماه ۹٤ ساعت ۱۱ ظهر تماس گرفتند که سریع به محل گفته شده برود، سریع غسل شهادت کرد و راه افتاد.
سرانجام در۱۳ دی ماه ۹٤ به سوریه اعزام شد. همیشه آرزو داشت روی شناسنامه اش مهر شهادت بخورد که درتاریخ ۲۱دی ماه ۹۴به آرزویش رسید.
#شهید_عباس_آبیاری
عباس، رشته رزمی را از همان دوران #کودکی دوست داشت و حدود 15 سالگی وارد رشته #رزمی شد. در رشته رزمی هم بسیار موفق بود و به #قهرمانیهای متعدد رسید و مدالهای زیادی کسب کرد. هاپکیدو رشتهای است که نمیتوانند به خارج بروند، از کره استاد میآوردند و او در اینجا در مبارزه #امتحان میگرفت و حکم قهرمانی را میداد. عباس قهرمان و #استاد رشته رزمی #هاپکیدو بود...همسرم عباس را از همان دوران خردسالی با خود به #تفحص_شهدا و پادگان میبرد. از دوران کودکی با تمام #سلاحها آشنا شده بود. بزرگتر هم که شد بهتر و بیشتر آشنا شد و در مسابقات #تیراندازی سپاه شهریار همیشه مقام اول را کسب میکرد. عباس بسیجی بود ولی به سپاه شهریار میرفت.
بالاترین و #بهترین_قهرمانی عباس این بود که شهادتش را آقا حضرت عباس(ع) امضا کرد، چون هر کجا میرفت تا به سوریه برود، این کار نمیشد تا اینکه #اربعین سال 94 به کربلا رفت.
میخواست از کربلا به سوریه اعزام شود چون از کربلا راحتتر اعزام صورت میگرفت که آنجا هم اعزام نشد.
وقتی برای زیارت به حرم صاحب اسمش حضرت عباس رفته و گفته بود: «یا حضرت عباس(ع)، 24 سال به اسم شما زندگی کردم، مامان، بابا و همه فامیل میگویند که یک سر سوزن از غیرت، شهامت، منش و خصوصیات شما را دارم، مامان میگوید که پایت را جای پای حضرت عباس(ع) گذاشتهای، #نذر میکنم تا موقعی که مدافع حرم نشدم و به زیارت خانم زینب(س) نرفتهام، آب خالص نخورم.» آنجا نذر میکند که تا موقع رفتن به سوریه آب خالص نخورد.
من همیشه در خانه به عباس میگفتم «عباس، پایت را جای پای حضرت عباس(ع) گذاشتهای» که میپرسید «از کجا میدانی مامان؟» میگفتم «از همانجایی که خودت میدانی.» عباس خودش متوجه شده بود که آقا نذرش را #قبول کرده است و خیلی سریع کارهای اعزامش انجام شد و به آرزویش رسید.
#شهید_عباس_آبیاری🌷