eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم چهلمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ سرسفره بانوان با کرامت کربلا که نقش آفرین بودند 🏴 حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ، وحضرت رباب سلام الله علیها، وحضرت سکینه سلام الله علیها 🏴 هستیم.
ام‌کلثوم دختر دوم امام علی(ع) نیز در کربلا حضور داشت. بنا بر نقل منابع روایی؛ امام حسین(ع) چندین مرتبه این خواهر خود را صدا زده است: «یَا أُخْتَاه یَا أُمَّ کُلْثُومٍ وَ أَنْتِ یَا زَیْنَبُ»، «یا زینب، یا أمّ کلثوم
 در بعضی از مقاتل آمده است که ام کلثوم در کنار زینب (س) در واقعه عاشورا حضور داشته است. او به همراه اسرا به کوفه و شام رفته و در کوفه و مجلس ابن زیاد خطبه خوانده است. البته بعضی از منابع هم ام کلثوم حاضر در کربلا را کسی غیر از دختر حضرت فاطمه (س) می‌دانند و بر این باورند که او پدرش امام علی (ع) و مادرش کنیز بوده است. خطبه ام کلثوم در کوفه به شرح زیر است:  ام کلثوم دختر امیرالمؤمنین (ع) در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از پشت پرده هودج این خطبه را در آن روز قرائت کرد:  «ای اهل کوفه! بدا به حال شما، چرا حسین را خوار کردید و او را کشتید و اموال او را به غارت بردید و زنان او را اسیر نمودید و آنگاه بر او گریه می‌کنید؟ وای بر شما، هلاکت و بدبختی بر شما باد. آیا می‌دانید چه داهیه و کار بزرگی مرتکب شدید و چه جنایتی به گردن گرفتید و چه خون‌هایی به ناحق ریختید و چه پرده‌نشینانی را از پرده بیرون افکندید و چه خانواده‌ای را از زینت و زیور عریان کردید و چه اموالی را به غارت بردید؟ شما کسی را کشتید که بعد از رسول خدا (ص) هیچ‌کس به مقام او نمی‌رسید. رحم از دل‌های شما برداشته شد. آگاه باشید که حزب خداوند رستگاران‌اند و حزب شیطان زیانکاران». او سپس این اشعار را خواند: «برادرم را کشتید. وای بر مادرانتان باد! به زودی به آتشی گرفتار می‌شوید که شعله‌هایش زبانه می‌کشد. شما خونی را پایمال کردید که خدا و قرآن و پیامبر ریختنش را حرام کردند. شما را به آتش جهنم مژده می‌دهم. هر آینه شما فردای قیامت در ژرفای آتشی خواهید بود که شعله‌هایش برمی‌خیزد. من همواره بر برادرم خواهم گریست. بر بهترین کسی که بعد از پیامبر متولد شد. آری، با اشک چشم فراوان که هرگز انقطاع ندارد می‌گریم. این گریه هرگز پایان‌پذیر و خاموش شدنی نیست.»
حضرت علی اصغر (علیه السّلام) یکی از فرزندان حضرت امام حسین (علیه السّلام) است که تنها شش ماه در این دنیا زندگی نمودند. ایشان در مدینه به دنیا آمد و مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی از قبیله کلاب بوده است. رباب مادر حضرت سکینه (سلام الله علیهما) است و در مقاتل از بیتابی فراوان این همسر حضرت سید الشهداء (علیه السّلام) بعد از واقعه کربلا و علاقه وافر حضرت امام حسین (علیه السّلام) به این بانو و دخترش حضرت سکینه (سلام الله علیهما) سخن رفته است. بنابراین حضرت علی اصغر و حضرت سکینه خواهر و برادر هم از یک مادر بودند.
حضرت رباب دختر امرءالقیس از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است  كه در واقعه طَفّ حاضر بود ونزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت در مورد ایشان وحضرت سکینه فرمودند: لعمرك انني لاحب دارا /تحل بها السكينه و الرباب احبهما و ابذل جل مالي /و ليس لعاتب عندي عتاب به جانت سوگند ، من خانه ای که سکینه ورباب در آن حضور داشته باشند را دوست دارم ، آنها مورد علاقه ی من هستند وبیشترین اموال خویش را برایشان هزینه میکنم و در این کار جای سرزنش هیچ نکوهشگری وجود ندارد
در كتب معتبر تاریخ  نقل است كه حضرت رباب بعد از ورود به مدينه در زير سقف ننشست و از آفتاب به سایه نیامد،  از گرما و سرما دوری نکرد و مدت یک سال بر اباعبدالله علیه السلام گریه میکرد،  اشراف قريش خواهان تزويج او شدند در جواب فرمود: لا يَكُونُ لي حَمْوٌ بَعْدَ رَسوُلِ اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم ؛ من ديگر پدر شوهرى بعد از پيغمبر نخواهم ...و پيوسته روز و شب گريست تا از غصّه و حزن از دنيا  رفت ..   و نقل شده كه اين ابيات را رباب بعد از قتل حضرت سيدالشهداء عليه السّلام در مرثيه آن حضرت میخواند: اِنَّ الَّذى كانَ نُورا يُسْتَضاءُ بهِ بِكربلاءَ قَتيلٌ غَيرُ مَدفُونٍ سِبْطَ النَّبىِّ جَزاكَ اللّهُ صالِحَةً عَنّا وَجَنَّبْتَ خُسْرانَ المَوازينِ قَدْ كُنْتَ لى جَبَلاً صَعْبا اَلوُذُبِهِ وَكُنتَ تَصْحَبُنا بالرَّحْمِ وَالدّينِ مَنْ لِلْيَتامى وَمَنْ لِلسّائِلينَ وَ مَنْ يَعنى وَيَاءوي اِلَيهِ كُلُّ مِسكينٍ وَاللّه لا اَبْتَغى صِهرا بِصِهْركُمُ حتّى اُغَيَّبَ بينَ الرَّمْلِ وَالطّينِ به راستی آن کس که نوری روشنی­ بخش بود [و مردم از پرتو آن نور بهره   می­گرفتند] در کربلا کشته شد و به خاک سپرده نشد. ای سبط پیامبر(ص)، خداوند از سوی ما به تو جزای نیک دهد و از تو خسران را دور گرداند. همانا تو برای من کوهی استوار بودی که به آن پناه می­بردم و تو با ما به مهربانی و دینداری رفتار می­کردی. دیگر چه کسی بعد از تو یتیمان و سائلان را دستگیری می­کند و آنها را بی­نیاز می­کند؟ و کیست که مسکینان را پناه می­دهد؟. به خدا قسم؛ پس از او هرگز همسری بر نخواهم گزید تا آن گاه که میان ریگ و گل پنهان شوم
نقل شده كه حضرت رباب سلام الله علیه در مجلس ابن زياد سر مطهّر را  در بر گرفت و بر آن سر بوسه داد و شروع به گریه کرد و گفت : واحُسَينا فَلا نَسيتُ حُسَيْنا اَقْصَدَتْهُ اَسِنَّةُ الاَدْعِياء غادَروهُ بِكَرْبَلاءَ صَريعا لا سَقَى اللّهُ جانِبَىْ كَرْبلاء واحُسَيناه ! «آه ای حسین علیه السلام! من هیچ­گاه حسین علیه السلام را فراموش نخواهم کرد؛ دشمنان او را هدف نیزه­های خود قرار دادند. آنان او را فریب دادند و  جنازه­اش را در کربلا به خاک افکندند؛ بعد از او خدا آن سرزمین را سیراب نکند.
بس کن رباب نیمه ای از شب گذشته است دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است کم خیره شو به نیزه ، علی را نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان نده با دست های بسته مزن چنگ بر رخت با ناخن شکسته مزن چنگ بر رخت بس کن رباب حرمله بیدار می شود سهمت دوباره خنده انظار می شود ترسم که نیزه دار کمی جابجا شود از روی نیزه راس عزیزت رها شود یک شب ندیده ایم که بی غم نیامده دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده گرچه امید چشم ترت نا امید شد بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد پیراهنی که تازه خریدی نشان مده گهواره نیست دست خودت را تکان مده با خنده خواب رفته تماشا نمی کند مادر نگفته است و زبان وا نمی کند بس کن رباب زخم گلو را نشان مده قنداقه نیست  دست خودت را تکان مده دیگر زیادت این غم سنگین نمی رود آب خوش از گلوی تو پائین نمی رود بس کن ز گریه حال تو بهتر نمی شود این گریه ها برای تو اصغر نمی شود.
یکی از بانوان عاشورایی که نه تنها با تمام وجود صحنه ها و مصیبت های عاشورای سال 61 را درک و لمس کرده بلکه در واپسین های عاشورا و دوران اسارتش همچون عمه اش حضرت زینب (س) و جدّه اش حضرت زهرا (س) تا لحظه های آخر زندگی در مسیر حفظ ارزش های الهی تلاش کرده و تابع دستورات الهی بوده اند، بپردازیم؛ دختر امام حسین و رباب(ع) و خواهر حضرت علی اصغر(ع)؛ سکینه خاتون. تاریخ سن ایشان را در ماجرای عظیم کربلا بین 10-15 سال بیان کرده است.
خلاق نيك و خصال پسنديده اين بانوي نمونه، وي را در نظر پدر كه مربي صالح و كاملي بود، عزيز نمود و چون ستاره‌اي فروزان در آسمان خاندان امام درخشيد و همه را شيفته رفتار شايسته خود كرد. امام حسين (ع)م كه آگاه به ضمير انسان‌ها و معيار سنجش اعمال است، سكينه را با زيباترين لقب، يعني «خيرة النّساء» خواند و با عنايتي خاص مقام و منزلت وي را در مواقف بسيار، بر ديگران آشكار نمود.