eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال مستحب بیست وششمین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف شهید مدافع حرم زینبیون🌷 شهید احمد محمد مشلب🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
شهیداحمد محمد مشلب اسم جهادی:غریب طوس اسم مادر:سلام بدرالدین شهرستان:نبطیه محله ی السرای سکونت میگزید سن او ۲۱سال وتاریخ تولدش:۱۹۹۵/۸/۳۱میلادی تاریخ شهادتش:۲۰۱۶/۲/۲۹ که باتوجه به تاریخ هجری قمری ۱۹ جمادی الاول۱۴۳۷ محل شهادتش:تل حمام روستایی در جنوب حلب درجه علمی اش :فارغ التحصیل هنرستان امجاد است  نفرهفتم درلبنان ورشته اش تکنولوژی اطلاعات (انفورماتیک)است
اَحــمد مُحمّد مَشلَب  معروف به شهید BMW سوار لبنانی متولد ۳۱ آگوست سال ۱۹۹۵  و در محله السرای شهر نبطیه لبنان  دیده به جهان گشود احمد از همان دوران کودکی در این شهر رشد کرد و در راه اهل بیت تلاش و کوشش میکرد او یکی از بهترین دانش آموزان هنرستان امجاد بود و از آنجا فارغ التحصیل شد  و دیپلم (تکنولوژی اطلاعات) گرفت  شهید احمد مشلب  رتبه ۷ در لبنان  دررشته  تحصیلی اش که تکنولوژی اطلاعات(انفورماتیک it) بود شد اما سه روز قبل از اینکه به دانشگاه برود  در سوریه بود و شهید شد احمد ارادت خاصی به ائمه اطهار داشت و دفاع از حریم اهل بیت رو وظیفه میدونست همزمان با اعزام مدافعان حرم از لشکر حزب الله برای دفاع از حریم آل الله به سوریه رفت در آنجا با عشق و علاقه ای که به عمه ی سادات داشت جانانه میجنگید تا اینکه در یکی از درگیری ها  درسوریه از ناحیه دست مجروح شد که منجر به از کار افتادن انگشت کوچک دست راست شد و برای مدوا به بیمارستان  نبطیه لبنان انتقال داده  شد اما عطش احمد برای شهادت بسیار بود و دوباره همراه سایر رزمنده های حزب الله به سوریه رفت سرانجام در ۲۹ فوریه ۲۰۱۶ در منطقه الصوامع ادلب (سوریه) در  درگیری با تکفیری ها و عملیات براثر برخورد بمب هاون 60 و اصابت ترکش های زیاد الخصوص به سر , و پا (قطع تاندون و اعصاب پا) و دیگر اعضای بدن فالفور به درجه رفیع  شهادت نائل گشت. احمد وقتی سوریه بود با دوستانش عهد بسته بودند بعد از جنگ با هم به کربلا و مشهد بروند و به دوستاش میگفت آرزویی جز "شهادت" ندارم یک هفته بعد از این حرفاش شهید شد شهید مشلب بخاطر ارادت و علاقه خاصی که به امام رضا (ع) داشت  لقب جهادی غـریب طــوس را برای خود انتخاب کرد به گفته ی مادر شهید: " احمد ذهب الى ایران مرة واحدة وزوار الامام الرضا ع سنة ۲۰۱۲"  احمد سال 2012 یک بار به ایران آمده و به زیارت امام رضا (ع) مشرف شد   پدر  او مــحمد مشلب یکی از تاجران لبنانی است و مادرش سیده سلام بدر الدین است مادر شهید مشلب بااینکه  احمد پسرش بود او را هم بازی و دوست دوران جوانی اش میدانست و با عشق مادرانه در تربیت احمد تلاش کرد و برای رفتن احمد همانند مادران سایر شهدا عاشقانه فرزندش را راهی کرد احمد هر ساله در روز مادر برایش هدیهمیگرفت اما به گفته مادرش  احمد امسال نه طلا و نه نقره داد بلکه با شهادتش باعث شد در برابر مولایم امام حسین رو سفید شوم در مراسم یادبود شهید احمد مشلب که در ایران برگزار شد مادر شهید گفت: وقتی حضرت زینب در خطر باشد وقتی امام زمان در خطر باشد من چرا فرزندم را نمی فرستادم پسر من باید یکی از زمینه سازان دولت حضرت مهدی (عج) بود  احمد با وجود داشتن ثروت  و مال دنیا احتیاجی به پول نداشت در صورتی که خیلی ها میگویند مدافعان حرم برای پول میروند آیا این شهید BMWسوار هم برای پول رفت کسی که از لحاظ ثروت و مال چیزی کم نداشت آرامگاه این شهید والا مقام در روضة الشهدا شهر نبطیه لبنان است
نحوه شهادت شب آخر ظرف غذای همرزمانش را شست، نماز شب خواند و بعد از یک راهپیمایی طولانی در منطقه صوامع در ادلب، مورد حمله تکفیریان قرار گرفتند. درگیری بسیار شدید بود. احمد از ناحیه سر و پا به شدت مجروح شد و در اثر شدت جراحت به شهادت رسید. از سوریه به آسمان پل زد و دنیا را به اهلش واگذاشت. بخش هایی از وصیت نامه شهید احمد محمد مشلب قطعا شهادت گل رز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود آرزوی مشاهده آن را داریم… ای برادرانم! باید هر کدام از شما عنصر فعالی باشید تا پایان زندگی تان با شهادت خاتمه یابد. دنیا را همه می توانند تصاحب کنند، اما آخرت را فقط با اعمال نیک می توان تصاحب کرد…. من این مسیر را طی کردم که بسیاری فکر می کنند سخت است، اما اگر از دید خدایی به آن بنگریم، چیزی به جز آسانی در آن نمی بینی و من این مسیر را برای رسیدن به خدا و نزدیکی به او طی کردم. این راه امتداد مسیر کربلاست و ادامه دهنده این راه هستم و در این مسیر گام خواهم برداشت. به جوانان توصیه می کنم که نماز خود را اول وقت بخوانید، قرآن بخوانید؛ زیرا که بسیار مهم است. به دختران مسلمان! اینکه مواظب حجاب خود باشید که این مهم ترین چیز است. زینبی برخورد کنید… چرا ما داریم به سراغ بدعت ها می رویم. برخی حجاب دارند ولی بدن نما… عده ای حجاب بر سر دارند ولی همراه با مدل های جدید یا صورت ها را آرایش می کنند… حضرت صاحب الزمان (عج)! خدا به شما صبر دهد، زیرا او منتظر ماست نه اینکه ما منتظر او باشیم. هنگامی می شود گفت منتظریم که خود را اصلاح کنیم.
وصیت شهید   بسم الله الرحمن الرحیم  پروردگارا بگشای سینه ام را و آسان ساز کارم را و بگشای گره زبانم را تا بفهمند سخنم را   راست گفت خدا وند بلند مرتبه   در این قسمت سلامی به تمام شهدا می دهد.   سلام بر اباعبدالله ، مظلوم کربل و رحمت خداوند برکاتش بر او باد .   سلام بر حضرت زیینب(س) ، سلام بر برادرش حضرت اباالفظل العباس (ع) .  سلام بر امام مهدی صاحب الزمان (عج الله) .   با آرزوی تعجیل در فرجش و درود بر نائب برحق صاحب الزمان امام خمنه ای و در ود بر روح امام راحل بنیان گذار جمهوری اسلامی.   ودرود بر مرد مقاومت و استقامت سید حسن نصرالله ودرود ورحمت خدا بر اوباد.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
کتاب «ملاقات در ملکوت» درباره زندگی شهید لبنانی مدافع حرم «احمد محمد مشلب» به چاپ رسیده و آماده عرضه است. «ملاقات در ملکوت»، اولین کتاب از مجموعه «یک بغل گلسرخ» است که درباره یک شهید مدافع حرم غیر ایرانی منتشر می‌شود. «مهدی گودرزی» نویسنده مجموعه کتاب‌های «یک بغل گلسرخ» در معرفی اثر جدیدش نوشته است: «روزهای پایانی سال 94 بود که در فضای مجازی تصویر شهیدی خوش سیما و جذاب توجه همه را جلب کرد. شهیدی که خیلی زود آوازه‌اش در ایران و جهان پیچید. نکته‌ای که در مورد این شهید خیلی مورد توجه قرار گرفته بود، ثروت و ماشین گران قیمت او بود که حتی نام او را تحت تاثیر قرار می‌داد و برخی او را شهید «بی‌ام‌و سوار» می نامیدند. شهید احمد مَشلَب، همان جوان تو دل برو و جذابی بود که با سرعتی روز افزون جای خود را در دل جوانان ایران و سایر کشورهای مسلمان جهان باز کرد.
مادر شهید احمد مشلب: اگر احمدم دوباره زنده شود به او می‌گویم برو و در راه حضرت زینب(س) فداکاری کن