رضا در اوّل خیابان سپه محوطهی بزرگی را که به نام باغ ملّی بود تعمیر و بازسازی نموده، مراسم نظامی را در آن برگزار میکرد. در بالای سر در بزرگ آن، مجسّمهی نیم تنهای از خود نصب نمود که مانند دو مجسّمه از پشت به هم چسبیده بود که هم از بیرون، تمام صورت پیدا بود و هم از درون.
روزی برای مراسمی، مدرّس را دعوت کردند. هنگامی که مدرّس به باغ ملّی رسید، رضاخان و عدّهای دیگر از وی استقبال کردند و رضاخان به شرح و توصیف پرداخت. سپس در چادری نشستند.
رضاخان از مدرّس پرسید: حضرت آقا! در ورودی را ملاحظه فرمودید؟ مدرّس جواب داد: بله، مجسّمهی شما را دیدم. درست مثل صاحبش دورو دارد.
رضا شاه از شرم و ناراحتی به خود میپیچید و تا پایان مجلس، دیگر سخنی نگفت.
آدم انتخاب کنید
یک روز وقتی که مدرّس از مجلس به خانه بازگشت، عدّهای از مردم به منزل مدرّس ریخته با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحهای بود که امروز تصویب شد؟ خلاف مصلحت است.
مدرّس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند که ناهار چه میخورید، جواب چه میدهند؟
همه گفتند: جو.
مدرّس گفت: آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند. این وکلایی که شما انتخاب کردهاید، شعورشان همین است. بروید آدم انتخاب کنید.
دیدار با رضاشاه
موقعی که مدرّس به سمت تولیت مدرسه و مسجد سپهسالار برگزیده شد، تصمیم گرفت ضمن احیای موقوفات مدرسه، از محل درآمد آنها به عمران و آبادانی و تکمیل مدرسه و مسجد سپهسالار بپردازد.
روزی که به کاشیکاریهای مدرسه رسیدگی مینمود، پس از ارزیابی کارها و سرکشی به کارگران، از در آخر مدرسه بیرون رفت. در این هنگام رضاشاه وارد مدرسه شد و نزد کاشیکارها رفت و سراغ مدرّس را گرفت. آنها گفتند: همین حالا اینجا بود و از این در بیرون رفت.
یکی از کارگرها فوراً خود را به مدرس رساند و گفت: آقا! رضاخانه در مدرسه منتظر شماست. مدرّس لحظهای تأمل کرد و گفت: به دیدنش نمیارزد.
راه خود را گرفت و رفت.
حالا به همهی مملکت ما میخندند!
روزی در مجلس بزرگی، وکلا و هیئت دولت رضاخان و همهی رجال نشسته بودند. «داور» از مزایای تشکیلات دادگستری جدید سخن میگفت. او ضمن سخنانش که باعث جذب مجلس شده بود گفت: سابقاً مردم جهان به دادگستری ما میخندیدند.
ناگهان مدرّس با صدای بلند گفت: و حالا به همهی مملکت ما میخندند.
این سخن مدرّس، مجلس به آن عظمت را از خنده درهم ریخت و داور دیگر نتوانست به سخنرانی خود ادامه دهد.
ارزش رضاشاه
روزی مدرّس در میدان توپخانه قصد عزیمت به قصر رضاخان را داشت. جلوی یک درشکه را گرفت و گفت: تا جعفرآباد، قصر رضاخان چند میبری؟
درشکهچی گفت: 3 تومان. مدرّس جواد داد: سه تومان هرگز سردار سپه 3 تومان نمیارزد.
امام امت از آن جایی که مجلس را رأس همۀ امور می داند، شخصیت بزرگی همچون مدرس را نمونه ای برای نمایندگان مجلس در جمهوری اسلامی قلمداد می نماید. مدرسی که علاوه بر همۀ صفات عالی انسانی، درجات علمی و تقوی، قدرت بیان و تیز بینی، نماینده واقعی ملت نیز بود.
شادی ارواح طیبه ی همه ی
عالمان شهید🌷
ویژه
❣شهید آیت الله سید حسن مدرس❣
سه تا صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
🔰به مناسبت ۱۰ آذر ماه سالروز شهادت آیت الله سید حسن مدرس
✅جمله تاریخی عمیقی شهید آیت الله مدرس گفته است که میتواند نوعی روانشناسی عمیق اجتماعی مردم ایران تلقی شود و البته برای شناخت بهتر سیاستمداران نه چندان شفاف معاصر و برخی مدیران امروز و دیروز و البته مدعیان انقلاب بسیار مفید باشد:
سید می گوید:
"مردم ایران میدانند خوبانشان تا کی خوبند و از کی بد می شوند"۰
🔴این جمله سید شهید می تواند محک و شاخص برای ارزیابی رجال سیاسی امروز باشد ؛ اشخاصی که زمانی کارنامه خوبی از خودشان در مورد انقلاب اسلامی به یادگار گذاشتند ولی در اثر رشد انقلاب و یا لغزیدن پایشان در مرحله ای جا ماندند ۰
🔴کاش سیاستمداران روحانی امروز ما !فهم سید مدرس و روشنفکران ما درک مردم را داشتند!
هدایت شده از خبرگزاری رسا
📸 #عکس_نوشت | امام خمینی: #شهید_مدرس ذخيرهاى بود از خداوند متعال كه زودتر از همه به مفاسد خانواده #پهلوى پى برده بود.
🗓 سالروز شهادت آیت الله مدرس
🆔 @rasanews_agency
هدایت شده از ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت
🚩 اختصاصی: روایت آیتالله اراکی از پاسخ منفی نمایندگان ۱۰۰ کشور اسلامی به آمریکا برای تحریم اجلاس وحدت
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب:
🔹 ما پیش از اجلاس میدانستیم که آمریکایی ها به عربستان سعودی برای اخلال در برگزاری گسترده کنفرانس وحدت تکاپو خواهند کرد اما علی رغم تمام تلاشها و تکاپوهای آنها ما شاهد حضور بیش از 350 میهمان خارجی از یکصد کشور جهان بودیم که این شکست بزرگ برای آمریکا و عربستان سعودی محسوب میشود.
🔹بالاخره آنها برخی میهمانان ما از جمله آقای هنیه را محدود کردند اما ایشان برای اولین بار در کنفرانس وحدت به صورت ویدئو کنفرانس شرکت کرد که این پاسخ محکمی به آمریکاست البته من نمیخواهم اسم بیاورم یکی از شخصیتهای مدعو تا نیمه راه و تا ترکیه برای شرکت در اجلاس وحدت آمد اما ایشان با ما تماس گرفت و گفت که در صورت حضور در تهران برای او مشکلات فراوانی بوجود خواهد آمد و ما عذر ایشان را پذیرفتیم.
🔹مفتی اهل سنت سمیع الحق عالم برجسته پاکستانی برای شرکت در اجلاس وحدت اعلام آمادگی کرده بود و ما زمینه حضور ایشان را فراهم کرده بودیم اما تنها چند روز قبل از اجلاس وحدت ایشان در پاکستان ترور شدند
🔹و یا آقای جمال زهی از علمای اهل سنت کشور بعد از پایان اجلاس و ترک تهران ترور شدند که اینها نشان میدهد اجلاس وحدت تا چه اندازه مهم بوده
🔹ما اعلام کردیم که جمهوری اسلامی تکفل شهدای بازگشت را بعهده خواهد گرفت البته هزینههای تحت پوشش قرار گرفتن خانواده این شهدای عزیز توسط مسلمانان جهان اسلام تأمین خواهد شد...
@moghavematt
هدایت شده از ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت
3.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جرج بوش پدر هم در آرزوی دیدن ایران بدون جمهوری اسلامی مُرد و جسدش خوراک مار و مور خواهد شد اما همچنان نظام اسلامی برقرار است
سرنوشت ترامپ هم غیر این نخواهد بود...
@moghavematt
1_7017588.mp3
زمان:
حجم:
1.29M
رهبر من طلایه دار لاله هایی
🎤🎤 #میثم_مطیعی
🌺 پیشنهاد دانلود 👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت
2.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با ورود #فاطميون به دیرالزور، فرار تعداد زیادی از تروریستها و تسلیم شدن باقیمانده آنها
🎞 مستند #سایه_نابودی
🕰 امشب ساعت ۲۱:۲۰ شبکه افق سیما
#انتشار
@moghavematt
﷽
سلام علیکم
سی مین روز از🌷چله نهم🌷
اعمال مستحبی امروزمان را به #نیابت از
شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها
❣️عالم شهید سید عباس موسوی❣️
#هدیه می کنیم
محضر نورانی
☀️ حضرت جوادالائمه علیه السلام☀️
و از حضرتش #تقاضا می نماییم تا با نگاه کریمانه خود؛
✅ما و تمام جوانان ایران اسلامی را #عاقبت_بخیر گردانند و
✅زندگی ما را به سمتی سوق دهند که #زمینه_سازظهورموعودعالم_هستی ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه گردیم
ان شاء الله
از شهرک بنی شیث تا ضاحیه
در سال 1952(1331ش) از پدری موسوی و مادری هاشمی، در «شهرک نبی شیت» از توابع بعلبک لبنان، فرزندی دیده به جهان گشود که نام «عباس» را برای او انتخاب کردند. پدرش از متخصصین معماری برج های مساجد بود.
پس از چند سال خانواده ایشان به «ضاحیه» می روند. قسمت جنوبی بیروت. سید، سال های اول مدرسه اش را در این منطقه می گذراند.
از لبنان تا فلسطین
به تدریج که به دوران نوجوانی گام می نهاد، بر اثر پرورشهای پرمایه والدین، استعداد خارق العاده و علاقه های درونی با فضیلتهای اخلاقی الفت پیدا کرد و با دردهای محرومان و مستمندان آشنا گردید. به همین دلیل، وجود بابرکتش از حرکت و تلاش برای افراد رنج دیده و محاصره شده در ستم و شقاوت لبریز می گردید و احساس دلسوزی و تعهد در قبال مسلمانان همراه با آگاهی دینی و پویایی سیاسی در او آرام آرام شکوفا می شد. از این جهت، وقتی به پانزدهمین بهار زندگی قدم گذاشت، در سال 1386 ه . ق مطابق با 1346 ه.ش و در جنگ ژوئن 1967م ، اعراب از رژیم صهیونیستی شکست سختی خوردند. سید عباس به جای اینکه در گوشه ای بنشیند، زانوی غم در بغل گیرد و در موجی از حزن و نگرانی فرو رود، به صفوف فداییان مجاهد جهت مشارکت در دفاع از فلسطین پیوست و پس از مدتی در حالی که مصدوم گشته بود، به وطن بازگشت. پدرش می گوید: وقتی فرزندمان از ناحیه پا دچار شکستگی گردید، همراه با مادرش به عیادتش رفتیم و از او پرسیدیم: سید عباس! چگونه قادری در چنین سنّی بلاها و شدائد را تحمل کنی؟
جواب داد: این راه سختیها و مقاومت در برابر آنها را از ما می طلبد و آن طریق ایثار و شهادت است!عاشق فلسطین است و از کشتار مردم، ناراحت و غمگین.