8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت مختصر رسول الله صلی الله علیه و آله
هجدهمین روز از چله 🍃🌷سی و پنجم (#شهداء_بصیرت_ظهور_حجاب )🍃🌷
مهمان سفره
شهید 🥀 میرزا محمد سلگی 🥀هستیم.
میرزامحمد سلگی» متولد نخستین روز فروردین سال ۱۳۳۵ در روستای «هادیآباد» بخش فیروزان نهاوند است، در نهاوند بزرگ شد و در سن کم با «پروین سلگی» که وی نیز فرزند و خواهر شهید بود، ازدواج کرد.
وی در سن ۲۲ سالگی از اولین روزهای جنگ تحمیلی در جبههها حضور داشت، سال ۱۳۶۲ فرمانده گردان ۱۵۲ حضرت ابوالفضل (ع) و رئیس ستاد لشکر سپاه انصارالحسین (ع) شده بود که در این گردان تا بعد از عملیات «کربلای ۵» در سال ۱۳۶۵ حضور داشت و به درجه جانبازی نائل آمد.
جانباز شهید «میرزامحمد سلگی» علیرغم جراحتهای فراوانی که از دوران دفاع مقدس بر جسمش باقی مانده بود، همواره در هر محفلی که سخن از شهید و شهادت بود، حضور داشت و جوانان را هم به حضور در این مجالس تشویق میکرد و توجه ویژهای به جوانان داشت.
این سردار رشید دوران دفاع مقدس پس از تحمل دوران رنج و سختی باقی مانده از دفاع مقدس در اثر مشکلات تنفسی یادگار از حمله شیمیایی رژیم بعث عراق، در روز ۱۴ فروردین سال 1399 به جمع یاران شهیدش پیوست.
جانباز شیمیایی و قطع دو پا، سردار جانباز شهید، حاج میرزا محمد سلگی بود که درباره آخرین مکالمه اش با سردار شهید حاج محسن امیدی در کتاب "کمالات فرمانده" آمده است. محسن امیدی فرمانده گردان حضرت علی اکبر(ع) نهاوند بود که پیکرش یازده سال مفقود الجسد بود و در سال 1376 تفحص شد. جالب اینکه شهید سلگی برادری داشته که سال ها مفقودالاثر بوده و همزمان با شهید امیدی تفحص و کشف شده است.
سردار سلگی پس از سال ها مجاهدت فرهنگی در ادامه جهاد دفاعی و نظامی اش در دوران دفاع مقدس، قفس تن را رها کرد و به همرزمان شهیدش پیوست. حالا روح مطهر او در کنار سردار شهید محسن امیدی آرام گرفته است و از دوران سخت فراق برایش می گوید.
سردار سلگی وصیتی کرده و از خانواده اش خواسته بود پیکرش را در کنار مزار شهید محسن امیدی به خاک بسپارند. در شبانگاه 16 فروردین 1399 پیکر مطهر سردار جانباز شهید سلگی در باغ بهشت نهاوند، همانجا که خواسته بود، آرام گرفت.
فرازهایی از وصیت نامه شهید : 👇👇
امام رضا (ع) فرمود: اگر برای مردم امام و رهبری توانا، امانتدار، نگهبان و پاکدست و عادل قرار داده نمیشد، آئین و دین از بین میرفت. پس فقیه دانا، پرهیزکار بهعنوان ولایتفقیه لازم است تا مردم از او پیروی کنند تا در سایه آن به دین و دنیای خود بپردازند.
پس با صدق دل عرض میکنم با نزدیک به ۶۰ و اندی سال عمر و چند دهه فعالیت مستمر در نظام مقدس جمهوری اسلامی، با تجربه به این واقعیت دریافتم که راه نجات دنیا و آخرت ما در گرو پیروی از ولایتفقیه و رهبری معظم انقلاب است؛ پس درگذشته، حال و آینده میطلبد بهعنوان یک امر واجب برای حفظ وحدت در نظام مقدس جمهوری اسلامی به این ریسمان الهی چنگ بزنیم و از آن پیروی کنیم.
پشت سر ولایتفقیه حرکت کنید که به یاری خدا پیروزی نزدیک است
در بخش دیگری از این وصیتنامه آمده است: نه انقلاب اسلامی دست از حق و مبارزه با باطل و ستم برمیدارد و نه دشمنان اسلام دست از توطئه و ظلم و ستم و چپاول برمیدارند و درنهایت یا باید باطل و استکبار از بین برود و تن بهحق دهد یا ما باید مثل ارباب شهیدمان سیدالشهداء حسین (ع) به شهادت برسیم و از روی زمین برداشته شویم.
البته در طول این مدت، وعده الهی با ما بوده و با دستخالی هم با حکومت تا بن دندان مسلح شاه طاغوتی و در هشت سال دفاع مقدس پیروز شدیم و هم در این چند دهه در مبارزه بدون وقفه با استکبار جهانی و همه همراهان و همپیمانان آنها پیروز شدهایم.
وعده خداوند متعال تاکنون تحققیافته است؛ پس این امت شهیدپرور پشت سر ولایتفقیه و رهبر حسینیتبار انقلاب حرکت کنید که انشاءالله پیروزی به لطف خدا و حمایت آقا و مولایمان امام زمان (عج) نزدیک است.