1_39208910.mp3
زمان:
حجم:
4.1M
🎵 مقام معظم رهبری
🕊 نماهنگ حجاب
#باهم_بشنویم👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
3.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رمز_دوستی_صادقانه🌸🍃
چند تا #دوست_صادق داریم؟
چی گمشده؟
سبک زندگی #صادقانه گمشده!
🎙 #حاج_حسین_یکتا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از کانال حامیان (استاد رائفی پور)
899K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ تفاوت دو #هاشمی در نماز رهبر انقلاب...
🔺وقتی رهبری برای رفسنجانی 3 بار "الهی عفوك عفوك عفوك" را میخواند و "اللهم انا لا نعلم منه الا خيرا " نمی گوید...
و برای شاهرودی "الهی عفوك عفوك عفوك" را نمی گویند و " اللهم انا لا نعلم منه الا خيرا" را می خوانند...
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
@OstadRaefipoor1
هدایت شده از پلاک
@Pelak_channelاو خودش را کشت!.mp3
زمان:
حجم:
987.1K
نوآهنگ
او خودش را کُشت!
علت نفوذ شهدا در قلوب مردم و جوانان و چرایی عدم تأثیر برخی کارهای فرهنگی در جامعه به روایت حاج حسین یکتا
@Pelak_channel
شهيد صديقه رودباري
نام پدر: رحيم
وضعیت تاهل : مجرد
تاريخ شهادت:28/5/1359
نحوه شهادت: اصابت گلوله
گلزار و محل شهادت : شهر بانه کردستان
چنین انسانهایی پس از پروازشان به سوی الله واژه ی بلند و زیبای شهید را برازنده قامتشان می بینیم زیرا که زندگی اینان در چنین مسیری سپری شده است.
سزاور است سخن حضرت علی(ع) در اینجا نقل کنیم که به آنان که زندگی را با معرفت خدا و رسول و اهل بیت، سپری می کنند لفظ شهید را اطلاق می کند.
"بندگان خدا،آن اعمال و کرداری که با پیوستن بدانها رستگار می شوید و با رها کردنشان زیان می بینید،به اجرا در آورید،آن چنان که با عملکردتان بر مرگ نیز پیشی گیرید و به راستی شما در گرو اعمالی هستید که آنها را فرستاده اید و آن چه را به جا می اورید،پاداش داده می شوید."
(خطبه 232 نهج البلاغه)
اولین شهیده ی جهادگر استان سمنان؛
صدیقه رودباری دختری از تبار آسمان/دختری که آخرین قطره خونش نثار انقلاب شد
جهادگرشهید صدیقه رودباری
شهید صدیقه رودباری در هجدهم اسفند سال 1340 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.روزهای نوجوانیش در سالهایی سپری شد که سرزمینمان در پیچ وتاب روزهای منتهی به پیروزی انقلاب بود.در ان روزها او خود را به به خیل عظیم وخروشان ملت می رساند ودر تظاهراتها شرکت می کرد وتا صبح نیز به مداوای مجروهان می پرداخت.آنقدر فعال بود که در زمان درس وتحصیل بارها اورا در پشت بام مدرسه ودر حال فعالیتهای انقلابیش می یافتند.روح نا ارامش همواره در پی چیزی ورای خواست ها وآرزوهای یک دختر معمولی بود...
انقلاب که شد در مدرسه شان انجمن اسلامی را راه انداخت وفعالیتهایش را منسجم تر کرد.خانواده ودوستانش صدیقه را آخر هفته ها در کهریزک ویا معلولین ذهنی نارمک پیدا می کردند.صدیقه آنها را شستشو می داد وبهشان رسیدگی می کرد.بسیار پر دل وجرات بود.شجاعت ودلیریش به گونه ای بود که نشان می داد به زودی "مهر شهادت بر روی شناسنامه اش خواهد خورد"...
پس از انقلاب ،هیجان واحساس وصف ناپذیری پیدا کرده بود.احساسی که تا آن زمان مثل خون در رگهایش جاری بود،حالا پر خروش گشته بود واو را اززندگی عادی وروزمره دور می کرد.از تعلقات دنیوی فاصله گرفته بودومدام می گفت که"نباید در خانه بنشینیم وبگوییم که انقلاب کرده ایم .باید که در بین مردم باشیم وپیام انقلاب را به مردم برسانیم..".
5 خرداد سال 59، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیتهای جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد.در بانه هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد.در روستاهایی که پاکسازی می شدند،کلاسهای عقیدتی وقرآن بر گزار می کرد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان ،دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد...
در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانومها بود.علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که "اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم".خواهرش در ان روزها خواب دیده بود که اقایی نورانی وارد جمع می شود و صدیقه را صدا می کند وبا خودش می برد .از حاضرین سوال کرده بودند که این آقا چه کسی بود که گفتمد ایشان امام زمان بودند..تعبیر این خواب را که پرسیدند گفتند این دختر سربازی اش در راه اسلام قبول می شود.