🔴 آيا در قرآن، دليلى براى شركت در راهپيمايى و تظاهرات داريم؟
♦️ خداوند در قرآن میفرمايد: «ولايَطؤون مَوطئاً يَغيظُ الكفّار... الاّ كُتب لهم به عَملٌ صالح»(سوره توبه، آيه 120) هيچ حركت دسته جمعى كه كفّار را عصبانى كند، صورت نمیگيرد مگر اين كه براى آن، پاداش عمل صالح ثبت میشود.
♦️آرى، راهپيمايى هايى كه دشمنان اسلام و مسلمين را عصبانى كند، عمل صالح است. اين راهپيمايى ها (بخصوص كه از طريق وسايل ارتباطى و ماهوارهها منعكس میشود) نوعى حضور در صحنه، عبادت دسته جمعى و امر به معروف و نهى از منكر عملى و عامل تقويت روحيّه مردم و مقابله با دشمن است.
حاج امیر عباسی414916354_-1668185739.mp3
زمان:
حجم:
4.63M
⭕️جان دهیم.....برای جمهوری اسلامی
📌برای قرآن
📌برای رهبرم
📌برای پرچم
📌برای حاج قاسم
📌برای آرمان
📌برای سلمان
📌برای پوریا
📌برای آرتین
📌برای چادرها وعمامه هایی که هتک حرمت شد
🇮🇷✌️ شنبه همه می آییم
#راهپیمایی_۲۲_بهمن
محمدعلی عاشوری برادر این شهید معزز در توصیف حالات و رفتار این شهید اظهار داشت: در زمان طاغوت وقتیکه بیشتر جوانها گمراه و به کارهای ناشایست مشغول بودند ،حسین نوجوانی خود را در کورههای آجرپزی میگذراند و پس از مدتی نیز وقت خود صرف کمک کردن به پدرمان در مغازه لحافدوزی کرد.
با اوج گرفتن انقلاب اسلامی و مبارزات مردم علیه حکومت طاغوت یعنی تقریبا 7 ماه پیش از 12 بهمن سال 56 حسین از کار لحاف دوزی دست کشیده و وارد عرصه مبارزه علیه حکومت شاه شد.
عاشوری در باره اقدامات و مبارزات این شهیدبیان کرد: وقتی از او میپرسیدیم کجا میروی سکوت میکرد و عموما مخفیانه کارهایش را انجام میداد تا اینکه 4 ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی خواهرم عکس امام (ره) را در جیب کتش پیدا کرد و اینگونه ما متوجه برخی از فعالیتهای او شدیم.
برادر شهید عاشوری عنوان کرد: شهید عاشوری همچنان به مبارزات خود ادامه میداد تا اینکه در روز تشییعجنازه مرحوم آیتالله آخوند ملاعلی معصومی همدانی بالباسهای پاره به خانه آمد آن شب حسین نواری از سخنرانی امام (ره) داخل ضبطصوت گذاشت و ما برای نخستین بار صدای امام (ره) شنیدیم.
وی گفت: از فردای آن روز حسین با 20 تن دیگر از اهالی روستا که به تظاهرات میرفتند، همراه شد تا اینکه در 12 بهمنماه 1357 برای پیدا کردن شغل راهی تهران شد که البته بعداً متوجه شدیم او برای شرکت در تظاهرات راهی تهران شده بود نه برای پیدا کردن شغل.
پس از بازگشت حسین به همدان ادامه یافتن مبارزاتش، شب 21 بهمنماه هنگامیکه همه خوابیده بودیم، حسین گوشش به رادیو بود و اخبار را دنبال میکرد. نیمه شب حسین مرا از خواب بیدار کرد و درحالیکه که اشک از چشمانش سرازیر شده بود به من گفت:" همهجا را آتش کشیدهاند و شما خوابیدهاید؟ گارد شاهنشاهی را گرفتند یعنی دیگر آخر راه است....".
صبح آن روز حسین راهی همدان شد تا به همراه آیتالله مدنی و دیگر مبارزان مانع از پیشروی تانکهایی شوند که برای سرکوبی مردم راهی تهران بودند.آن روز حسین به همراه مرم در برابرتانک های زرهی ایستاده و جلوی حرکت آنها را گرفته بودند.
دوستان حسین که آن روز همراه او بودند درباره شهادت او گفتند: حسین به بالای یکی از تانکها رفته و با یکی از مأموران مسلحی که روی تانک مستقر بود درگیر میشود. ان مامور نیز پس از مشاجره، هنگام درگیری به سمت حسین شلیک میکند که همین جراحت نیز سبب به شهادت رسیدن او میشود .
"شهید حسین عاشوری"، مانند بسیاری از جوانان مؤمن انقلابی زمان خود، از همان دوران نوجوانی با چشیدن طعم فقر کمر همت بسته و با کارگری در کورههای آجرپزی و بعد شاگردی در مغازه لحافدوزی تلاش کرد تا باری از دوش خانواده خود بردارد.
جوانی که اگرچه نتوانست به دلیل مشکلات مالی تحصیلات خود را تا بیش از سوم راهنمایی ادامه دهد، اما التزام او به انجام واجبات، تیزهوشی، تواضع، حسن خلق، تقوا، دوری از کسب مال حرام، پرهیز از آزار و اذیت مردم و ادبش سبب شد از او چهرهای درخشان در بین خانواده، دوستان و آشنایان به یادگار بماند.
آیتالله شهید مدنی با جمع بسیاری از مردم، پیکر پاک این شهید را به روستا انتقال داده و پس از تشییع باشکوه به خاک سپردند.
از برکات وجود شهید عاشوری این بود که به سفارش آیتالله مدنی، نام روستا از «یعقوب شاه» به «حسینآباد عاشوری» تغییر نام داده شد.