و هم چنین عمویش می گوید : روز دوازدهم بهمن که امام تشریف آوردند رفتم به ملاقات مهری ، دیدم هوشیار است ولی نمی تواند صحبت کند چشمهایش هم بسته بود به او گفتم :مهری جان امام تشریف آوردند . با اشاره انگشتان ،علامت پیروزی را نشان داد.
همیشه می گفت: امام را تنها نگذارید ، انقلاب همه دنیا را فرا می گیرد . این جرقه ای است که در ایران زده شده است ،کاری کنیم که همه بیایند زیر پرچم انقلاب. به نماز اهمیت می داد . پدروبرادرانش را برای نماز صبح بیدار می کرد و می گفت: نماز صبح را بخوانید تا روزی تان زیاد شده پول حلال کسب کنید.
همیشه آرزو داشت زندگانی اش مانند حضرت زهرا (ع) ساده باشد و می گفت: من راهی جزء راه حضرت زهرا نمی خواهم، می خواهم تحت نظارت و هدایت خدا ، پیامبر و معصومین (ع) باشم . پدر شهید می گوید:به علت بیماری از ناحیه پا فلج بودم پس از 4 ماه ، شبی دخترم را خواب دیدم که می گفت:بابا، بلند شو برای شفا واسطه پذیرفته می شود. پس از بیداری متوجه شدم که می توانم به راحتی حرکت کرده و راه بروم.
رعایت حجاب را از همان ابتدا برخود واجب می دانست. آرزوی دانش آموز آرمانگرای انقلابی خواندن قرآن و فهمیدن آن بود.دخترآسمانی انقلاب از همان سن کم اسلام و انقلاب را درک کرده بود و به دیگران می گفت: " امام را تنها نگذارید و دست از امام نکشید".
کتاب «دختران هم شهید میشوند» از سوی انتشارات بوی شهر بهشت روانه بازار کتاب شد.
زندگی شهید مهری زارععباس آبادی یکی از شهدای انقلاب مشهد اختصاص دارد.
در این کتاب که آمیخته به گویش مشهدی نیز هست؛ زندگی شهید نوجوانی روایت میشود که در 13 سالگی و در جریان راهپیماییهای مشهد، برای نجات جان یکی از هموطنانش که زیر تانک رفته بود اقدام کرده و خودش نیز زیر تانک میرود.
فاطمه عزت آبادی، مادر شهید مهری زارع در خصوص شهادت فرزندش میگوید: بعد از اعلام خبر برگزاری راهپیمایی، ما به صورت دسته جمعی وخانوادگی برای شرکت در راهپیمایی به فلکه ضد رفتیم و پیاده به سمت استانداری حرکت کردیم. مجبور شدم قبل از چهارراه لشکر برای لحظاتی بایستم، مهری دختر 13ساله من و خواهرش اقدس که در آن زمان هشت یا 9 سال داشت، به همراه یکی از همسایهها از چهارراه لشکر گذشتند و در شلوغی تانکها و فرار مردم گم شدند. بچهها را که پیدا نکردم؛ به طرف بیمارستان امام رضا(ع) راه افتادم.
او ادامه می دهد: در بیمارستان امام رضا(ع) دخترکوچکم را پیدا کردیم؛ وقتی در رابطه با سرنوشت خواهرش از او سوال کردیم؛ گفت مهری به زیر تانکها رفته؛ باور نکردیم. با رگبار بستن بیمارستان امام رضا(ع) توسط نیروهای نظامی نتوانستیم شب مهری را پیدا کنیم؛ صبح روز بعد که به بیمارستان مراجعه کردیم مهری را در حالی که سرش را تراشیده بودند، نصف سرش برداشته شده بود و تمام صورتش با باند بسته شده بود، پیدا کردیم.
فاطمه عزتآبادی در ادامه میگوید: سه ماه و ده روز طول کشید تا مهری به شهادت رسید. شهیدهی 13 ساله ای که همچون حسین فهمیده برای آرمانهایش زیر تانک رفت و اما امروز کمتر کسی از او یاد میکند؛ امیدوارم با انتشار این کتاب یاد و نام شهدای مظلومی مثل دختر من زنده نگاه داشته شود تا جوانان این مرز و بوم بدانند وارث چه خون هایی هستند.
🌺 صلوات فاطمی امروزمان را
به #نیابت از
همه شهدای صدر اسلام تاکنون
به ویژه
بانوی شهید
❣مهری زارع❣
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
🌴عادٺ بہروضہ ڪرده دلم روضہخوان ڪجاسٺ 🌴صاحب عزاےفاطمہ آن بےنشان ڪجاسٺ 🌴قربان اشڪ روزوشب چشم خستہ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم
بزرگواران ،الحمدالله توانستیم تا امروز در خدمت شهدا بودیم واز خان پربرکتشان روزی خوردیم
دراین چله ی فاطمی ❣
هرعزیزی که کرامتی ازاین شهدا
نصیبش شده ،خوشحال میشویم به آیدی کانال پیام دهد🙏
﷽
سلام علیکم
سی و هشتمین روز از🌷چله دهم🌷
اعمال مستحبی امروزمان را به #نیابت از
بانویی با ایمانی پولادین
و استقامتی مثالزدنی
وارث خانه ای در جوار حضرت رحمان
👈 و مفتخر به همسری رسول خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در بهشت عدن الهی
و الگویی برای تمام مردان و زنان عالم
❣️ حضرت آسیه سلام الله علیها❣️
#هدیه می کنیم
محضر نورانی
☀️ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها☀️
و از حضرتش #تقاضا می نماییم تا
با نگاه مادرانه خود
ما را دعا کنند .
حضرت آسیه ؛ همسر فرعون
یكى از زنان نمونه
مومن
و صابر
وى ، كـه دختر مزاحم و همسر فرعون است ، در ميان زرق و برق و تجملات زندگى مى كرد، ولى هـرگـز تـسليم هواى نفس نگرديد و با ايمانى محكم به پروردگار، مدافعى حقيقى براى حضرت موسى علیه السلام در بارگاه فرعون بود.
آسيه ، در همان دوران كودكى ، حضرت موسى (علیه السلام ) را از آب گرفت و از وى پرستارى كرد و هرگز اجازه نداد به حضرتش آسيبى برسد. قرآن در این مورد در آیۀ 9 سورۀ قصص میفرماید:
وَ قَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لیّ وَ لَک لَاتَقْتُلُوهُ عَسیَ أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًاوَ هُمْ لَایشْعُرُونَ
و همسر فرعون گفت : این کودک نور چشم من و توست ، او رامکشید چه بسا ما را سود بخشد، یا او را به فرزندی بگیریم و ایشان نمی دانستند.
مأموران فرعون که جهت نگهبانی رود نیل گماشته شده بودند، روزی صندوقی را از روی آب گرفته و نزد فرعون بردند؛ همین که در صندوق را باز کردند، نوزاد پسر را در آن مشاهده کردند.
گروهی از حامیان فرعون که در کاخ فرعون حاضر بودند، فرعون را تحریک نموده و گفتند: ظاهراً این طفل همان پسر بنی اسرائیلی است که تو دنبالش هستی و باید او را به قتل برسانی! فرعون هم تحت تأثیر کلام آنها قرار گرفت و مصمم شد تا موسی را بکشد! ولی آسیه میانجی گری نموده و مانع از این عمل شنیع شد. همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت: نور چشم من و توست! او را نکشید، شاید برای ما مفید باشد، یا او را به عنوان پسر خود برگزینیم! و آنها نمی فهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش میپرورانند)