هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️💥 دو پیش بینی آخرالزمانی مرحوم حجت الاسلام محمد دشتی (مترجم نهج البلاغه)
ایشان این سخنرانی را ۱۳۸۰ ایراد کردند و اندکی بعد به رحمت خدا رفتند.
نکته جالب این است که این سخنرانی و پیش بینی ایشان زمانی بود ( ۱۳۸۰) که صدام همچنان حاکم عراق بود و هنوز آمریکا به عراق حمله نکرده بود!
@rasooll_ir
✍رفیقش مۍگفت''
درخوابمحسنرادیدمکهمۍگفت:
هرآیهقرآنۍکهشمابراۍشهدامۍخوانید
دراینجاثوابیكختمقرآنرابهاومۍدهند📖''
ونورۍهمبرایخوانندهآیات
قرآن
فرستادهمۍشود..
#شـهیدمـحـسنحـججی...🌷🕊
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#چهل_روز_سرسفره_شهداء
#چله_سی_وهشتم
#مراقبتهای_چله_سی_و_هشتم 👇👇👇
✅ 114 مرتبه ذکر صلوات برای تعجیل در امر فرج
✅ دعای توسلی دیگر بعد از دعای توسل (در مفاتیح)
✅ دعای نور حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ دعای سیفی صغیر (قاموس کبیر)
بزرگواران تمام این مراقبت ها 👆👆 از طرف شهید روز هدیه می شود.
سلام برشما خوبان، همراهان همیشگی کانال #الحقنی_بالصالحین
👈 هشتمین روز از 💐 #چله_سی_وهشتم 💐 مهمان سفره پر برکت
شهید🌷🍃 رضا بخشی (فاتح)🍃🌷 هستیم .
📸 جانشین فرمانده فاطمیون: میروم تا چند گلوله به سمت اسرائیل شلیک کنم
شهید رضا بخشی با نام جهادی #فاتح، یکی از فرماندهان زبده و جوان #جبهه_مقاومت بود که بدون شک او را باید #فاتح_ملیحه نامید و انکار نقش بسزای او در فتح عملیات شهرک ملیحه در غوطه دمشق غیر قابل ممکن است.
حدود دو سال از حضور فاطميون در سوریه میگذشت و این رزمندگان دلاور پس از فتح باشکوه شهر #دیرالعدس به #تل_قرین رسیده بودند. تپهای استراتژیک در اشغال تروریستها و مشرف به بلندیهای جولان اشغالی که کاری از جانب ارتش سوریه و حزب الله برای فتح آن بر نمیآمد.
هنگامی که #ابوحامد به همراه #فاتح و دیگر یارانش برای عملیات اعزام میشدند، فاتح به یکی از دوستانش گفته بود: "دو سال جنگیدیم که به اینجا برسیم و در جنگ رو در رو با #رژیم_صهیونیستی قرار بگیریم. میروم تا بلکه بتوانم چند گلوله به سمت اسرائیل شلیک کنم"
ابوحامد و فاتح، سرداران لشکر افغانستانی فاطمیون، در جنگی مستقیم با رژیم غاصب اشغالگر قدس به شهادت رسیدند؛ اما اینک به برکت خون آنان هزاران ابوحامد و فاتح دیگر تحت لوای #فاطميون برای جنگ با اسرائیل لحظه شماری میکنند…
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 گفتگو با خانواده و همرزمان شهید رضا بخشی جانشین فرمانده لشکر فاطمیون
شهیدی که آرزوی مبارزه با اسرائیل را در سر داشت. طلبه متعهدی که بعد از موفقیت در عملیاتهای متعدد ملقب به فاتح شده بود.
شهیدبزرگوار که تحصیلات حوزوی و دانشگاهی را مکمل هم می دانست،در ادامه وارد جامعةالمصطفیالعالمیه شد و در رشته ی علوم قرآن و حدیث و کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی ادامه تحصیل داد به ورزش فوتبال علاقه شدیدی داشت و اهل شنا نیز بود در واقع شناگر قهاری بود. در مباحث حوزوی با همه مباحثه می کرد؛ به قدری که حیرت همگان را بر می انگیخت زیرا او از بقیه همکلاسی های حوزه اش کوچکتر بود
شاید سبب این همه توفیق،اخلاق و رفتار خوش شهید با خانواده و اطرافیانش بود او نسبت به پدر و مادر خود تواضع و خاکساری خاصی داشت و اخلاق و رفتار اسلامی اش در میان دوستان و آشنایان زبانزد بود.
او در طی تحصیل خود در جامعة المصطفی العالمیه به عنوان دانشجوی برتر نخبه در زمینه های پژوهشی دعوت به همکاری می شود. هوش سرشار و استعداد بالای شهید ،همراه با توکل و تلاش ویژه اش، موجب شد تا بورسیه تحصیلی او برای تحصیل در مسکو قطعی شود اما در همین اثنا بود که خبر تهدید حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) را شنید و وظیفه خود را چیز دیگری یافت.
او به خانواده اش میگوید:
که من در میدان نبرد نیستم و به امور دفتری بچه ها رسیدگی میکنم و به همراه آنها به حرم رفته و برایشان مداحی میکنم؛خاطرتان جمع جای من امن و خوب است.
اما خانواده غافل از اینکه فرزندشان فرمانده ای غیور ،توانا، فاتحدلها وخوبیها و سردار است، دلشان آرام می گیرد.
خیلی از رزمنده های ایرانی و عراقی و لبنانی و سوری و دیگر مدافعان حرم او را به نام (فاتح )میشناختند و می دانستند هر جا که فاتح پا بگذارد عملیات حتما با پیروزی همراه است . نبردهای رو در رویش با تکفیری ها و رشادت ها و دلیری های شهید همچنان در عتیبه، ملیحه و درعا و غوطه_شرقی و حلب بر زبان رزمنده های مقاومت جاریست. او این اخلاص و پشتکارش را به خوبی نشان داد،چرا که حتی زمانی که در مرخصی بود از هیچ تلاشی برای رفع مشکلات بچه های فاطمیون دریغ نمی کرد. تمام هم و غمش این بود که مبادا کسی از خانواده شهید یا رزمنده مشکل یا ناراحتی داشته باشد
اما او با درایت و پشتکاری که داشت اعتماد فرمانده_ابوحامد را جلب کرد و او را به عنوان جانشین خود انتخاب کرددرمیدان نبرد از هیچ خطری هراسی به دل نداشت یک بار از ناحیه بازو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شداما خم به ابرو نیاورد چرا که حتی برای مداوا و بهبودی به مرخصی نیامد.
از هیچ یک از کارهایش برای خانواده تعریف نمی کرد تا مبادا مادر نگران شوندحالا در خانه مراعات حال مادر را می کرد اما حتی به دوستان نزدیکش هم چیزی نمی گفت به آنها گفته بود که در آنجا آبدارچی هست...
همیشه اولین کاری که بعد از آمدن از سوریه می کرد این بود که هنوز وسایلش را بر زمین نگذاشته به حرم مطهر رضوی می رفت و با حال و هوایی ویژه زیارت امین الله می خواند.
او خود را برای ادامه دادن تحصیلاتش در مقطع دکتری در رشته دانشگاهی اش حقوق آماده می کرد؛نا گفته نماند که موضوع پایان_نامه ارشدش را تحولات پیرامون سوریه انتخاب کرده بود.
مادرش هیچگاه صورتش را هنگام خداحافظی نمیبوسید؛چون که فکر میکرد اگر صورت مسافر را ببوسد دیر باز می گردد و برگشتنش طولانی میشود.
بار آخری که رفت قول داده بود به مادر که دو هفته ای برگردد؛ واقعا درست گفته اند(مرد است و قولش) و به قولش عمل کرد و درست دو هفته بعد در سن ۲۷ سالگی روز شنبه ۹ اسفند ماه سال ۱۳۹۳ و در حال و هوای ایام فاطمیه در درگیری با تروریست های تکفیری در جریان عملیات آزادسازی تل قرین در حومه درعا دعوت حق را لبیک گفت و در کنار فرمانده ابوحامد جان به جان آفرین تسلیم کرد.
دکتری حقوقش را نگرفت اما دکتری بالاتر از آن را از دستان با کفایت ابوالفضل العباس(ع) و حضرت زینب_کبری(س) گرفت.همچون عباس(ع) دستش را فدا کرد به قول خودش دست و پا که سهل است جان و سرمان به فدای حضرت زینب(س).
وقتی که خبر شهادتش را به خانواده دادند گفتند:بنویسید سردار رضا بخشی (فاتح) خبر شهادتش همانند مهربانیهایش خانواده را غافلگیر کرد.