سید رضا نریمانی886680167(2).mp3
زمان:
حجم:
5.21M
#سیدرضا_نریمانی 🎤
🎼 میترسم این چهل روزُ دووم نیارم 💔
سیصد و شصت و پنج روزه لحظه شمارم...
#شوربسیارزیبا🌹🍂
اما آرزوی شهید حاجی بابا چیزی نبود جز شهادت. این را سرهنگ بهرامیان راوی دفاع مقدس از قول دوست شهید میگوید. او ادامه میدهد: «شهید حاجی بابا وقتی میبیند که دوستانش شهید شدهاند به دوست خودش حسین خدابخش گفته بود دعا کن با گلوله توپ شهید بشویم. زیرا اگر در این دنیا بسوزیم میتوانیم مطمئن شویم که خداوند گناهانمان را بخشیده است.»
مرندی از دیگر همرزمان شهید حاجی بابا میگوید: «شهید انس و الفتی مثال زدنی با قرآن داشت. همیشه زیارت عاشورا میخواند. تنها چیزی که به هیچ کس هدیه نمیداد انگشتری بود که از مادرش به یادگار گرفته بود. و به من میگفت میخواهم به گونهای شهید شوم که حتی تکههای بدنم را نتوانند جمع آوری کنند.»
فرمانده عمليات سپاه غرب كشور
محسن روز 16 بهمن 1337 در يكي از محلات تهران ، در خانوادهاي مذهبي ودوستدار اهل بيت عصمت و طهارت (ع) متولد شد . از همان كودكي ، الفباي تقوا را در خانوادة خدا جويش آموخت . وي در سن 7 سالگي قدم در راه مدرسه و تحصيل گذاشت .
محسن از همان بدو ورود به مدرسه هوش استعداد خود را با كسب نمره هاي عالي نشان مي دهد . او دورة ابتدايي را با موفقيت به پايان مي رساند و وارد دبيرستان مي شود . پيش از شروع تكليف ، با عشق و علاقة تمام ، نسبت به انجام فرائض ديني اهتمام مي ورزد . در اين راه چنان پيش مي رود كه در ميان همسالان به تقوا و تقيد ممتاز مي گردد . او همزمان با تحصيل ، در جلسات مذهبي و محافل قرآن شركت مي جويد . و به عنوان عضو فعال و جدي مسجد ( قدس )) كه امامت آنرا آيت الله امامي كاشاني به عهده داشت ، شناخته مي شود .
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
فرمانده عمليات سپاه غرب كشور محسن روز 16 بهمن 1337 در يكي از محلات تهران ، در خانوادهاي مذهبي ودوست
او در دروة نوجواني اهل مسجد بود ، از شروع نخستين جرقه هاي انقلاب اسلامي ، وارد مسائل سياسي مي شود . وي از وجود پر بركت حضرت آيت الله امامي كاشاني بهره مند شده و با الفباي مبارزه آشنا مي گردد . در توزيع اعلاميه هاي حضرت امام (ره ) نقش فعال ايفا مي كند و در راهپيماييها و تظاهرات ، همراه و همگام با مردم شركت مي جويد . در روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي ، محسن جزو اولين نفرات بود كه در خلع سلاح مراكز نظامي و انتظامي محل خود وارد عمل مي شود و اسلحه را از كلانتريها و دگر جاها به مسجد مي آورد.
حاجي بابا در جنگ تحميلي نيز مردانه وارد مي شود و به خاطر هوش سرشار و استعداد نظامي كه داشت ، در مسير رشد مي افتد و لياقت و كفايت و توانمنديهاي نظامي خود را در عمليات گوناگون به نمايش مي گذارد .
او در لشگر 27 محمد رسول الله (ص) مسئووليتهاي مختلف را تقبل و باشايستگي تمام انجام وظيفه مي كند و از عهدة امور سر بلند بر مي آيد. حاجي بابا در عمليات (( بيت المقدس )) ، حماسه مي آفريند و جوهرة انقلابي خود را نشان مي دهد . در فتح ارتفاعات (( بازي دراز)) كاري مي كند كارستان و اوج ايثار ، فداكاري و شهامت را به نمايش مي گذارد . حاجي بابا دربارة اين عمليات ، طي مصاحبه اي با مجلة پيام انقلاب مي گويد :
براي فتح ارتفاعات بازي دراز ، به اتفاق چند تن ديگر از فرماندهان سپاه ، طرح همه جانبه و گسترده اي تهيه كرديم كه لازمة آن ، فداكاري و ايثار در سخت ترين و كمترين امكانات بود . در اين عمليات موفق شديم از پشت ارتفاعات ((بازي دراز )) عكس و فيلم تهيه كنيم كه به شناساييهاي بعدي كمك كرد . اين عمليات از چند محور شروع شد و دليل موفقيت نيز تا حدودي الحاق تمام محورها با يكديگر بود كه دشمن هيچ فكر نمي كرد بتوانيم از اين ارتفاعات در هم پيچيده بالا برويم . جالب اين است كه اگر به ارتفاعات دقيق نگاه كنيم ، صخره ها طوري است كه حتي كوهنوردها هم نمي توانستند ظرف مدتي كه ما رفتيم ، بالا بروند و اين امر محقق نشد ، مگر به مدد غيبي الهي كه ما را به آن ارتفاعات كشاند . اين امدادهاي غيبي محسوس به ، نيروهاي عمل كننده روحيه مي داد و حالت معنوي عمليات را به حدي بالا مي برد كه در سخت ترين شرايط ، به نيايش و خواندن دعاي توسل مشغول بودند . امداد نيروهاي غيبي و فرماندهي امام زمان (عج ) در عمليات كاملاً محسوس بود .
وصیت نامه شهید
این شهید والامقام در بخشی از وصیت نامهاش مینویسد: «این وصیت نامه بنده سرا پا تقصیر محسن حاجی بابا است. امید است کلیه برادران و خواهران و پدران و مادران مسلمان مواردی که امام امت به عنوان اتمام حجت و شهدا برای امت بازگو میکنند مو به مو به اجرا درآورند. من آگاهانه در این راه قدم گذاشتم و فقط برای پیروزی اسلام و قرآن در جبهه حاضر شدم. از عموم برادران تقاضامندم این بنده عاجز را حلال نمایند و از امام امت میخواهم که برای قبول شهادت من به درگاه خداوند تبارک و تعالی دعا کند. به خدا قسم من شرمنده این همه شهید و مجروح انقلاب و جنگ تحمیلی هستم.»
شهید حاجی بابا در مرحله دوم شناسایی منطقه به همراه شهید شوندی و احمد بیابانی توسط دشمن دیده میشوند و مورد هجوم قرار میگیرند. در نهایت با گلوله توپ 130 خودروی آنها مورد اصابت قرار گرفته و پیکرشان در آتش میسوزد.
پیکر شهید حاجی بابا را به تهران بر میگردانند و در قطعه 26 بهشت زهرا(س) دفن میکنند. اما وقتی حسین خدابخش میخواهد خودروی آتش گرفته را به عقب برگرداند متوجه میشود تکهای از بدن شهید حاجی بابا در خودروی سوخته جامانده است. تکه دیگر بدن شهید را در روستای مشکنار در نزدیکی منطقه بازی دراز، یعنی مشهد شهید دفن میکنند تا شهید حاجی بابا برای همیشه در غرب کشور ماندنی شود. وقتی که از منطقه بازی دراز به سمت پادگان ابوذر حرکت میکنیم به روستای مشکنار میرسیم. روستایی که به یادگار دارد تکه ای از بدن شهید محسن حاجی بابا.