eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢📢📢📢 یکی میگفت↓✨ _بچه ها! نگید #حضرت_زهرا حرم نداره... یِه بَرگِه بِگیرین روش بِنِویسین بِیت الزَهرا(س) بِزنین سَر دَر اُتاق یا خونَتون! بگید #مادر من میخوام ازاین به بعد اینجا #حرمت باشه اونوقت هرکاری میکنید نیت کنید... ظرف هم می شورید به نیت ظرفای حرمش،هیئتش بشورید.. شما هم #حرم بسازید دیگہ ناخودآگاه مراقب رفتارمونیم مبادا تو حرم هر #حرفی ... #گناهی...! #حرم_بسازید_شما_هم #اے‌واے‌مآدرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_سخنرانی ⚫️نقل خاطره ای از آیت الله مرعشی نجفی (ره) 🗣 #شیخ_عباس_صراف
سلام و صلوات خداوند بر ⁦❣️⁩ حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نیابت از ⁦☀️⁩ حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین علیه السلام و ⁦☀️⁩ حضرت امام باقر علیه السلام و ⁦☀️⁩ حضرت امام صادق علیه السلام #سه‌شنبه
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
سی و دومین روز از چله نوزدهم مهمان سفره شهید 🌷 مرتضی کریمی - شالی 🌷 هستیم .
#کلام_شهید از تمامي دوستان و آشنايان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامين مقام معظم رهبري گوش فرا دهند تاگمراه نشوند زيرا ايشان بهترين دوست شناس و دشمن شناس است... از همه ميخواهم اشك و گريه هاي خود را نثار اباعبدالله الحسين (ع) و فرزندان آن بزرگوار و خانم زينب (س) كنند. 🌹 #شهید_مرتضی_کریمی_شالی
#شهیدمرتضی_کریمی تاریخ تولد : 1360/10/25 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1394/10/21 محل شهادت : خانطومان - سوریه محل مزار شهید : جاویدالاثر آقا مرتضی دوست داشتنی بوده؛ اهل گریه و مداحی، اهل خانواده، اهل شوخی و مزاح و سرکار گذاشتن و در نهایت اهل ایثار و رزم و جان فداکردن و شهادت. هداوند با روایت خاطره‌ای از شهید «مرتضی کریمی» در سوریه گفت: مرتضی را در کنار نیروهای اسلامشهر یافتم. او با «امیر سیاوشی» به سوریه رفته بود. در منطقه بودیم که گفتند باید بروید خان‌طومان، گفتم ما تا به حال خان طومان نرفته‌ایم و از وضعیت آن منطقه خبر نداریم.وی افزود: مسلحین ما را به رگبار بستند و در عرض پنج دقیقه همه بچه‌ها به زمین ریختند. درگیری خیلی سنگین شد. شب قبلش یک ساعت همه را جمع کردیم و چیزهایی که باید بگوییم را گفتیم. به شوخی به کریمی گفتم این ریش ها را بزن. گفت: «این ریش‌ها جان می‌دهد که با خون خضاب شود. من خیلی دوست دارم مثل حضرت علی اکبر اربا اربا شوم». گفتیم  هیچ کسی با گلوله اربا اربا نمیشود. پیش از عملیات به ما بازو بند ندادند. در عملیاتنیزمحاصره کامل و مهماتمان هم تمام شد. زینبیون و فاطمیون عقب کشیده بودند و به آنها گفته بودند هرکس که بازوبند نداشت را بزنید. از یک طرف مسلحین و از طرف دیگر خودی‌ها ما را می‌زدندهداوند تصریح کرد مجروحین را گذاشتیم در ماشین که ناگهان صدایی آمد. گفتم: «چیشد؟» گفتند مرتضی پرید. دیدم کنار تویوتا سرش یکجا و تنش یک‌جای دیگر افتاده است. همانطور که گفته بود دوست دارم علی اکبری شهید شوم.
شوخ‌طبع بود. همیشه خدا در حال شوخی و خنده بود😁 یک‌بار با عجله ایستاده بود غذا می‌خورد با این حال هر قاشقی که می‌خورد با بقیه شوخی می‌کرد و سربه سر می‌گذاشت😂. این اخلاقش طوری بود که هیچ‌کس با مرتضی غریبی نمی‌کرد و همان اول با او جور می‌شد. با اینکه چهره جدی و با ابهتی داشت خیلی کم یادم می‌آید عصبانی شده باشد👌و صدایش را بلند کرده باشد. گاهی که بچه‌ها اذیت می‌کردند و من دعوای‌شان می‌کردم ناراحت می‌شد. دوست نداشت دعوای‌شان کنم، بعد هم بچه‌ها را بغل می‌کرد و می‌گفت این «گنجشک‌های بابا» هستند.😍 این خصوصیات از صبرش هم بود. به شدت آدم صبوری بود بخصوص با بچه‌ها و شیطنت‌های‌شان. همیشه هم به من می‌گفت که کاری با بچه‌ها نداشته باشم. مشکلات را مشکل نمی‌دید و خیلی آرام و صبور آنها را حل می‌کرد🌺. مرتضی خیلی هم خوددار بود. برای همین بروز احساساتش کم بود. بیشتر محبت‌هایش را عملی نشان می‌داد❤️. همه تلاشم را می‌کردم یک جمله «دوستت دارم» از دهانش بیرون بکشم. «بیرون کشیدن این جمله از دهان یک مرد با جذبه لذت خاصی داشت🙈. سربه‌سرم می‌گذاشت و در می‌رفت. پاپیچ می‌شدم که باید صاف و صریح بگویی: دوستت دارم❤️. وقتی آخرش می‌گفت برایم لذت خاصی داشت.»✨ نقل از همسر شهید کریمی🌸
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
شوخ‌طبع بود. همیشه خدا در حال شوخی و خنده بود😁 یک‌بار با عجله ایستاده بود غذا می‌خورد با این حال هر
دوست داشت من ادامه تحصیل بدهم😊 که متأسفانه نشد. می‌گفت دوست دارم همسرم محجبه باشد. به اخلاقیات اهمیت می‌داد و اهل رفت و آمد بود. روی بحث نماز و روزه‌ام تأکید داشت👌. دوست نداشت خیلی با غریبه و نامحرم هم‌کلام شوم به برخوردهایی که بعضاً نیازی نبود هم خیلی اهمیت می‌داد و تأکید داشت. البته تأکید اصلیش روی بحث بود.💖 راوی: همسر شهید مرتضی کریمی
خواب ملیکا❤️ ملیکا دختر چهار ساله شهید #جاویدالاثر والا مقام مرتضی کریمی صبح زود وقتی که از خواب بیدار میشه به مامانش میگه دیشب خواب بابامو دیدم☺️. مادر: چه خوابی دیدی دخترکم؟ دیشب خواب دیدم که بابام سوار هواپیما بود✈️ ویه کلاهی هم تو سرش بود برام دست تکون داد👋 وبا لبخندیواش یواش رفت به سمت خورشید. 🕊☀️ ملیکا کوچولو این خوابرو همزمان با لحظه #شهادت_باباش میبینه که بدنش زیر انفجارمستقیم موشک داعش همچون فرزند مولایش امام حسین اربا اربا شد.😭💔