سلام
🔰 فوری.... فوری.....
به اطلاع می رساند تعدادی از جهادگران گروههای جهادی مختلف در کنار سایر نهادها و عموم مردم به مبارزه با ویروس منحوس #کرونا برخاسته اند.
اقدامات جهادگران👇
✅ تهیه و توزیع ماسک و دستکش و محلول و مواد ضدعفونی در بین عموم مردم به خصوص نیازمندان
✅ ضدعفونی و گندزدائی شبانه ی محل های پر خطر از جمله پارکها، سرویس های بهداشتی عمومی، ایستگاه های اتوبوس، دستگاه های atm، درب ورودی بانکها و نانوائی ها، درب مساجد و حسینیه ها، پمپ بنزین ها و درب منازل توسط جهادگران
📣 برای گسترش اینگونه فعالیت ها و افزایش تجهیزات جهت پوشش وسیع تر این اقدام به یاری شما عزیزان نیازمندیم.
🌹عزیزانی که می خواهند در این امورات خیر سهیم باشند کمک های نقدی خود را به👇
شماره حساب
1813_758_6060620_368
شماره كارت
6273811132610079
(بنام قرارگاه جهادي شهيد حميدرضا اسداللهي _نزد بانک انصار) واریز نمایند.
🔰 انشالله به یاری خداوند متعال و عنایت اهل بیت(ع) و شهدا دست به دست هم #کرونا_را_شکست_میدهیم👌
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
💠 شعر مادر شهیدی که « آقا» تصحیح کردند
🔺جمعی از خانواده شهدای مدافع حرم به دیدار مقام معظم رهبری رفتند. در این دیدار مقام معظم رهبری انگشتر و یک جلد کلام الله مجید به خانواده شهید محمد حسین محمدخانی هدیه کردند. مادر شهید نیز در محضر رهبری این شعر را خواندند:
◾️سر که زد چوبه ی محمل، دل ما خورد ترک
◾️غربتش ریخت به زخم دل عشاق نمک
◾️و چنان سوخت که بر سر در آن، این شده حک
◾️سر #زینب(س) به سلامت، سر نوکر به درک
🔹مقام معظم رهبری در جواب این مادر شهید شعر را تصحیح کرده و فرمودند: چرا به درک؟! به فلک
#زینب_جبل_الصبر
متن مداحی محمود کریمی به سمت گودال از خیمه دویدم من
—–
به سمتِ گودال از خیمه دویدم مَن ؛ شِمر جلوتر بود!!!||
دیر رِسیدم مَن…
سرِ تو دَعوا بود ؛ ناله کشیدَم من… سرِ تورو بُردند||
دیر رِسیدَم من…
عزیزِ خواهر ؛ غریبِ مادر… عزیزِ خواهَر ؛ غریبِ مادر…||
به سمتِ گودال از خِیمه دویدم من ، شِمر جلوتر بود!!
دیر رِسیدم مَن||
سرِ تو دَعوا بود ؛ ناله کشیدم مَن… سرِ تورو بُردند!!!
دیر رِسیدم مَن ||
یه گوشه یِ گودال ، مادرو دیدم مَن که رفته بود اَز حال
دیر رِسیدم مَن||
صدا زدی مَن رو… خودم شِنیدم من!! صدایِ رگ هات بود!!
دیر رِسیدم مَن||
به سَمت گودال از خیمه دَویدم من ، شِمر جلوتر بود
دیر رِسیدم مَن…||
سرِ تو دَعوا بود ، ناله کِشیدم من… سرِ تورو بُردند!!
دیر رِسیدم مَن||
عَمامَتو بردند دیر رسیدم مَن ؛ شَمشیرتو بردند !!!!
دیر رِسیدم ، مَن…||
انگُشترش هَم بردند… !!!
اُفتان و خیزان و نفَس بریدم من ، پیراهَنو بردند||
دیر رسیدَم من
با بوسه از رَگ ها به خون تَپیدم من ؛ میونِ خاک و خون||
دیر رسیدَم مَن…!!!
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
♦️من با تجربه میگویم؛ میزان فرصتی که در #بحرانها وجود دارد، در خودِ فرصتها نیست❌ اما شرطش این است که:
⇜نترسید
⇜نترسیم😰
⇜و #نترسانیم
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
▪️یک سال و نیم فراق امامش را تاب نیاورد💔/ من نه از دوری تو صبورم و نه از فراقت بی قرار، کاش منتظر بودن را از زینتِ امیرالمومنین بیاموزیم.😔
بی وفایی شرط عاشقی نیست..👌
▫️ قربان غریبی ات شوم مهدی جان/ ای کاش که صاحب الزمان، زینب داشت...😭
▪️وفات شهادتگونهی #حضرت_زینب را به امام زمان و شما منتظران تسلیت میگوییم
سی و نهمین روز از چله 🌟💫بیستم 💫🌟
سر سفره 🌷شهيد سید حسن موسوی 🌷 هستیم.
#کم_نظیر_درتاریخ ...
امام خامنهای(مدظله العالی): بنده از قدیم به برادران هزاره افغانستان نگاه ستایشگرانهای داشتم.امید من این است که در قیامت از شفاعت #شهدای شما [فاطمیون]بهرهمند شویم🌷
شال سبزی که به کمر برادرم گره خورده بود را از زمین بیرون میکشند و جسد تفحص میشود. به برکت وجود پیکر سید حسن، یازده شهیدی که مدتها در منطقه کویری خانطومان بصورت گمنام دفن شده بودند تفحص میشوند و از گمنامی بیرون میآیند.
شهید «سید حسن موسوی» از شهدای لشکر فاطمیون متولد یکم فروردین 1365 در امامزاده قاسم (ع) روستای چناران، چشمه گیلاس مشهد و در بیستویکم فروردینماه 1395 در شهر خانطومان سوریه به شهادت رسیده است.
خواهر شهید 👇👇
پنج برادر و یک خواهر بودیم که حسن فرزند پنجم خانواده، از میان ما رفت. سال 93 بود که با دیدن جنایتهای دشمنان اسلام طاقت نیاورد و علیرغم مخالفتهای خانواده، برای اولین بار به سوریه اعزام شد. سید حسن تا دوره راهنمایی درس خواند و برای اینکه کمک خرج خانواده باشد به کارهای کارگری و ساختمانی مشغول شد. تا قبل از اعزام به سوریه، هشت سالی بود که گچ کاری ساختمان میکرد.
از سال 1375 در مجمع الذاکرین حضرت رقیه (س) فعالیت میکرد و تا سال 92 جزو خادمین بود. روزها گچ کاری ساختمان میکرد و شبها در مجمع الذاکرین حضرت رقیه (س) مشغول به خدمت بود و دوشنبه شبها در این مکان جلسه برگزار میکرد.
خداوند سید حسن را گلچین کرد
اگر بخواهم از ویژگیهای اخلاقیاش بگویم؛ سید حسن واقعا فرزند خوبی برای خانواده و در همه کارها، کمک حال پدر و مادرم بود. او میان جوانهای فامیل نمونه و مثالزدنی بود. متدین، آرام، خونسرد و صبور؛ انگار بین پنج برادر از نظر اخلاقی نمونه و متفاوت با بقیه بود. اهل نماز شب بوده و با خلوص نیت به خداوند نزدیک میشد. همیشه به خودمان میگوییم خداوند سید حسن را گلچین کرد.
وی ادامه داد: از سال 92 ، سید حسن تصمیم رفتن به سوریه را داشت اما خانوادهام موافقت نمیکردند. برای راضی کردن خانواده خیلی تلاش کرد و بالاخره موفق شد. در نهایت مادرم، پدر را راضی کرد که حسن به سوریه برود پدر میگفت: برای چه میخواهد برود کار و زندگیاش که خوب است؟! مادر میگفت: اجازه بده برود، دلش هر لحظه به سمت سوریه پَر میکشد و با دیدن شهدای مدافع حرم در تلویزیون، اشک بر پهنای صورتش مینشیند. حداقل به خاطر زیارت حضرت زینب (س) بگذار برود، شاید بانو به دلش بیاندازد که دوباره به خانه برگردد.