انا لله و انا الیه راجعون🖤
حاج محمدسلیمانی پدر شهیدان والا مقام قاسم ویعقوب سلیمانی🌷 به فرزندان #شهیدش پیوست
#میانرود
#دزفول
👇👇👇
💠وقتی «حاج قاسم سلیمانی» برای
« #قاسم_سلیمانی» فاتحه خواند
🔰پساز رجعت پیکر پاسدار شهید مدافع حرم «علی سعد» در فروردین ۹۸📆 که در بهمن۹۴ در #خانطومان به شهادت رسیده وجاویدالاثر گردیده بود، سردار #شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 بدون اعلام قبلی به دیدار خانواده ی این شهید در شهر امام شهرستان دزفول میآید🚗
🔰حاج قاسم پس از این دیدار برای ادای احترام به مزار این #شهید معظم و سایر شهدا، در بین خیل عظیمی از مردم شهید پرور👥 شهر امام و میانرود دزفول در #گلزار_شهدای اسحاقابراهیم حاضر می شود.
🔰پس از قرائت فاتحه بر مزارِ شهدای سعد، لابلای مزارهای مطهر گلزار🌷 قدم می زند و اسامی شهدای مدفون در آن #بهشتِ_زمینی را از نظر می گذراند که ناگهان نگاهش👀 روی سنگ مزار یکی از شهدا ثابت می ماند " #شهید_قاسم_سلیمانی"
🔰این تشابه اسمی برای حاج قاسم؛
آنچنان جالب و دلنشین💖 به نظر میآید
که سراغ از شهید و #خانوادهاش میگیرد و سپس لبخندی روی لب هایش شکوفا میشود☺️ و میگوید: «انگار ما هم #شهید_شده ایم و نمی دانستیم!»
🔰و امروز #حاج_قاسم سلیمانی و قاسم و یعقوب سلیمانی همنشین هم در بهشت برزخے🌸 پروردگار هستند ....
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
💠 #کــرامات_شهـــید
💫زیارت بر شانه های پســر
✍مادر شهید شفیعی هنوز کربلا نـرفته .
شبی در خواب علی بهش می گه : روی شانه هایم بنشین تا ببرمت #کربلا .
مادر می نشیند و کربلا از شانه های پسرش پیاده می شود .
علی نخی به دستش می دهد وسر دیگر نخ را به دست خود می گیرد . قبر امام حسیــن (ع) و امام علـی(ع) و بقیه را بهش نشان می دهد . مادر برای زیارت می رود وبر می گردد .
باز بر شانه های دست پرورده شهیدش می نشیند وبه خانه باز می گردد .مادر از خواب می پرد. بوی عطــری فضای خانه را تا مدتها پر کرده بود .وهر کس به دیدار ننه سکینه می آمد از این گلاب خوش بو درخواست می کرد و #ننه_سکینه هم به اجبار می گفت: شیشه گلابی روی فرش شکسته و ریخته که چنین بویی پخش می شود .
آری،راهی که به قیمت خون پاکشون باز شد. پس روا نیست مادر عزیز شهید در حسرت زیارت یار بماند.
#شهید #علی_شفیعی
اللهم عجل الولیک الفرج:
.
.
تنها کسانی شهید می شوند!
که #شهید باشند...
.
باید قتلگاهی رقم زد؛
باید کشت!!
#منیت را
#تکبر را
#دلبستگی را
#غرور را
#غفلت را
#آرزوهای دراز را
#حسد را
#حرص را
#ترس را
#هوس را
#شهوت را
#حب_دنیا را...
.
باید از #خود گذشت!
باید کشت #نفس را...
.
شهادت #درد دارد!
دردش کشتن #لذت هاست...
.
به یاد #قتلگاه کربلا...
به یاد قتلگاه #شلمچه و #طلاییه و #فکه...
الهی،#قتلگاهی...
باید #کشته شویم،تا #شهید شویم!!
🌸سند شهادتم امضا شده🌸
به محسن گفتم: تصمیمت واسه رفتن جدی ؟؟؟
با اطمینان گفت آره .
با اون لبخندهای همیشگی نگاهم کرد و گفت: مطمئن باش من #شهید میشم ☺️🕊
منم گفتم هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست.
دوباره گفت خودم خواب دیدم و میدونم سند #شهادتم #امضاء شده...✨
عشق شهادت سراپای وجودش رو گرفته بود و خودش با اطمینان قلبی از شهادتش آگاه بود.
🍂
🔻سه شهید بی سر
..... در عملیات کربلای 5 ، سه #شهید دادیم که نامشان حسین بود و هیچ کدامشان سر نداشتند.
❣شهید حسین منگلی،
❣شهید حسین فتحی،
❣شهید حسین زارع
هر سه نفر با اقتدا به سرور و سالار شهیدان و آموزگار مکتب وحی سرو جان خود را تقدیم اسلام و آرمان های بلند آن کردند.
از کتاب بچه های حاج قاسم
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
خاطره #حاج_قاسم_سلیمانی و حسین چریک
پدر #شهید از خاطره مشترک حاج قاسم سلیمانی با فرزندش میگوید:
به من خبر دادند که حسین هرشب از سنگر به بیرون میزند, که گفتم مواظب حسین باشید.
یک بار حاج قاسم به حسین میگوید حسین شما امشب پیش من بخواب و اسلحه اش را گرفتند و تحویل دادند که دیگر اسلحه ای نداشته باشد.
حاج قاسم تعریف میکرد وقتی صبح از خواب برای نماز بیدار شدند, دیدند حسین نیست و به بیرون رفتند دیدند حسین با یک تکه چوب 3 اسیر عراقی را گرفته و آمده است که با دیدن این صحنه قاسم سلیمانی به حسین میگوید؛
حسین تو لباس من را بپوش ومن لباس بسیجی تو را که حسین لبخندی میزند و میگوید شما در لباس خودت #فرمانده باش و من هم در لباس خودم همان بسیجی و انجام وظیفه میکنم.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
2.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔ #اندکی.تفکــــر
#حاج_آقا_پناهیان:
[هَر کی آرِزو داشته باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شهیـد میشِه...!❣
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ #شهـدا بَغَلِـت کَردَند...!
ما به چِشم #دیدیم اینارُو
از این #شهـدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتن
از #شهـدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ مزار #شهیـد بِگو:
" #حُسین! به حَق این شهیـد یِه نِگاه بهِ ما بکن...! ]
#شهـدا_گاهی_نِگاهی❀
شهـدا امشب نزد اربابــــ به یاد ما هم باشید♡
🌙 #شبهاے_دلتنگـی
🌺 #حاج_حسین_یکتا
💠رَهبَرَم سَیِّد عَلی💠
🇮🇷 @rahbaram_seyed_ali
🌹امام صادق علیه السلام :
هر کس سوره قدر را در وقت سحر و افطار بخواند ، ثواب کسی را دارد که در راه خدا #شهید شده و در خون خود غلطیده است.🕊✨
📚علامه مجلسی - زاد المعاد
15.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
#شب_قدر
💢 چی میشه که خدا بعضیا رو میخره...
براشون می نویسه؛
فلانی .... #شهید ❤️
🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀
#رمضان
#شبهای_قدر
#شهدا
بسیاری از #شهدا، با زبان روزه #شهید شدند.
برخی از رزمندگان ، سهمیه ناهارشان را می گرفتند، اما آن را به هم رزم هایشان می دادند و خودشان روزه می گرفتند.
اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک #شب_قدر بود.
#شب_قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم #احیا رفتم.
از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند.
تعجب کردم.
شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای #احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند.
از محل برگزاری #احیا بیرون رفتم.
پشت مقر ما #صحرایی بود که #شیارها و تل زیادی داشت.
به سمت #صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک #شیارها رسیدم، دیدم در بین هر #شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و #قرآن را روی #سرش گرفته و زمزمه می کند.
چون صدای مراسم #احیا از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در #تنهایی و #تاریکی حفره ها، با خدای خود #راز و #نیاز می کردند.
بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و #احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد.
بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را گذاشته بودیم جنگل.
نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند، نیروهایشان را در آن جنگل استتار کرده بودند.
آنجا دیگر #تپه نداشت، اما بچه ها خودشان #حفره_هایی کنده بودند و داخل آن می رفتند و در #تنهایی عجیبی با خدا #راز و #نیاز می کردند.
🌹خاطره ای از زبان خواهر شهید سالخورده🌹
🔸هر وقت #محمدتقی به ماموریتی میرفت، همه روز برای سلامتیش دعا میکردم و سوره ی واقعه📖 و آیت الکرسی میخوندم. همه میدونستیم یه روزی محمدتقی #شهید میشه😔
🔹میگفتم خدایا! محمدتقی که شهید🌷 میشه، حقش هم کمتر از #شهادت نیست، اما....💥اما....یه کم بیشتر بالا سر زن و بچش باشه، یه سنی ازش بگذره، مثلاً...مثل #شهید_صیاد_شیرازی بشه🌷
🔸نمیدونم چرا همیشه، وقتی به شهادت محمدتقی فکر میکردم، #ناخودآگاه، شهید صیاد شیرازی به زبونم میومد.
🔹حتی وقتی #محمدتقی جان، شهید شد🕊 روزهای اول، وسط گریه ها و زاری هام😭 همش میگفتم، #خدایا مگه ازت نمی خواستم که محمدتقی به #سن صیاد شیرازی برسه و مثل اون شهید بشه؟!
😔😔
🔸بعد یه مدتی، خواهرم اومد پیشم گفت #آبجی! تو همش برای شهادت محمدتقی اسم کدوم #شهیدو میاوردی⁉️ بلافاصله، بدون هیچ #مکثی گفتم: صیاد شیرازی....
🔹یهو خواهرم #تقویم📆 رو گرفت جلوی صورتم، گفت اینجا رو نگاه کن!!!
یهو خشکم زد.....
چقدرعجیب.....👇
- ۲۱ فروردین شهادت #محمدتقی_جان🌷
- ۲۱ فروردین شهادت #صیاد_شیرازی🌷