﷽
۱)
اعمال امروزمان را از طرف
شهید اول
عالم شهید شمس الدین محمد بن مکی
هدیه می کنیم به محضر آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام
شیخ شمس الدین محمد بن مکی بن احمد عاملی نبطی جزینی (۷۸۶–۷۳۴هق)
👈معروف به شهید اول
👈 مشهور به افقه الفقهاء،
👈امام الاعظم
از فقهای مشهور شیعه در قرن هشتم هجری قمری است.
مهمترین کتاب وی در فقه
📚 لمعه دمشقیه📚
است .
او این کتاب را به در خواست شمس الدین محمد آوی از یاران سلصان علی بن مؤید آخرین حاکم سربداران خراسان برای شیعیان آن خطّه به نگارش درآورد.
او کتاب اللمعه را در مدت کوتاهی که زندانی بود(همان زندانی که منجربه شهادتش شد)تالیف کرده است
و عجیب این است که این کتاب شریف را در دو قرن بعد فقیهی بزرگ شرح کرد که او نیز سرنوشتی مانند مؤلف را پیداکرد،یعنی شهید شد و«شهید ثانی »لقب گرفت .
چرا
در میان صدها شهید از علمای شیعه جناب "شیخ شمس الدین محمد بن مکی" و "شیخ زین الدین" به شهید اول وثانی معروف و مشهور شدند ⁉
مرحوم علامه امینی در کتاب "شهداء الفضیله" زندگانی 130 نفر از علمای شیعه، از قرن چهارم هجری تا عصر خویش را گرد آورده است که چهل نفر آنها قبل از شهید اول و حدود 55 نفر آنها قبل از شهید ثانی به شهادت رسیده اند در عین حال این دو شخصیت به شهید اول و ثانی ملقب شده اند.
👈علت این نامگذاری و شهرت این است که دو بزرگوار از شخصیتهای طراز اول علما بوده اند و تا آن زمان سابقه نداشته که چنین شخصیتهای بزرگ علمی را با آن وضع دلخراش به شهادت برسانند.
شهید اول در سال 786 به فتوای
یک فقیه مالکی مذهب
وتایید یک فقیه شافعی مذهب،
شهید شده است.
شهید اول در نشستهای اهل سنّت و مراکز علمی آنان حضور مییافت.
برخی عالمان دینی به وی اتهام
👈 ارتداد زده و طوماری را علیه وی امضا کردند و در دادگاهی علیرغم انکار و تکذیب از جانب وی، وی را به اعدام محکوم کردند.
شهید اول با وضع دلخراشی در روز پنج شنبه نهم جمادیالاولی سال ۷۸۶ هجری (۱۷ تیر ۷۶۳ شمسی) - در عهد سلطنت برقوق - به فتوای قاضی برهان الدین مالکی و تأیید عباد جماعه شافعی در میدان قلعه دمشق با
⚠ شمشیر کشتهشد.
⚠ جسدش را به دار آویختند
⚠ و تا عصر آن روز سنگباران کردند.
⚠سپس جسد را از دار پایین آورده و آتش زدند
⚠و خاکسترش را به باد دادند.
سلام و صلوات خداوند بر عالمان عامل و مجاهد شیعه
که با تلاش علمی و عملی خود
معارف حقه شیعه را نشر و حفظ نموده
و بدست ما رسانده اند.
شادی روح مطهر و علو درجات شهید اول
صلوات
🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺
زین الدین بن نورالدین علی بن احمد عاملی جُبَعی(۹۱۱-۹۵۵ یا ۹۶۵ق)
معروف به شهید ثانی،
فقیه شیعی قرن دهم قمری.
او از نوادگان علامه حلی است.
خانواده شهید ثانی، همگی از عالمان و دانشمندان شیعه بودند تا آنجا که خاندان وی به 👈سلسلة الذهب👉 شهرت یافتند.
صاحب معالم که از معاریف علماى شیعه است فرزند شهید ثانى است.
همچنین خاندان صدر نظیر سید حسن صدر ، امام موسی صدر، شهید سید محمدباقر صدر و خواهر شهیدش بنت الهدی صدر از نسل شهید ثانیاند.
استاد مطهری در چند سطر، زندگی شهید ثانی را خلاصه کرده و نوشته است:
شیخ زین الدین، معروف به شهید ثانى از اعاظم فقهاى شیعه است. مردى جامع بوده و در علوم مختلف دست داشته است. اهل جبل عامل است. جدّ ششم او «صالح» نامى است که شاگرد علامه حلّى بوده است. ظاهراً اصلًا اهل طوس بوده است؛ از این رو شهید ثانى گاهى «الطوسى الشامى» امضاء مىکرده است. شهید ثانى در سال 911 متولد شده و در 966 شهید شده است.
مسافرت زیاد کرده
و اساتید زیاد دیده است.
به مصر و دمشق و حجاز و بیت المقدس و عراق و استانبول مسافرت کرده و از هر خرمنى خوشه هایى چیده است.
تنها اساتید سنى او را دوازده تن نوشتهاند. و به همین جهت مردى جامع بوده است، علاوه بر فقه و اصول از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم آگاهى داشته است.
فوق العاده زاهد و متقى بوده است. شاگردانش در احوالش نوشتهاند که در ایام تدریس شبها به👈 هیزم کشى براى اعاشه خاندانش مىرفت و صبح به تدریس مىنشست. مدتى در بعلبک به پنج مذهب (جعفرى، حنفى، شافعى، مالکى، حنبلى) تدریس مىکرده است. شهید تألیفات زیادى دارد.
معروفترین اثر فقهی او
📚 الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه 📚میباشد.
این کتاب از متون درسی حوزههای علمیه شیعه است.
او در بعلبك، در سايه شهرت علمي، مرجعيت يافت و دانشمندان فرزانه و فضلاي آن ديـار، از دوردسـت ترين بلاد براي استفاضه علمي به محضر او روي مي آوردند و از بركات علمي و اخـلاقـي او بـهره كافي مي گرفتند.
وي در اين شهر، تدريس جامعي را آغاز كرد، به اين معني كه چـون نـسبت به مذاهب پنج گانه
جعفري،
حنفي،
شافعي،
مالكي
و حنبلي
از لحاظ آگاهي علمي كـامـلا مـحيط و مسلط بود، بر اساس تمام اين مذاهب پنجگانه تدريس مي نمود و در حقيقت
👈 فقه مقارن وعقائد تطبيقي👉 را تدريس مي كرد و چنانكه سلف صالح او، يعني شيخ طوسي (قدس سره) براي نخستين بار كتابي در زمينه فقه تطبيقي و حقوق تطبيقي اسلام تاليف كرده بود، شهيد ثاني براي نخستين بار تدريس فقه تطبيقي را در شهر بعلبك بنياد نهاد توده مردم نيز بر حسب مذهب خود، پاسخ استفتائات خويش را از محضر او دريافت مي كردند.
نحوه ی شهادت:
دو نـفـر از مردم جبع براي مرافعه و محاكمه به شهيد ثاني مراجعه كردند او نيز طبق موازين ديني و ضوابط شرعي، دعوي را فيصله داد. طبيعي است در مرافعات، هر دو طرف منتفع نيستند، نـتـيجه به نفع يكي از طرفين و به ضرر ديگري فيصله يافت.
شخص محكوم از اين داوري به خشم آمد و نزد قاضي صيدا رفت و از او سعايت كرد كه شهيد ثاني👈 رافضي و شيعه👉 است.
قاضي جريان را بـه سـلـطـان سـلـيـم اطـلاع داد. از طرف او براي دستگير كردن شهيد، شخصي مامور شد در پـيگيري اين ماموريت او وارد جبع شد، از مردم شهر سراغ شهيد را مي گرفت، به او گفتند كه در شهر نيست.
شـهـيد ثاني اصولاً به علت محيط ناسالم و جو آلوده مردم زمان، غالباً عزلت اختيار مي كرد و فقط براي اقامه نماز صبح به مسجد مي رفت و اكثر اوقات با حالتي آميخته به بيم و هراس به سر مي برد و خـويـشـتـن را از منافقان پنهان مي كرد و غالبا به تنهايي سرگرم تحقيق و مطالعه و تاليف بود. هـمزمان با ورود مامور كذايي، استاد در انگورستان خود سرگرم تاليف كتاب بوده است اين مامور موفق به دستگيري او نشد، چون به خاطر شهيد گذشت كه به سفر حج برود مقدمات سفر مكه را آماده ساخت و در محملي كه با روپوش بود نشست تا كسي او را نبيند و نشناسد.
قـاضي صيدا به سلطان روم (عثماني) نامه اي نوشت كه در بلاد شام (سوريه) مردي عالم زندگي مي كند كه بدعت گزار و بيرون از مذاهب چهارگانه اهل سنت و دست اندر كار نشر و تبليغ عقائد خـود مي باشد. سلطان سليم شخصي به نام رستم پاشا را كه وزير او بود، براي دستگيري شهيد مامور ساخت و گفت بايد او را زنده دستگير كني تا با دانشمندان استانبول (قسطنطنيه) مباحثه كند و از عقائد او تفتيش شود تا سرانجام از مذهب و آئين او مطلع گردند.
رستم پاشا به جبع آمد و از شـهيد پرس و جو كرد به او گفتند كه به سفر حج رفته است. اين مامور در اثنا راه مكه به شهيد ثاني رسيد و او را دستگير كرد. شهيد ثاني به او گفت: به من مهلت ده تا سفر حج را به انجام رسانم و من فرار نمي كنم و مناسك حج را زير نظر و مراقبت تو انجام مي دهم. پس از انجام مناسك به هر صورتي كه دلخواه توست با من عمل كن.
رسـتم پاشا راضي شد كه شهيد ثاني مراسم حج را برگزار كند و پس از پايان مراسم حج، شهيد را بـه روم (عـثـمـانـي) بـرد آنگاه كه او را وارد كشور عثماني نمود، در راه به شخصي برخوردند آن شخص از مامور سؤال كرد كه اين مرد كيست؟
گفت ازدانشمندان شيعه اماميه است كه بر حسب ماموريت او را نزد سلطان مي برم آن شخص گفت: تو درباره اين مرد در اثنا راه كوتاهي كرده و او را آزار رسـانـده اي، مـمـكـن اسـت در حضور سلطان از تو شكايت كند و دوستان و ياران او نيز به حـمـايـت و دفاع از وي برخيزند و براي تو موجبات ناراحتي و احيانا قتل فراهم كنند. صلاح در اين است كه در همين جا سرش را از بدن جدا كني و سر بريده او را نزد سلطان ببري. اين مرد فرومايه و پـسـت فـطـرت
👈 در كنار دريا استاد بزرگوار را شهيد كرد.
⚠آنگاه سر بريده او را حضور سلطان آورد سلطان بر او برآشفت و سخت او را مورد توبيخ قرارداد و به وي گفت: من تو را مامور ساخته بودم كه او را زنده بياوري، بنابراين به چه مجوزي او را كشتي؟
⚠مـدت سه روز جسد او بر روي زمين ماند و كسي او را دفن نكرد.
⚠سرانجام جسد شريف او را به دريا افـكـندند.
رؤیای شهادت
شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی،
پدر شیخ بهایی ( که از شاگردان شهید ثانی بوده ) میگوید:
روزی بر شهید ثانی وارد شدم و او را متفکر یافتم. او در خویشتن فرو رفته بود. علت این حالت را از او جویا شدم. به من گفت:
برادرم! چنین میپندارم که من دومین شهید باشم،
زیرا در عالم رؤیا سید مرتضی علم الهدی را دیدم که مجلس ضیافتی تشکیل داده و علماء و دانشمندان امامیه و شیعه در آن شرکت داشتند. وقتی من وارد مجلس شدم، سید مرتضی از جا برخاست و به من تهنیت گفت و دستور داد که در کنار شهید اول بنشینم.
مرحوم خوانساري صاحب روضات الجنات، درباره شهيد ثاني چنين مي گويد:
تا كنون در جمع دانـشـمـندان بزرگ و برجسته شيعه كسي را به ياد ندارم كه از لحاظ
شكوه شخصيت،
سعه صدر،
خـوش فـهمي،
حسن سليقه،
داشتن نظم و برنامه تحصيلي،
كثرت اساتيد،
ظرافت طبع،
معنويت سـخـن
و پـختگي و بي نقص بودن آثار علمي به پاي او برسد،
بلكه اين استاد بزرگوار در تخلق به اخلاق الهي و قرب منزلت،چنان مي نماياند كه
👈 تالي تلو معصوم (ع) است و بلافاصله در رده پس از معصومان (ع) قرار دارد.
خداي متعال غريق رحمتش فرمايد و با امامان معصوم علیهم السلام محشور فرمايد كه در تحقق آرمانشان، خويشتن را قرباني ساخت وطعمه ماهيان دريا گرديد.
شادی روح مطهر و علو درجات
شهید ثانی
صلوات
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺