eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇👇👇 ✅ 1- زیارت عاشورای غیر معروفه به نیابت از بقیه الله الاعظم عج ✅ 2- تلاوت سوره والفجر هدیه به اباعبدالله الحسین علیه السلام ✅ 3- هر روز 100 مرتبه سوره توحید هدیه به شهدایی که از شهدای کربلا معرفی می شوند ✅ 4-یکبار در طول این چله خواندن نماز امام حسین علیه السلام 👇 ✅5- تاکید و انس معنوی عمیق بیشتربه حجاب فاطمی ،وتاسی به حضرت زینب سلام الله علیها همان چیزی که خواسته و وصیت همه ی شهدای مابود.
سلام علیکم دهمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ از اصحاب الحسین سر سفره 💫جون بن حوی 💫 هستیم.
از شهدای کهنسال عاشورا بود. غلام ابوذر غفاری و امام حسین(ع). وی غلام سیاهپوست فضل بن عباس بن عبدالمطلب بود که امام علی(ع) او را به 150 دینار خرید و به ابوذر غفاری بخشید تا خدمتگزارش باشد. زمانی که عثمان (خلیفه سوم) ابوذر را به ربذه تبعید کرد، جون نیز همراه او به ربذه رفت. سال 32 هجری قمری، بعد از وفات ابوذر، او به مدینه برگشت و با امام علی(ع) پیوست و برای همیشه در خانه‌ی خاندان آل علی(ع) ماند - نزد امام حسن و بعد امام حسین علیهماالسلام و بعد نیز خادم مخصوص خانه‌ی امام سجاد(ع) شد. و در خانه امام سجاد(ع) زندگی می‌کرد. او همراه امام حسین(ع) و اهل بیتش از مدینه به سوی کربلا روانه شد و در زمره یاران آن‌حضرت قرار گرفت.
حضرت على بن الحسین(ع) می‌فرماید: «من در آن شبى که پدرم فرداى آن کشته شد نشسته بودم و عمه‌ام زینب نیز نزد من بود و از من پرستارى می‌کرد، در آن هنگام پدرم به خیمه خویش رفت و جون‏ غلام أبوذر غفارى نیز نزد او سرگرم اصلاح شمشیر آن‌حضرت بود
روز عاشورا، جون نماز ظهر را با امام خود خواند. آنگاه با وجود سالخوردگی‌اش خدمت امام(ع) رفت و اجازه جنگ خواست. امام(ع) به او فرمود: «یا جون، انت فی اذن منی، فانما تبعتنا طلبا للعایة فلاتبتل بطر یقتنا» (ای جو، تو برای سلامتی و آسایش از رنج دیگران، به ما پیوسته بودی و پیرو ما شدی، پس خود را مبتلا به بلای ما نکن. از سوی ما اجازه داری که به سلامت از اینجا بروی.» جون خود را بر پای امام(ع) انداخت و گفت: «من در ایام راحتی، در سایه‌ی شما در رفاه و آسایش بودم. انصاف نمی‌دانم که امروز که روز سختی است شما را تنها گذارم و بروم. درست است که خون بدنم بدبوست و جایگاه پست دارم و رنگم سیاه است. اما آیا بهشت را از من دریغ می‌کنی؟ برایم دعا کن تا از اهل بهشت بشوم و شرافت یابم و روسفید شوم. به خدا قسم از شما جدا نمی‌شوم تا خون سیاهم با خون‌های شما آمیخته شود.»
باآن‌که جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچه‌ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه‌ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت کرد و به خیمه‌ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آن‌که اطراف او را گرفتند و زخم‌های فراوانی به او وارد کردند.
بعد از اصرار فراوان، امام به او اجازه داد و جون به میدان رهسپار شد و این‌چنین شروع به رجزخوانی نمود: «کیْفَ‏ یَرَى الْفُجَّارُ ضَرْبَ الْأَسْوَدِ بِالْمَشْرَفِیِّ الْقَاطِعِ الْمُهَنَّدِ بِالسَّیْفِ صَلْتاً عَنْ بَنِی مُحَمَّدٍ أَذُبُّ عَنْهُمْ بِاللِّسَانِ وَ الْیَد أَرجو بِذلِک الفَوزِ عِندَ المَوردِ مِن الإلهِ الأحَدِ المُوَحَّدِ إذ لا شَفیعَ عندَه کَأحمَدِ»؛ یعنى، این مردم تبه‌کار! ضربت غلام سیاه را چگونه مى‏بینند؟ که شمشیر بُرنده مشرفى و هندى را بکار مى‏برد. با شمشیرى برنده براى فرزندان محمّد (ص) مى‏جنگم و با زبان و دست از ایشان دفاع می‌نمایم. امیدوارم این عمل در روز ورود به محشر از طرف خداى یگانه باعث رستگارى من شود. زیرا شفیعى نظیر احمد (ص) نزد خدا نیست.
به گفته برخی از مورّخان، او 25 تن از دشمنان را به هلاکت رساند و سپس خود به شهادت رسید. امام حسین(ع) در کنار جنازه او ایستاد و گفت: «خدایا! صورتش را سفید گردان؛ بوی او را پاکیزه و خوشبو گردان؛ او را با محمّد(ص) محشور کن و میان او و خاندان پیامبر آشنایی برقرار ساز». امام باقر(ع) از پدرش امام زین العابدین(ع) نقل می‌کند که؛ پس از گذشت ده روز از شهادت جون، وقتی بدنش را یافتند، بوی مُشک از آن به مشام می‌رسید.
در زیارت ناحیه نیز به این سرباز فداکار سیاه پوست نورانی چنین سلام داده شده است: «اَلسَّلامُ عَلی جُونِ بْنِ حَرِی مَوْلی اَبی‌ذَرِ الْغَفّارِی».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹گرامیباد سالگرد شهادت دومین شهید محراب، آیت الله مدنی ، نماینده امام راحل در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز توسط گروهک تروریستی آمریکایی منافقین ۲۰ شهریور۱۳۶۰ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 چشماتو ببند خیال کن که با زائرایی 😔 چشماتو ببند خیال کن که الان کربلایی ✍ خدایا داغ زیارت کربلا بر دل ما نماند🙏😭