هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_پنجم👇👇👇👇
✅ 1- زیارت عاشورای غیر معروفه به نیابت از بقیه الله الاعظم عج
✅ 2- تلاوت سوره والفجر هدیه به اباعبدالله الحسین علیه السلام
✅ 3- هر روز 100 مرتبه سوره توحید هدیه به شهدایی که از شهدای کربلا معرفی می شوند
✅ 4-یکبار در طول این چله خواندن نماز امام حسین علیه السلام
#مراقبه_عملی👇
✅5- تاکید و انس معنوی عمیق بیشتربه حجاب فاطمی ،وتاسی به حضرت زینب سلام الله علیها
همان چیزی که خواسته و وصیت همه ی شهدای مابود.
سلام علیکم
شانزدهمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ از اصحاب الحسین سر سفره شهیدان
💫 یزید بن ثبیط عبدی بصری، و حجاج بن زید بدر سعدی بصری 💫 هستیم.
ماریه دختر «مُنقِذ عبدی»، خود شیعه بود و برای احیای تشیع سعی بلیغ داشت. منزل او محل انس شیعیان بود. و در آن محل احادیث اهلبیت علیهم السلام بیان میشد. به ابن زیاد خبر رسیده بود که امام حسین علیه السلام روی به عراق نهاده و اهل عراق با امام نامههایی رد و بدل کردهاند. او به استاندار خود دستور داد که دیدبانهایی بگمارد تا راه را ببندند. در این هنگام بود که یزید بن ثبیط همگان را جمع کرده بود تا به سوی امام به حرکت درآیند. ایشان دارای ده فرزند پسر بود که آنها را به رفتن نزد امام دعوت کرد و گفت: کدام یک از شما با من به پیش میافتد؟ دو نفر از فرزندانش به نام «عبدالله» و «عبیدالله» او را پاسخ مثبت دادند.
وی در همان خانه ماریه، دوستان را چنین مورد خطاب قرار داد: من قصد خروج دارم، چه کسانی با من همراه میشوند؟ در پاسخ به او گفتند: ما از یاران ابن زیاد بیم داریم. او در پاسخ گفت: به خداوند سوگند اگر همگان سخت پایمردی کنند، در برابر همت و طلب من خار و بیمقدارند. او از خانه خارج شد، پس از او دو فرزندش و اصحابش، «عامر» و غلامش، و نیز «سیف بن مالک» و «ادهم بن امیه» نیز خارج شدند.
آنها بیابان خشک و بی آب و علف را پیمودند تا که در ابطح مکه به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ملحق شدند و خیمهای در کنار امام برافراشتند. یزید بن ثبیط قدری استراحت کرد. سپس به خیمه امام حسین علیهالسلام رهسپار شد تا حضرت را ملاقات کند. همین زمان بود که به امام خبر رسیده بود که یزید بن ثبیط به منزلگاه امام فرود آمده است. حضرت از این و آن سراغ او را میگرفتند تا به خیمهگاهش فرود آمدند. به امام گفته شد او به سوی محل سکونت شما رفته است. امام در اردوگاه یزید به انتظار نشستند. تا این که یزید بازگردد. از آن طرف كه به یزید بن ثبیط که امام را نیافته بود، خبر داده شده بود که امام به دنبال او آمدهاند. به خیمهگاه برگشت. همین که چشمش به سرور آزادگان عالم افتاد این آیه را تلاوت کرد: «قُل بِفَضلِ الله، وَ بِرَحمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلیَفرَحوُا»؛ بگو به فضل خدا و رحمتش، پس به آن دلشاد باشید.
سپس عرض کرد: سلام بر شما، ای پسر رسول خدا. امام او را جواب دادند و او نزد امام نشست و آن چه بر او اتفاق افتاده بود به امام خبر داد. امام برای او دعای خیر فرمود و خیمهگاه او را به خیام خود ملحق کرد.
یزید بن ثبیط پیوسته از ابطح تا کربلا همراه امام بود تا این که در کربلا در برابر امام و در حال مبارزه به فوز شهادت نائل آمد.
هنگام شهادت او در حمله نخستین بوده است.
عبیدالله بن یزید بن نبیط (ثبیط) عبدى و برادرش عبدالله و پدرش (یزید بن ثبیط) از شهداى کربلا بودند. آنها از بصره به مکه رفته و به کاروان امام حسین علیه السلام پیوستند و همراه آن حضرت به کربلا رفتند. شهادتشان در حمله اول بود. نام این جمع در زیارت ناحیه مقدسه، همراه با سلام بر این سه شهید چنین آمده است: «السلام على عبدالله و عبیدالله، ابنى یزید بن ثبیت القیسى»
حجاج بن زيد بدر سعدي تميمي بصري
حجاج» پسر «بدر» و اهل «بصره» و از «بنيسعد» است. سيد داوودي نقل كرده است: امام حسين عليهالسلام به منذر بن جارود عبدي، يزيد بن مسعود نهشلي، احنف بن قيس و ديگران از رؤساي پنجگانه و اشراف نامه نوشتند، كه هر كدام به گونهاي با آن برخورد كردند. احنف امام را به صبر دعوت و اميدوار كرد، اما پيامآور امام را به ابنزياد تحويل داد كه او را كشتند. اما مسعود قوم خود، بنيتميم، بنيحنظله، بنيسعد و بنيعامر را جمع كرد و خطبهاي بر آنها خواند. سپس نامهاي به امام حسين عليهالسلام نوشته و توسط حجاج بن بدر سعدي آن را به سوي امام ارسال داشت. او نامه «مسعود بن عمرو» را از بصره به خدمت امام آورد و تا آخر راه همراه امام باقي ماند. وقتي حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام نامه را دريافت كردند، پس از مطالعه فرمود: «ما لك! آمنك الله من الخوف، و اعزك و ارواك يوم العطش الاكبر ؛ تو را چه ميشود! خداوند تو را از ترس ايمن دارد و عزتت عنايت كند و روز تشنگي بزرگ سيرابت كند».
حجاج در حمله نخستين پيش از ظهر به شهادت رسيده است
. در زيارت «ناحيه مقدسه» مورد سلام و درود امام عليهالسلام قرار گرفته است: «السلام علي حجاج بن بدر السعدي؛ سلام بر حجاج پسر بدر سعدي».