eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از شهادت شوذب وارد میدان رزم شد و در برابر امام ایستاد. به آن حضرت سلام کرد و این گونه گفت: ای اباعبدالله! آگاه باش، به خدا سوگند، بر روی زمین خواه نزدیک یا دور، کسی نزد من عزیزتر از شما نیست، و کسی را چون شما دوست ندارم. اگر قدرت داشته باشم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم، چنین خواهم کرد. سلام بر شما ای اباعبدالله! شهادت می‎دهم که بر هدایت شما و هدایت پدرتان استوار هستم.
علامه مجلسی اضافه می کند: عابس فریاد می کشید: «الا رجل،الا رجل; آیا هماوردی نیست، آیا مردی نیست که به جنگ من بیاید؟» لشکر ابن سعد همچنان از نزدیک شدن به او خودداری می کرد، این کار برابن سعد ناگوار آمد. بدین جهت، فریاد کشید: او را سنگباران کنید. سپاه به دستور او از هرسو عابس را سنگ باران کردند. عابس وقتی هجوم ناجوانمردانه دشمن را دید، زره از تن به در کرد و پشت بند را گشود و به دور انداخت و کلاه خود را هم از سر بیفکند تا بلکه جرات کنند به نبرد او بیایند ربیع گوید: چون چنین دیدم، به عابس گفتم: آیا پرهیز نمی کنی و وحشتی نداری که در گرماگرم جنگ سربرهنه ای؟! عابس در پاسخ گفت: آنچه از سوی دوست به دوست برسد، آسان است. ربیع می گوید: به خدا قسم می دیدم که عابس به هر طرف که حمله می کرد، زیاده از دویست تن از پیش او می گریختند و بر روی یکدیگر می ریختند. به تعبیر مرحوم ملاحبیب الله شریف(به نقل از برخی راویان): «فوالله لقد رایت الناس یجفلون من بین یدیه کما یجفل الغنم من الذئب وهو یفرس فیهم مثل الاسد و هو یضربهم یمینا و شمالا فقتل منهم تسعمائه فارس.» به خدا قسم، دیدم لشکر را در پیش انداخته و ایشان چنان فرارمی کردند مانند گوسفندانی که از گرگ فرار می کنند و او مانند شیرژیان میزند و می کشد و از چپ و راست می اندازد. او همچنان می غریدو می رزمید تا آن که لشکر ازهرسو او را به محاصره خود در آورده و از کثرت جراحت سنگ و زخم شمشیر و سنان وی را از پای درآوردندو به شهادت رساندند. او با نبرد قهرمانانه‎اش بیش از دویست نفر از آن ذلیلان را به خاک انداخت. سرانجام، طاقتی برای او نمانده بود که به محاصره دشمن درآمد. پس او را به شهادت رسانیدند و سر مبارکش را از بدن جدا ساختند. پس از شهادتش دیدم که بزرگ هر گروه می‎گفت: من او را کشته‎ام و دیگری می‎گفت: من او را به قتل رسانیده‎ام. هر یک از آن سپاه سنگدل برای فخر و شرف خویش تلاش می‎کرد تا کشتن او را به خود منسوب کند و سر بریده‎اش را به خود اختصاص دهد. ابن سعد به این نزاع پایان داد و گفت: او را یک نفر نکشته است. سپس دستور داد سر او به سوی کاروان کوچک کربلا پرتاب کنند.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
ماجرای عابس ابن ابی شبیب و شجاعت و وفاداری و دلدادگی عجیبش به خاندان رسول الله او از همان آغاز ولا
عابس در زیارت رجبیه و ناحیه مقدسه این گونه مورد خطاب امام قرار گرفته است: السلام علی شوذب مولی شاکر؛ سلام بر عابس پسر شاکری.
شوذب، مولی شاکر، از اصحاب امام حسین (ع) و شهدای روز عاشورا، و از بزرگان شیعه در کوفه، پدرش عبدالله همدانی شاکری از بنی همدان بود. شوذب، جزو حفاظ حدیث بود، از امیرالمؤمنین امام علی (ع) حدیث شنیده و نقل می کرد. مجلسی در کوفه داشت که شیعیان به آنجا می آمدند تا از او حدیث بشنوند. او ایرانی تبار و بسیار جنگجو و شجاع و از چهره های شاخص مردم کوفه بود. در زمانی که مسلم بن عقیل وارد کوفه شد تا از مردم برای حسین بن علی (ع) بیعت بگیرد، شوذب با او بیعت کرد. سپس مسلم طی نامه ای برای حسین (ع) گزارشی از مردم کوفه داد و آن نامه را توسط «عابس بن ابی شبیب شاکری» یکی دیگر از یاران امام حسین به مکه فرستاد. شوذب در این سفر، همراه عابس به مکه رفت و در آنجا به امام خود، ملحق شد. از مکه نیز همراه امام بود تا به کربلا رسید.
روز عاشورا را به هنگام جنگ، او از پیشتازان جنگ بود، وقتی که عابس به او گفت: چه در دل داری و چه میخواهی بکنی؟ شوذب گفت: چه کنم؟ دفاع از فرزند رسول خدا. می جنگم تا کشته شوم. عابس به او گفت: من هم همین فکر را در مورد تو می کردم. پس بلند شو و نزد حضرت برو، تا او تو را در شمار یاران خود ببیند. زیرا که امروز روز عمل است و فردا، روز حساب و پاداش، برخیز و برو تا من پاداش مصیبت تو را از خدای خود، برای خودم بخواهم. شوذب به حضور امام خود رفت و از آن بزرگوار اجازه میدان گرفت، آنگاه شجاعانه جنگ کرد تا به شهادت رسید. پیکر مطهرش، به وسیله حضرت حسین (ع)، از میدان به خیمه شهدا، منتقل و بعد به وسیله قبیله بنی اسد، در مقبره دسته جمعی زیرپای اباعبدالله الحسین، مدفون است. نام او در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••• | 🌱 | مـادرم شیرت را بـر من حلال کـن آنان کـه تندباد روزگـار بر ایمانشـان اثری ندارد .. آنـان کـه وسوسه شیطان هیـچ اثری بـر قلوبشان ندارد ... آنـان که طـی الارض از زمین منیت و برهـوت خودخواهـی نفس کـرده‌اند ... و مراتب قرب‌ الـی الله را در چشم بهـم زدنی سیـر ملکوتی نمودند ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📃 بخشی از وصیتنامه شهید همت: مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه حاضر بودم بميرم؟ ♦️کلام او الهام‌بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. 🔺اگر افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد. 🌹دیدار مادر و فرزند پس از ۳۷ سال🌹 ♦️حاجیه خانم نصرت همت مادر مومنه و صبور سردار شهید به دلیل کهولت سن شامگاه یکشنبه در سن ۹۱ سالگی دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست. ◾️مراسم تشییع مرحومه حاجیه خانم همت سه‌شنبه از ساعت ۹ صبح از غسالخانه شاهرضا به سمت گلزار شهدا تشییع می‌شود و در کنار فرزند شهیدش آرام می‌گیرد.
📸 تصویر ویژه از یک عراقی (از اهالی شهر ناصریه جنوب عراق) در حرم امام حسین علیه السلام 🔸(به نیابت از ملت ایران، امام حسین واباالفضل علیهما السلام را زیارت خواهم کرد) معرفت برادران عراقی در این روزهای کرونایی