با شروع جنگ تحمیلی بارها به جبهههای نبرد حق علیه باطل شتافت و رشادتهای زیادی در میان همرزمانش از خود به یادگار نهاد. چهل روز قبل از شهادتش در تهران، در بیت مقام معظم رهبری توسط معظم له، صیغه عقد ازدواجش با یکی از دانشجویان همفکر و هم مرامش جاری گردید.
سپس برای آخرین بار جهت وداع با اقوام و خویشان به شهرستان ایرانشهر مراجعت نمود و پس از آن جهت شرکت در عملیات والفجر عازم میدان نبرد گردید و به عنوان فرمانده پدافند دشت فکه منصوب شد.
سرانجام این مجاهد خستگی ناپذیر فی سبیل الله در ظهر روز 20 بهمن 1361 پس از عمری مجاهدت و تلاش و خدمت به اسلام پس از ادای وضو جهت اقامه نماز ظهر و عصر، سینههای پاکشان مورد آماج سربهای داغ دشمن بعثی صهیونیستی قرار گرفت و به آروزی دیرینهاش که شهادت در راه خدا بود دست یافت.
پیام امام خامنه ای به مناسبت شهادت دانشجوی شهید احمد آتش دست:
در ایرانشهر در میان آن همه نوجوان و کودک فقط یک نفر دل و روحیه مبارزه را داشت و آن احمد آتش دست بود. امید من به این یک نفر بود. او تنها نماینده نسل خود بود که در ایرانشهر روحیه مبارزه داشت. بعدها هرگز رابطهاش با من قطع نشد، خبر دانشجو شدنش را شنیدم. از اینکه حزب اللهی مانده بود خدا را شکر کردم. دلم میسوخت که این تنها محصول یک شهر را از دست رفته ببینم.
و خدا را شکر که هرگز از دست نرفت. چند ماه پیش عقدش را خواندم و امروز خبر عروجش رامیشنوم.ای خدای شهیدان بر دل پدر او و مادر او و پدر و مادر همه شهیدان رحمت آور. این عزیران را با شهدای بزرگ اسلام مشحور فرما خاک پای همه شهیدان و آرزومند مقام آنها
سیدعلی خامنه ای
فرازهایی از وصیت نامه شهید:
ـ نامم شهید، فرزند اسلام، شماره شناسنامه ام به عدد مظلومان و شهدای تاریخ، سلاحم ایمان، راهم کربلای الی الله، شرفم خون.
ـ پشتیبان انقلاب باشید، اتحاد خود را حفظ کنید، پاسدار راه حق باشید. با منافقین و فرصت طلبان مبارزه کنید، تقوا را فراموش نکنید، مخلصانه پیرو ولایت فقیه باشید.
ـ سلام مرا به امام و آقای خامنه ای برسانید و به ایشان عرض کنید احمد خلاف انتظار شما گام بر نداشت و از راهنمایی های شما ممنون بود .
پیروی شهید احمد آتشدست از امام (ع) در اموال بیتالمال
احمد به پيروی از امیرالمؤمنین (ع) در اموال بیتالمال خيلی حساس بود.
آن زمان که سوخت وسايل خانگی نفت بود، پسر عمويم در كميته مسئول تقسیم سوخت شد. يك روز پدرم نزد او رفت و مقدارِ بيشتری از سهم خودش درخواست کرد. ولی احمد بدون هيچ اضافه سوختی، همان مقدار سهمیه را به پدرم داد! پدرم ناراحت میشود و بن سوخت را به او میدهد و برمیگردد خانه!. اين حساسيت احمد را نشان میداد كه حتی در مقابل اقوامش از اعتقاد خودش كوتاه نمیآمد.
از جوانان و نوجوانان ایرانشهری، اولین نفری که با آقای خامنه ای ارتباط گرفت و مرید ایشان شد، نوجوانی بود دبیرستانی، به نام احمد آتش دست. نوجوانی خونگرم و فعال و نترس و پرجنب و جوش که بعد از آشنایی با سید علیآقای خامنهای، به یک انقلابی فعال و تمام عیار بدل شد.
آتش دست که از همان اولین برخورد، مجذوب آقای خامنهای شده بود، دائما در معیّت سید علی آقا بود و روزی نبود که به خانهی او سر نزند. اوایل به بهانهی پر کردن نفت فانوس و این چیزها خدمت آقای خامنهای میرسید، اما بعد از مدت کوتاهی، برای درس گرفتن و یادگیری معارف به دیدن ایشان میرفت.
آقای خامنهای هم که دید احمد آتش دست پسر با استعدادیست، حساب ویژهای روی او باز کرد. بدین ترتیب، آتش دست جایگاه مخصوصی نزد سیدعلی آقا پیدا کرد و تحت تربیت ایشان، در مسیر رشد و تعالی و کمال قرار گرفت و شکوفا شد.
یک بار آقای خامنهای کتاب صلح امام حسن را به احمد هدیه داد ـ کتابی که نوشتهی شیخ راضی آل یاسین و ترجمهی خود ایشان بود ـ و در صفحهی اول کتاب نوشت: تقدیم به نور چشم عزیزم، احمد آتش دست.
این کتاب برای آتش دست حکم گنجی بیحساب را پیدا کرد. کتاب را از خودش جدا نمیکرد و هر وقت میخواست تقدیمیهی کتاب را برای کسی توضیح بدهد، بغض راه گلویش را میگرفت و چشمانش به اشک مینشست؛ میگفت: ببین آقای خامنهای من را چطور صدا زدهاند...
احمد آتش دست تابستان سال 57 در رشتهی پزشکی دانشگاه اصفهان قبول شد. تا آن زمان ـ جز چند مورد انگشت شمار ـ سابقه نداشت کسی از ایرانشهر، در دانشگاه قبول بشود، آن هم در رشتهی پزشکی.
احمد وقتی خبر قبولیاش را به آقای خامنهای داد، آقای خامنهای بسیار خوشحال شد و مبلغ قابل توجهی را به عنوان جایزه و کمک هزینهی تحصیل به آتش دست هدیه داد.
کتاب «آن یک نفر» روایت زندگی این شهید بزرگوار است که توسط خانم «مرضیه نظرلو» در 280 صفحه نوشته شده است. نویسنده کتاب در گفتگو با خبرگزاری دفاع مقدس درباره ارتباط و دوستی این شهید نخبه با اهل سنت منطقه ایرانشهر میگوید: نکته قابل تامل در زندگی شهید، دوست اهل سنت اوست. قبل از انقلاب رابطه بین اهل تسنن و تشیع در زاهدان و ایرانشهر نزدیکتر بوده. شهید، دوست اهل تسننی به نام «برهان زهی» داشت که باهم درس خواندند و دانشگاه قبول شدند. این دو جزء نخبه های مدرسه بودند که امروز این آقا جراح است و در انگلیس زندگی می کند. این نکته بسیار مهم است، چون مقام معظم رهبری زمانی که در ایرانشهر بودند دهه وحدت را پایه گذاری کردند. قصه جالبی این دوستها با یکدیگر دارند. مدتی پیش بود که دوستش به ایرانشهر رفته بود به دنبال احمد، عکس او را پیدا کرده و با شهید درد و دل کرد که نشان می دهد همچنان این شخص از نظر روحی با احمد ارتباط دارد.
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ
اعمال شب و روز اول ماه رجب
گُزیده ای از #اعمال_ماه_رجب ☝️
کم کم ... و باهم ...
برای ماه تطهیر آماده میشویم🌜!
www.MojtabaTehrani.irداستان یکی از اولیاء خدا؛افزایش محبت به خدادر رجب.mp3
زمان:
حجم:
5.75M
🍃داســـــتان یکـــــےاز اولـــــیاء خـــــدا؛افزایـــــش محـــــبتـــــ بـــــہ خـــــدادر رجبـــــ
حـــــضرتـــــ آیتـــــ الله حـــــاج آقـــــا مــــــجتبے تـــــهرانے ره
#مـــــاه_رجـــــب