پیروی شهید احمد آتشدست از امام (ع) در اموال بیتالمال
احمد به پيروی از امیرالمؤمنین (ع) در اموال بیتالمال خيلی حساس بود.
آن زمان که سوخت وسايل خانگی نفت بود، پسر عمويم در كميته مسئول تقسیم سوخت شد. يك روز پدرم نزد او رفت و مقدارِ بيشتری از سهم خودش درخواست کرد. ولی احمد بدون هيچ اضافه سوختی، همان مقدار سهمیه را به پدرم داد! پدرم ناراحت میشود و بن سوخت را به او میدهد و برمیگردد خانه!. اين حساسيت احمد را نشان میداد كه حتی در مقابل اقوامش از اعتقاد خودش كوتاه نمیآمد.
از جوانان و نوجوانان ایرانشهری، اولین نفری که با آقای خامنه ای ارتباط گرفت و مرید ایشان شد، نوجوانی بود دبیرستانی، به نام احمد آتش دست. نوجوانی خونگرم و فعال و نترس و پرجنب و جوش که بعد از آشنایی با سید علیآقای خامنهای، به یک انقلابی فعال و تمام عیار بدل شد.
آتش دست که از همان اولین برخورد، مجذوب آقای خامنهای شده بود، دائما در معیّت سید علی آقا بود و روزی نبود که به خانهی او سر نزند. اوایل به بهانهی پر کردن نفت فانوس و این چیزها خدمت آقای خامنهای میرسید، اما بعد از مدت کوتاهی، برای درس گرفتن و یادگیری معارف به دیدن ایشان میرفت.
آقای خامنهای هم که دید احمد آتش دست پسر با استعدادیست، حساب ویژهای روی او باز کرد. بدین ترتیب، آتش دست جایگاه مخصوصی نزد سیدعلی آقا پیدا کرد و تحت تربیت ایشان، در مسیر رشد و تعالی و کمال قرار گرفت و شکوفا شد.
یک بار آقای خامنهای کتاب صلح امام حسن را به احمد هدیه داد ـ کتابی که نوشتهی شیخ راضی آل یاسین و ترجمهی خود ایشان بود ـ و در صفحهی اول کتاب نوشت: تقدیم به نور چشم عزیزم، احمد آتش دست.
این کتاب برای آتش دست حکم گنجی بیحساب را پیدا کرد. کتاب را از خودش جدا نمیکرد و هر وقت میخواست تقدیمیهی کتاب را برای کسی توضیح بدهد، بغض راه گلویش را میگرفت و چشمانش به اشک مینشست؛ میگفت: ببین آقای خامنهای من را چطور صدا زدهاند...
احمد آتش دست تابستان سال 57 در رشتهی پزشکی دانشگاه اصفهان قبول شد. تا آن زمان ـ جز چند مورد انگشت شمار ـ سابقه نداشت کسی از ایرانشهر، در دانشگاه قبول بشود، آن هم در رشتهی پزشکی.
احمد وقتی خبر قبولیاش را به آقای خامنهای داد، آقای خامنهای بسیار خوشحال شد و مبلغ قابل توجهی را به عنوان جایزه و کمک هزینهی تحصیل به آتش دست هدیه داد.
کتاب «آن یک نفر» روایت زندگی این شهید بزرگوار است که توسط خانم «مرضیه نظرلو» در 280 صفحه نوشته شده است. نویسنده کتاب در گفتگو با خبرگزاری دفاع مقدس درباره ارتباط و دوستی این شهید نخبه با اهل سنت منطقه ایرانشهر میگوید: نکته قابل تامل در زندگی شهید، دوست اهل سنت اوست. قبل از انقلاب رابطه بین اهل تسنن و تشیع در زاهدان و ایرانشهر نزدیکتر بوده. شهید، دوست اهل تسننی به نام «برهان زهی» داشت که باهم درس خواندند و دانشگاه قبول شدند. این دو جزء نخبه های مدرسه بودند که امروز این آقا جراح است و در انگلیس زندگی می کند. این نکته بسیار مهم است، چون مقام معظم رهبری زمانی که در ایرانشهر بودند دهه وحدت را پایه گذاری کردند. قصه جالبی این دوستها با یکدیگر دارند. مدتی پیش بود که دوستش به ایرانشهر رفته بود به دنبال احمد، عکس او را پیدا کرده و با شهید درد و دل کرد که نشان می دهد همچنان این شخص از نظر روحی با احمد ارتباط دارد.
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ
اعمال شب و روز اول ماه رجب
گُزیده ای از #اعمال_ماه_رجب ☝️
کم کم ... و باهم ...
برای ماه تطهیر آماده میشویم🌜!
www.MojtabaTehrani.irداستان یکی از اولیاء خدا؛افزایش محبت به خدادر رجب.mp3
زمان:
حجم:
5.75M
🍃داســـــتان یکـــــےاز اولـــــیاء خـــــدا؛افزایـــــش محـــــبتـــــ بـــــہ خـــــدادر رجبـــــ
حـــــضرتـــــ آیتـــــ الله حـــــاج آقـــــا مــــــجتبے تـــــهرانے ره
#مـــــاه_رجـــــب
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
لینک کانال الحقنی بالصالحین«چله ی شهدا»👇👇
مخصوص خانم هاست
ایتا👈 http://eitaa.com/joinchat/870907916Cd8412d1e23
سلام و رحمت🌷
یادآوری
دوستان عزیز جلسه بیستم کارگاه در مسیر والدگری شنبه صبح ساعت 7.30به حول و قوه الهی آغاز خواهد شد.
نیم ساعت قبل از شروع در کلاس منتظر حضورتان هستیم ☘
با لینک زیر به عنوانمیهمان وارد شوید
لینک:
https://online.lmskaran.com/ch/home-shrine