12.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کشف پیکرهای مطهر دو شهید دوران دفاع مقدس در منطقه شلمچه عراق
💠 به توفیق الهی گروههای تفحص شهدا موفق شدند پیکرهای مطهر دو شهید دروان دفاع مقدس را در تاریخ 7 خرداد ۱۴۰۱ در مناطق شلمچه تفحص نمایند.
📎لینک دانلود نسخه با کیفیت
https://youtu.be/RR_rbNeBcOA
https://aparat.com/v/vGXDt
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
.
🌳 انسانِ درختی و انسانِ بوتهای!
✍🏻آیت الله حائری شیرازی:
🔹مشکلی که در آخرالزمان پیش میآید، این است که انسانهای کمریشه پیدا میشوند.
ریشهدار شدن انسان خیلی مهم است.
اینکه کسی به فضای مجازی میرود و کافر برمیگردد، به این دلیل است که بیریشه بوده یا ریشهاش کم بوده و باد ریشهاش را کنده است.❗️
این آیه را نگاه کنید:
✨{أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ}.
اعتقاد محکم به خدا مثل درختی است که در برابر بادهای شدید مقاومت میکند.
✨{وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ}. شجرۀ خبیثه از بالای زمین ریشه زده و قراری ندارد. لذا یک باد تند، این بوته را از زمین میکَند.
اینکه بعضیها به فضای مجازی میروند و ضایع میشوند، به خاطر قدرت فضای مجازی نیست؛ بلکه به خاطر این است که اعتقاداتِ بوتهای دارند، نه اعتقادات درختی.⚠️
چگونه اعتقادات انسان درختی و ریشهدار میشود؟🤔
✅ در موجودات عالَم فکر کن. وقتی خدا را در این موجودات دیدی، اعتقاداتت درختی میشود.
- چرا میگویند قرآن بخوانید؟
👈🏻 برای اینکه درخت بشوید.
- چرا میگویند برای امام حسین علیهالسلام گریه کنید؟
👈🏻 برای اینکه گریه بر حضرت، به اعتقاداتتان آب میدهد و ریشۀ این درخت، قوی و پایدار میشود.
قدیمها هفتهای یک بار روضهخوان محله میآمد در خانهها روضه میخواند و مردم گریه میکردند. این مثل درختی است که هفتهای یک بار به ریشۀ آن آب میدهی.👌🏻🌱
کلام ناب
یکی از راههای خوب برای آموزش رفع نیاز نیازمندان در خلوت بدون اطلاع دیگران و صد البته با اطلاع خداوند است
بدیهی است گذشت ها و نیکی های زیادی
در زندگی خانوادگی هست که فقط میتوان به حرمت رضایت خداوند ان ها را انجام داد و بچه ها نیز با دیدن آنها هم یاد میگیرند که چگونه روحشان بزرگ شود و هم هنگامی که روح بزرگ والدین
خود را می بینند خود را میبینند و لذت می برند
استاد اخلاق و تربیت مرحومه دکتر #سویزی
هدیه به روحشان فاتحه مع الصلوات 🌷
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_سوم 👇👇
✅ سرکشی و رسیدگی به خانوادههای شهدا
✅ اهتمام و ترویج فرهنگ شهدایی (وصیتنامه، عکس و رسم شهید )
✅ مراقبه به تلاوت سورههاى یس و حجرات (هدیه به پدر و مادران شهدا )
✅ مراقبه ویژه به خواندن زیارت آل یس و دعای بعدش از طرف شهید به پدر و مادر شهید و بخواهیم دعا کنند برای سلامتی مقام عظمای ولایت.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_سوم 👇👇 ✅ سرکشی و رسیدگی به خانوادههای شهدا ✅ اهتمام و ترویج فرهنگ شهدایی (و
سلام برشما خوبان
بیست و یکمین روز از چله 🌾 🍃 سی وسوم 🍃 🌾
مهمان سفره امیر سرلشکرخلبان شهید 🌷عبدالحسین حاتمی گزنی🌷 هستیم.
خلبان شهیدی که زندهبهگور شد
شهید امیر سرلشکر خلبان شهید «عبدالحسین حاتمی گزنی» یکی از خلبانان رشید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران توسط نیروهای بعث عراق زندهبهگور شد.
امیر سرلشکر خلبان شهید «عبدالحسین حاتمی گزنی» در تاریخ ۲۷ بهمن سال ۱۳۳۱ در خانوادهای مومن و مذهبی در شهرستان رشت دیده به جهان گشود.
وی فرزند سوم خانواده بود و از کودکی علاقه فراوانی به پرواز و جمعآوری هواپیماهای پلاستیکی داشت و هر زمان نیز که به هواپیماها در آسمان نگاه میکرد، به مادرش میگفت: من بالاخره سوار یکی از این هواپیماها میشوم.
آقا عبدالحسین دوران ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش گذراند و سال ۱۳۴۹ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و دوران مقدماتی پرواز را در ایران طی کرد و به آمریکا اعزام شد تا دورههای عالی پرواز را به اتمام برساند.
وی پس از سپریکردن دورههای مربوطه پرواز در تاریخ دهم بهمن ۱۳۵۲ بود که پس از دریافت مدرک و وینگ خلبانی، به ایران بازگشت تا در وطن خود بهعنوان خلبان جنگنده F5 خدمت کند.
آقا عبدالحسین در آمریکا استاد خلبان بود و هنگامی که به ایران آمد، مادرش از وی پرسید «چرا در آمریکا نماندی؟» و او نیز جواب داده بود: «برای آموزش خلبانی من از بیتالمال هزینه شده است، مدیون مردم کشورم هستم و باید به آنها خدمت کنم».
آقا عبدالحسین پس از بازگشت به کشور، بهعنوان خلبان جنگنده F5 انتخاب شد و به پایگاه چهارم شکاری دزفول رفت. و او در هنگام حمله رژیم بعثی نیز در این پایگاه حضور داشت.
ساعت ۸:۳۰ دقیقه صبح دومین روز آبان سال ۱۳۵۹ بود که او همچون روزهای قبل بهعنوان لیدر دسته پروازی به همراه یک فروند جنگنده F5 دیگر برای بمباران مواضع و نیروهای دشمن در هویزه به پرواز درآمد.
همین موقع بود که گلولههای ضدهوایی دشمن بعثی هواپیمای او را مورد اصابت قرار دادند که منجر به خروج اضطراری آقا عبدالحسین از جنگنده شد.
جنگنده شماره دو که همراه او بود پس از مشاهده آتش گرفتن جنگنده شماره یک روی رادیو جویای حال او شد که «حاتمی» جواب داد: «خوب هستم»؛ در همین موقع هم موفق به خروج اضطراری از هواپیما شد؛ ولی سرنوشت خلبان علیرغم پیگیریهای متعدد نامعلوم اعلام شد.
عبدالحسین پس از خروج اضطراری از جنگنده خود، در حاشیه روستای «کرخه» از توابع شهرستان «هویزه» فرود آمد و روستائیان که همگی عربزبانان ایرانی بودند، سریع خلبان را مخفی کردند، اما در آن سوی قضیه عراقیها بهوضوح چتر نجات خلبان را دیده بوده به روستا آمدند و اهالی را تهدید به مرگ کردند، ولی آنها شجاعانه خلبان را تحویل ندادند.
اما در نهایت، موضوع توسط دو نفر از عوامل خودفروخته لو رفت و صبح روز ۱۸ آبان سال ۱۳۵۹ در حالی که مردم روستا در جشن عروسی بودند، دشمن بیرحمانه با تانک به روستا حمله و پس از جستوجوی تمام خانهها، خلبان را پیدا کرد.
سربازان بعثی خلبان را بههمراه ۲۷ نفر از مردان روستا دستگیر کرده و با خود بردند، در حالی که نظامیان اجازه خروج اهالی را از روستا نمیدادند، در فاصله یککیلومتری روستا تمامی آن ۲۷ نفر را دستبسته زنده به گور کردند و این در حالی بود که «حاتمی» نیز در فاصله 100 متری آنان، دستبسته به تنهایی زنده به گور شد.