eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.3هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
9.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودمان را آماده کنیم برای سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 توشه ای برای آخرت... 🔴 پيامبر اکرم (ص): هرکس بشنود صداي مسلماني را که فرياد مي کند: مسلمانان به فريادم برسيد و او کمک نکند، ديگر؟ مسلمان نيست... 🔴 امروز #یمن کربلاست به یاریشان بشتابیم... بانک ملی: 6037991899958791 🔴 بنام ستاد پشتیبانی مردم یمن 🔴 پرداخت آسان: https://www.payping.ir/d/gxFq 🔴 لطفا تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال فرمایید: @salamygarm 🔴 و یا از طریق سایت رسمی مقام معظم رهبری اقدام نمایید: http://www.leader.ir/fa/monies اجرکم عندالله ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت: تلگرام 👇👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAAD_wDp90iUxIVzFpng ایتا 👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3071541250C3f7d25e894 سروش 👇👇👇👇 http://sapp.ir/moghavematt
🌺نشسته غرق تماشاے شیعیان خودش 🌹کسے نیامده جز او سر قرار خودش💔 🌺چه انتظار عجیبے است ، اینکه شب تا صبح😭 🌹کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش😭💔 ❤️تعجیل در #ظهــور ۳صلوات❤️
حاج حسین یکتا: بچه‌ها بیایید یه کاری کنید که #امام_زمان برنامه‌هاشو روی ما پیاده کنه؛ ما اون مأموریتِ خاصِّ آقا رو انجام بدیم! این یه رابطه خصوصی با امام زمان میخواد. این یه نصفِ شب گریه‌کردن‌های خاص میخواد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ سلام علیکم سی وششمین روز از🌷چله نهم🌷 اعمال مستحبی امروزمان را به از شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها شهید مدافع حرم🌹 شهید سید مجتبی ابوالقاسمی❣️ می کنیم محضر نورانی ☀️ حضرت جوادالائمه علیه السلام☀️ و از حضرتش می نماییم تا با نگاه کریمانه خود؛ ✅ما و تمام جوانان ایران اسلامی را گردانند و ✅زندگی ما را به سمتی سوق دهند که ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه گردیم ان شاء الله
«شهید مدافع حرم سید مجتبی ابوالقاسمی فرزند حسین.تولد پانزدهم مرداد سال 1360، شهادت شانزدهم آذر ماه سال 1394، جنوب حلب روستای برنه؛ فرمانده گردان بیت المقدس و شاعرو مداح اهلبیت (ع) از حوزه مقاومت بسیج حمزه سید الشهدا سپاه دزفول»
خاطره ای ناب از منش و اخلاق والای دومین شهيد مدافع حرم شهرستان دزفول به قلم و روایت دوستان شهید **** گوشی تلفن همراهم زنگ خورد. سید مجتبی بود. گفتمش آقا سید عجب شبی زنگ زدی ، شب میلاد حضرت ابوالفضل (ع) است و من عیدی میخوام. سید فقط میگفت محمد شوخی بزار برای  بعد فقط بگو کجایی؟ گفتم مسجدم، گفت سریع بیا دم در. دلم ریخت و نگران شدم با عجله خودم رو به دم در رسوندم. سید نگاهی بهم کرد و گفت چرا پس با دمپایی اومدی . من عجله دارم سریع کفش بپوش و بیا فلان آدرس دنبالم. منم سریع کفش پوشیدم و رفتم ، دیدم بله آقا سید شخصی رو دستگیر و مقداری طلا و جواهرات سرقتی ازش گرفته. خلاصه با هر سختی که بود سارق رو به حوزه منتقل کردیم. سید به عنوان مسول عملیات حوزه بسیج چندتا سوال ازش پرسید و شروع کرد به نصیحت کردنش که این مال دزدی چ تاثیراتی رو زندگی و فرزندت داره و ... شخص تحت تاثیر صحبتها،مهربانی و شخصیت سید مجتبی قرار گرفت و گریه میکرد. در نهایت زنگ زدیم به صاحب منزل سرقت شده اومد و گفت طلا و جواهرات رو بهم بدهید من ازش شکایتی ندارم. خلاصه سید به سارق گفت که آزادت میکنم که بری شخص که از صحبتهای سید تحت تاثیر قرار گرفته و فهمید شب میلاد حضرت ابوالفضل است اصرار داشت که دست سید رو ببوسه و سید اجازه نمیداد، سید قران کوچکی از جیبش دراورد و گفت این رو ببوس و در پناه قرآن برو ...
پنج ماه بعد: ساعت 20 چهارشنبه بود و قرار بود پیکر سید مجتبی را ساعت 23 از فرودگاه اهواز تحویل بگیریم . بنر بزرگ شهید درب حوزه حمزه سیدالشهدا خودنمایی میکرد و درب حوزه جایی برای ایستادن نبود . در آن شلوغی نگاهم به شخصی افتاد که روی موتورنشسته و با دست بر پیشانی خود میزد  و دختر کوچکش جلوی او نشسته بود  آن جوان  گریه میکرد گویی دنبال یک چهره ی آشنا می گشت .من را دید و صدام کرد و گفت من رو میشناسی .قیافه اش آشنا بود اما ... گفت من فلانی هستم که آن شب دستگیرم کردین . فقط بهم بگو این شهید همون سید بامرام و خوش رو است گفتم :آره . صدای گریه اش بلند شد . هی میگفت ببین بعد از اون صحبتها عوض شدم ، کار خلاف گذاشتم کنار و به زندگی و زن بچم چسبیدم . کجاست سید ببینه ... چند وقت پیش مراسمی بود در آستانه متبرکه سبزقبا باز این شخص رو دیدم با همسر و فرزندش که برای زیارت آمده بودند تا من را دید بغلم کرد و باز شروع کرد به گریه کردن ... دوش دیدم جوانی گریه   آلود به سر می زد ز داغ رفتن  تو به زیر لب چنین می گفت سید امان و الامان یا  حضرت  هو
«سید مجتبی در همه حال پیگیر مشکلات مردم و جوانان بود و همیشه در کمک رسانی به دیگران کوتاهی نمی کرد. هیچ گاه از فقرا و افراد کم توان غافل نبود و حتی بیشتر اوقات با جوانانی که خیلی اهل نماز و روزه نبودند رفاقت کرده و زمانی دوستان بسیجی اش علت این رفاقت را می فهمیدند که پای آن افراد را به مسجد باز کرده بود. سید مجتبی بدون دلیل با کسی رفاقت نمی‌کرد.»