eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
شيخ حسين انصاريان ايشان را سوار بر قطار عرفان و ديگران را پياده معرفي مي كند.ايشان بعد از عمليات فتح المبين در بهار ۶۱ عازم جبهه آبادان مي شود و به علت مجروحيت مجبور به برگشت مي شود. پزشكان چاره كار را در قطع پا مي بينند.اما امام زمان (عج) در عالم رويا، ايشان را دعوت به مشهد و مژده به شفاي پا به شرط برگشت به جبهه مي كند. بعد از شفاي پا وارد حوزه مي شود و جمعا جسته و گريخته سه سال در حوزه درس مي خواند.شايد به همين علت بوده كه چند مدرسه را عوض مي كند. چون مديران مدارس چنين طلبه اي را كه مدام به جبهه اعزام مي شود و ديگران را هم با خود مي برد، را باعث تعطيلي حوزه مي ديدند.او معتقد بود كه انسان بايد به آموخته هايش عمل كند. اگر در حوزه مي خواند ضرب ضربا ضربوا، مرحله اول خودش بايد به جبهه رفته و با دشمن بجنگد. در مرحله بعد برخي از دوستانش و در مرحله بعد گروهي از دوستانش را راهي جبهه كند تا ضربوا محقق گردد.در جبهه مدام به لشكرهاي مختلف اعزام مي شود تا شناخته نشود
علي كه بعد از پايان يافتن دوره راهنمايي تحصيلي شوق طلبه شدن در دلش افتاده بود حوزه علميه قائم چيذر را انتخاب نمود و در نهايت حوزة علميه شهر مقدس قم ميعادگاه‌ پاك شهيد در عرصه علم‌اندوزي بود… شايد علي از جهت ظاهر زياد دروس حوزوي را نخوانده بود اما در سير و سلوك سرآمد بود. وقتي براي بچه هاي تخريب موعظه مي‌كرد مثل اينكه خودش بارها عمل كرده و نتيجه آن را ديده است. او اصرار داشت لذت انس با خدا را همه بچشند… روزهاي بياد ماندني بعد از عمليات خيبر و غصه بچه ها از جاماندن جسم همسنگرانشان درجزيره مجنون با صداي ملكوتي علي التيام پيدا مي‌كرد او وقتي روضه مي‌خواند خودش را در صحراي كربلا مي‌ديد و بارها شده بود كه درحين مداحي بي‌حال مي‌شد و نفسهايش به شماره مي افتاد… اوج ارادت علي در مداحي‌اش روضه حضرت رقيه سلام الله عليها بود و خيلي با احساس، رفتن خار در پاي اين بي‌بي رابيان مي‌كرد…
علی وقت نماز آنقدر نماز را با حضور قلب می‌خواند انگار توی این دنیا نیست… نمازهایش طولانی می‌شد… یک روز بچه ها به علی اعتراض کردند و گفتند نماز رو تندتر بخوان. که ایشان در جواب حکایتی از شهید محراب مدنی گفت و اظهار داشت که درصف اول نمازجمعه تبریز پشت سر شهید مدنی نماز می‌خواندیم، این شهید هم نمازهایش توام با طمئنینه و اشک بود. شخصی در صف اول نماز بود و شهید مدنی درحال اقامه نماز بود که شنید می‌گوید آقا نماز را تند بخوان. یکدفعه دیدم شهید مدنی تمام قامت برگشت و در حالیکه قطرات اشک صورتش را پرکرده و از محاسنش سرازیر بود فرمود: قارداش جان می‌دونی می‌خواهی با کی حرف بزنی؟ نقل این حکایت و با اخلاصی که شهید علی داشت همه را به تفکر وا می‌داشت…
همرزم شهید می گوید : 👇 حاج اقا با عمامه جلوی گردان ایستاده بود و بچه ها را از زیر قرآن رد می کرد. اودیشب نام شهدای فردا را به یکی از دوستانش گفته بود. درمراسم روضه گردان گوشه عمامه اش را باز کرده بود و اشک هایش را پاک میکرد. یک ساعت قبل ازعملیات عمامه اش را باز کرده و به بچه ها گفت مهمات را با این ببرید. بچه ها گفتند اخه خوب نیست ,گفت حمل مهمات رزمنده ها افتخار عمامه من است . عملیات که شروع شد وقتی تیرخورد بچه ها عمامه اش را دور زخمش بستند. آخر هم با عمامه اش راهی آسمان شد
علی آمده بود مرخصی. رفت وضو بگیرد. رفتم سر جیب شلوارش ببینم این که اصلا شهریه نمی گیرد، چرا حرف از بی پولی نمی زند.از داخل حیاط با صدای بلند گفت: مادر! برکت پول را خدا می دهد. نمی دانم از کجا فهمید.
جلوه محبت شهید علی سیفی به حضرت زهرا (س) شهید سیفی به حضرت زهرا سلام الله علیها ارادت خاصی داشت. بعد از شهادت، خوابش را دیدند که در یک جایی بود و صدای مداحی می آمد. پرسیدند کجا هستی؟ گفته بود: نمی دانم. هر کجا حضرت زهرا (س) باشد، من هم آنجا هستم.
بعد از شهادت علی مراسم گرفتیم. مهمانان زیادی آمده بودند و من مضطرب، که غذا کم نیاید. به ناگاه علی را در گوشه آشپزخانه دیدم. گفت مادر چرا مضطربی؟ گفتم نگران کم آمدن غذا هستم. ظرف برنجی دستش بود. گفت: این را به غذا اضافه کن و نگران نباش. همه مهمان ها سیر خوردند و آخر سر به اندازه همان بشقاب غذا اضافه آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻یک پیام و یک هدیه از ناحیه حضرت سجاد علیه السلام همین دعای «اللهم صل علی محمد و آل محمد ، شجره النبوه» است که در ماه شعبان وارد شده است. این مال امام زین العابدین (ع) است. این را حضرت قبل از ظهر، عند الزوال می خواندند. 🔸اگر بتواند انسان این دعا را از ابتدای ماه شعبان ملتزم بشود، قبل از زوال دو رکعت نماز در مسجد- یا غیر مسجد- بخواند و بعد این دعا را بخواند خیلی خوب است. 🔹یک روایت دیگر هست از امام باقر (ع) که به مناسبت برخورد کردم و تعجب کردم که آقا امام باقر (ع) فرمودند پدر من وقت استجابت دعا را قبل از ظهر، عند الزوال می‌دانستند. البته مردم غالبا این دعا را بعد از نماز می خوانند چون می خواهند ترک نشده باشد و مردم هم که قبل از ظهر یک جا جمع نمی شوند. 🔸این دعا هدیه ای است که حضرت دادند اگر به شرائطش عمل بشود آن وقت این دعا خودش یک مرکز استجابتی می‌شود. این دعا خودش از اسرار است. خواندن این دعا یک نظمی لازم دارد. معمولا این دعا را برای حوائج در ماه شعبان، از اول ماه شعبان تا آخر ماه خوانده می‌شود. فقط قبل از ظهر و قبل از زوال چند تا شرط دیگر هم دارد من جمله اینکه در منزل همه مجموعه‌ای مشغول باشند همه این دعا را بخوانند. ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری