eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
در عملیات کربلای چهار حضور داشت؛ این عملیات در تابستان سال 1365 در جوانرود (پاوه) که لشکر عاشورا از جنوب به غرب کشید و متاسفانه عملیات لو رفت، محمد صادق در گردان تخریب بود. در عملیات کربلای 4 بعدی که در غرب اروند (ام الرصاص) بود به عنوان تخریب چی غواص شرکت داشت.
او حدود 10 ماه در جبهه حضور داشت. اکثر دوستانش در تخریب و غواص بودند. دوست صمیمی اش شهید عبدالواحد محمدی بود و با هم صیغه ی برادری خوانده بودند. شهید عبدالواحد به من می گفت ما شب ها چندین کیلومتر آموزش غواصی داشتیم و وقتی از آب در می آمدیم بعضی وقتها حتی توان چند قدم راه رفتن را نداشتیم، من محمد صادق را می دیدم که به دور از چشم سایر همرزمان در لابه لای نخلستان به نماز شب مشغول می شد. برادرم فردی بسیار مودب بود که در طول 10 ماه حضور در جبهه ریالی از بسیج دریافت نکرد و فقط یک بار به مرخصی آمد. همیشه خود را مدیون شهدا می دانست. در گردان تخریب هم رزمان وی علاقه ی خاصی به او داشتند و موذن گردان بود اما حاج بهزاد پروین قدس نقل می کند هرموقع می خواستم فیلمی از او بگیرم یا صدایش را ضبط کنم، بهانه می آورد و قبول نمی کرد و می خواست که گمنام بماند.
در عملیات کربلای چهار که لو رفت بنده در جبهه های کردستان بودم که از هم رزمانش شنیدم مفقود شده است. شهید عبدالواحد محمدی وسایل شخصی او را آورد و تحویل داد و ماجرای شب عملیات را تعریف کرد و گفت عراقی ها از عملیات خبر داشتند و هرچه تیربار و سلاح نیمه سنگین و ضدهوایی و دوشکا بود به داخل آب شلیک می کردند و غواصان که به هنگام عملیات با یک سیم بوکسر با همدیگر غواصی می کردند، پراکنده شدند و عده ی زیادی به شهادت رسیدند. شهید جاویدی در شب عملیات کربلای 4 03/10/65 به شهادت رسید و پیکر پاکش در تاریخ 18/12/65 در خلخال تشییع شد که البته به مدت تقریبا دو ماه و نیم مفقود بود. او در وصیت نامه اش آورده تمام دارایی و اموال مرا به حساب جبهه ها بریزید.
او در طول مدتی که در جبهه غواص بود فقط دوستان همرزمش می دانستند او غواص تخریبچی است. نمی دانستم برادرم یک غواص است؛ من از خودش کلمه ای در این خصوص نشنیده ام؛ البته تخریبچی بودنش را می دانستم و در دزفول (مقر لشگر عاشورا) بعضی وقت ها به دیدارش می رفتم اما متوجه نشده بودم و او همیشه می خواست گمنام باشد.
بعد از دفن شهید در خلخال من در بیمارستان جنازه ی او را با لباس غواصی دیدم و از او عکس هم گرفتم. پیکرش را به همراه عده ای دیگر از غواصان از اروند و خلیج فارس پیدا کرده بودند و سرش نیز در اثر اصابت گلوله دوشکا و یا ضدهوایی تا حد زیادی متلاشی شده بود و من نتوانستم از روی چهره اش او را شناسایی کنم. اما شماره پلاک او را داشتم و پلاکش همراهش بود. شک داشتم که این جنازه مال محمدصادق باشد شک داشتم که این جنازه مال محمدصادق باشد؛ بعد از دفن همیشه با خود می گفتم شاید پیکر پاک غواص دیگری باشد اما چند ماه از دفنش گذشته بود که خوابش را دیدم و از او پرسیدم آیا این پیکر توست؟ با حالتی شادمان به من جواب داد: بله، خودم هستم؛ و من خیالم راحت شد.
یک بار هم در سال ۱۳۸۸ در یادواره شهدایی که در شهرستان سراب برگزار شده بود شرکت کردم؛ آن روز خوابش را دیدم که با تبسم به من گفت عکس مرا هم ببر و بین شهدا بگذار؛ تعدادی از دوستان شهید غواص اهل سراب هستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من یاد تو‌ام تا به ابد💔 امنیت در سایه
1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 دختر شهید فاطمیون: بعد از شهادت پدرم با خدا قهر کرده بودم و بی حجاب شدم؛ در عالم رویا پدرم را دیدم که گفت: آخرِ این بی حجابی‌ها هیچ چیز نیست دخترم.