الحقنی بالصالحین«یرتجی»
سلام علیکم ان شاالله قرار است در 🌟 #چله_کرامت_قرآنی🌟 خادم القرآن باشیم بواسطه ی انس با قرآن👌 👈 م
اگر بخواهیم ❣️ شهید عبدالمهدی مغفوری ❣️
را در یک جمله وصف نماییم
باید بگوییم:
او کسی بود که ☀️دعای مکارم الاخلاق ☀️ را به صورت عملی در زندگی اش پیاده کرده بود .
2.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊سلام عزیز پرپرم ، سلام عزیز برادرم
سلام فدایی حسین ، سلام مدافع حرم
تو آخرین سینه زنی هات،تو خلوت دلت چی گفتی😔
🍃به ما بگو از اون دمی که،صدای ارباب و شنفتی😞
خوش اومدی دلاور🌹
شهید مدافع حرم محمد جنتی(حاج حیدر)
🚨 #خبر_فوری
🌷پیکر مطهر شهید مدافع حرم #محمد_جنتی وارد معراج شهدا شد.
💌 #دعوتید
مراسم وداع با شهید فردا
چهارشنبه مورخ ٢٢ خرداد✅
معراج شهدا🌹
و بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد حجت(عج)
مراسم تشییع پیکر شهید🕊
⌛️پنج شنبه ٢٣ خرداد
⏰ساعت 9 صبح و از مقابل مسجد حجت(عج)
#تهران
متولد ۹ اسفند سال 1366 در تهران بود؛
جوانی باهوش، بامحبت و صادق. در «تیر اندازی» تبحر خاصی داشت. دورههای مختلف «راپل»، «غواصی» و «پاراگلایدر» را با موفقیت طی کرده بود. مرتبه دوم برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) به سوریه رفته بود که در ۲۳ آبان ماه سال ۹۶ به شهادت میرسد.
همسر شهید می گوید :
تاکید بر احترام به والدین، دغدغه و پشتکار شهید برای انجام تکالیف الهی از جمله خصوصیاتی بود که باعث شد با اطمینان محمد را انتخاب کنم.در تمام این سالها ما زندگی را با هم زندگی کردیم.
اولین خرید زندگی ما عکس حضرت آقا بود که در کنار تابلوهایی که حاوی نام چهارده معصوم (ع) بود، به دیوار زدیم. آقا محمد همیشه با خوشرویی و لبخند وارد منزل میشدند و به خانه میگفتند: خانه قشنگ ما. به یاد دارم روزی به شوخی گفتند: اگر شما برای من آب بیآورید، به توفیقات شما افزوده میشود. پاسخ دادم: اگر شما هم ظرفها را بشویید به اندازه موهای بدن خود ثواب میبرید. سپس گفتند: کاری خواهم کرد که تا همیشه ثواب شستن ظرفها برای من شود، و رفته بودند، ماشین ظرفشویی خریده بودند.
زمانیکه موضوع نبش قبر حجر بن عدی در سوریه توسط تکفیریها مطرح شد، آنقدر آشفته شدند که مدتی خواب آرام نداشتند. میگفتند: تصور کنید که در کربلا بوده و امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) کمک میخواستند. چطور با این وابستگی کنار آمده و اجازه جهاد میدادید؟ پاسخ دادم: علاوه بر آنکه شما را تشویق به جهاد میکردم خود نیز همراه شما میآمدم. گفتند: اکنون هم همین وضعیت است.
به خاطر دارم مرتبه اول که از سوریه بازگشتند، داخل فرودگاه پرسیدند: اگر الان مجدد بخواهم به سوریه بروم، نظر شما چیست؟ گفتم: همین که شما را دیدم و مطمین شدم، سلامت هستید، برای من کافی است، مخالفتی نمیکنم. آقا محمد گفتند: اما واقعیت آن است که درباره این مسایل نباید اجازه گرفت؛ اگر نیاز باشد، باید رفت. البته به شوخی میگفتند که ناراحت نشوم. به این شکل امتحان میگرفتند.
حدودا شهریور ۱۳۹۶ بود به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) رفته بودیم. زمانیکه به مزار شهید علی امرایی رسیدیم، آقا محمد گفتند، دوستانم میگویند: شبیه شهید امرایی هستم. سپس با خنده ادامه دادند: اگر شهید شدم، من را هم در قطعه ۲۶ خاک کنید. به شوخی گفتم: بالاخره شما میخواهید پیکر داشته باشید یا خیر؟ چون همیشه دعا میکردند هنگام شهادت ذرهای از بدن خود باقی نماند. پاسخ دادند: انشاءلله پیکری باقی نمیماند؛ اما اگر پیکرم بازگشت در این قطعه به خاک سپرده شوم؛ اما سنگ مزار نداشته باشم، چراکه به دلیل بازگشت پیکر شرمنده امام حسین (ع) هستم، دیگر شرمنده حضرت زهرا (س) نباشم.
شب قبل از اعزام برای زیارت به قم رفتند. مرتبه دوم اعزام، هم من و هم همسرم حال عجیبی داشتیم؛ اما در مورد آن با یکدیگر صحبت نمیکردیم. از روزی که اعزام شدند تا دو هفته تب و لرز داشتم؛ اما به دلیل مراعات حال همسرم، دلتنگی خود را بروز نمیدادم. ۲۹ روز از نبودن همسرم میگذشت که عکس شهید را با نام شهید در اینترنت دیدم. آقا محمد سپرده بودند زمانیکه به شهادت رسیدم بیتابی نکنید و برای امام حسین (ع) گریه کنید و فقط برای شهادت ائمه (ع) مشکی بپوشید.
در مورد نحوه شهادت ایشان گفتند :
آقاا محمد در مسیر حرکت خود در منطقهای که خالی از سکنه بود، زیر آتش شدید دشمن، خانوادهای را میبینند که برای نجات فرزند مریض خود تقاضای کمک میکند. وی ابتدا مسلح وارد خانه شده تا یقین حاصل کند، تله نمیباشد؛ سپس با تمام وجود برای نجات جان کودک تلاش میکنند و دکتر میآورند. آن خانواده نیز برای وی دعا میکند. ساعاتی بعد در همان عملیات آقا محمد به شهادت میرسند.
گاهی که فرصتی پیش میآمد، ما به رفتارهای یکدیگر نمره میدادیم. به یاد دارم روزی پرسیدم: دوست دارید دیگران از کدام خصوصیات اخلاقی شما یاد کنند؟ آقا محمد گفتند: شجاعت؛ من گفتم: صبوری. با شهادت محمد هر دو به خواسته خود رسیدیم. وی معنای شجاعت، دلیری و غیرت را به کمال خود رساند و با شهادت خود نیز درس صبر را به من آموخت.
پدر شهید عبداللهی از فرماندهان و پیشکسوتان تخریبچی دفاع مقدس است . ایشان در مراسم تشییع فرزندشان گفتند:
خودم و هزاران مرتضی فدای رهبر
پدر شهید عبداللهی در مراسم وداع با پیکر فرزند شهیدش گفت: مرتضی را از جانودل بزرگ کردم و فکر نکنید دلم برایش نمیسوزد اما چیزی بزرگتر از مرتضی وجود دارد و آن اسلام است، امروز نیز پرچم اسلام در دست رهبر انقلاب قرار دارد، خودم و هزاران مرتضی فدای رهبر.
وی با بیان اینکه مرتضی با شهادت خود معنی تبعیت از رهبر را نشان داد، افزود: هر کسی میخواهد برای مرتضی کاری انجام دهد دنبالرو رهبر باشد و شفاعت این شهید که شامل دوستان و خانواده و بسیاری از افراد میشود مشروط به حب رهبر است.
این پدر شهید با سر دادن فریاد مرگ بر آمریکا، تصریح کرد: آفرین بر مرتضی که با شهادت خود معنی مرگ بر آمریکا گفتن خانواده ما را نشان داد.