👆👆👆
زندگینامه شهید امروز به نقل از عروس خانواده شهید بود
ایشان از طریق عکس شهید روی دیوار ورزشگاه شهید سعیدی با شهید آشنا شده اند
و درباره ارتباطشان با شهید گفتند :
👇👇👇
خردادسال 86 من وهمسرم سید میثم (فرزند شهید) با هم محرم شدیم و برای مراسم محرمیت سر مزار شهید جمع شدیم که خبرنگار صدا وسیما این مراسم را ضبط نمودند و در خبر شبکه تهران ،شبکه یک و شبکه سه پخش کردند.
مادر شهید که سال 94 همزمان با میلاد امام علی علیه السلام از دنیا رفتند حساسیت خاصی به نام سید ابوالفضل داشتند و میگفتند فقط میثم باید اسم بچه اش را سید ابوالفضل گذارد.
سال 91 دو روزی به ماه مبارک رمضان مانده بود که خداوند سید ابوالفضل به ما داد،جالب بود که زمان بارداری ایشون در حالیکه هنوز جنسیت بچه را نمی دانستم شهید را در خواب دیدم در حالیکه به ما لبخند می زدند ،مادر شهید وقتی سید ابوالفضل کوچک را در آغوش گرفتند گویا چشم انتظاری شان را یافته باشند به چهره سید ابوالفضل نگاه کردند و اشکشان چکید.
مادر شهید به اسم خودشان (زهرا سادات) نیز حساس بودند واجازه نمی دادند نوه ای به نام ایشان نامیده شوند ،بعد از سید ابوالفضل خداوند به ما زهرا سادات هم داد که هفت ماه بعد از رحلت مادر شهید بدنیا آمد.
"رهبر من" "آقای من"
🌺تولدت مبارک🌺
دوست داشتنی ترین پُستم:
بنا به تایید دفتر حفظ و نشر آثار امام سید علی حسینی خامنه ای ایشان در ٢٩ فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشودند. (۲۴ تیرماه تاریخ شناسنامه ای تولد ایشان است.)
سایه تان مستدام آقا جان...
#رهبر_انقلاب ❤️ #رهبر_دلها ❤️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی)
💠رَهبَرَم سَیِّد عَلی💠
@rahbaram_seyed_ali
شهید طالب طاهری در تهـران متولـد شد. در سال دوم دبیرستان بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و در همان زمان به عضویت کمیته مرکزی تهران درآمد و بعد از دیدن دوره های آموزش نظامی سه بار به جبهه هـا اعـزام گردیـد و در آخـرین حضورش در جبهه، در عملیات فتح المبین از ناحیه کمر مجروح شد. چون ممکن بود عمل جراحی برای خارج نمودن ترکش، منجر به قطع نخاع وی شود به تشخیص پزشکان برای استراحت به منـزل منتقل شد ولی پس از دو هفته و قبل از بهبودی کامل، مجدداً اجـازه رفـتن بـه جبهـه را از والـدینش گرفت و این بار پدرش هم تصمیم گرفت به همراه او برای انجام کـارهـایی از قبیـل جوشـکاری بـه منطقه جنگی برود. از این رو طالب برای تهیه بلیت به ترمینال رفت.
این دوران مصادف با فعالیت ها و اغتشاشات سازمان منافقین (مجاهدین خلق ) بود و به دلیل لو رفـتن خانه های تیمی سازمان، مسئولان رده بالای آن
گروهک، دستور شناسایی و ربودن افراد مؤمن انقلابـی و مشکوک در حوالی این خانه ها را، تحت عنوان عملیات مهندسی داده بودند. از این رو طالب طاهری به همراه محسن میرجلیلی توسط اعضای مرکزیت بخش ویژه سازمان شناسـایی و ربـوده شـده و بـه یکی از خانه های تیمی در خیابان بهار، که از قبل برای شکنجه آماده شده بود، منتقل شـدند و بـر اثـرشکنجه های وحشیانه و وحشتناک و با تزریـق آمپـول سـیانور و در حـالیکـه هنـوز نفـس داشـتند در بیابان های اطراف تهران زنده به گور شدند.
پس از دو هفته از زمان خروج شهید طاهری از منزل برای تهیه بلیت، پدرش از شهادت فرزنـد خـود مطلع و از او خواسته شد تا برای آخرین دیدار و
شناسایی طالب طاهری به کمیته برود. او که قادر به تشخیص جسد نبود به یاد مجروحیت و ترکش داخل کمر فرزندش افتاد و با فکر اینکه از این طریق او را
شناسایی کند متوجه سوختگی بدن شهید طاهری بـا اتـوی برقـی در همـان ناحیـه شـد. وی بـا جمع آوری اسنادی در زمینه شکنجه و شهادت آن شهیدان به اتفاق هیئتـی از طـرف دولـت وقـت بـه سازمان ملل متحد در ژنو رفت و شکایت کرد و به افشاگری جنایات سازمان مجاهدین پرداخت.
طالب طاهری در ۱۷ سالگی در تهران به شهادت رسید.
۲۲ مرداد سال ۶۱ با دستگیر شدن یک دزد خودرو توسط مردم و تحویل او به پلیس، پرده از یکی از فجیعترین جنایات سازمان منافقین برداشته شد که یک شوک عمومی در جامعه ایجاد کرد. فرد دستگیر شده جوانی به نام «خسرو زندی»، از اعضای سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) بود که قصد داشت برای انجام یک عملیات ترور، خودرویی را سرقت کند، اما در بازجویی خود پرده از برنامهای وحشیانه و ضدبشری با نام «عملیات مهندسی» توسط سازمان منافقین خلق برداشت. او مأموران دادستانی انقلاب و پاسداران کمیته را به بیابانهای باغفیض (شمالغرب تهران) برد و سه جنازه زنده به گور شده را که حاصل این «عملیات مهندسی» وحشیانه بود، به نیروهای انقلابی نشان داد.
در پی ضربات شدید نیروهای انقلابی به منافقین در اوایل سال ۶۱ و لو رفتن بسیاری از خانههای تیمی، سازمان مجاهدین دستور داد هر فرد مشکوکی را که در اطراف خانههای تیمی مشاهده میکنند، بربایند و سپس برای کسب اطلاعات مورد شکنجه قرار دهند. این عملیات توسط سازمان «عملیات مهندسی» نام گرفت. تحلیلشان هم این بود که کار مهندسی پیچیدهتر از کار عملیاتی است. ما شکنجه میکنیم، چون مجبور هستیم. ولی وقتی حاکم شویم، شکنجه نمیکنیم! جنگ ما با رژیم، جنگ دو سازمان مهندسی است. هر کدام بیشتر شکنجه کند، برنده است.
شهید طالب طاهری ۱۷ سال بیشتر نداشت که در عملیات به اصطلاح مهندسی منافقین شهید شد. جانباز جبهههای جنگ با صدام بود که به دست منافقین کوردل ربوده و شهید شد.